شهید «حسن‌پور» فاتح پرافتخار خیبر

شهید «حسن‌پور» اولین فاتح جزایر مجنون، درکنار سایر رزمندگان استان قزوین حضوری فعال در عملیات خیبر داشت.
کد خبر: ۴۸۵۷۷۲
تاریخ انتشار: ۰۷ آبان ۱۴۰۰ - ۰۱:۱۶ - 29October 2021

شهید «حسن‌پور» فاتح پرافتخار خیبربه گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از قزوین، «رضا حسن‌پور» در ۲۳ آذر ۱۳۳۹ در تهران بدنیا آمد و پس از گذراندن دوران کودکی در سن هفت سالگی همراه با خانوده به قزوین آمد.

حضور فعال در صحنه‌های انقلاب ودفاع مقدس و راهپیمایی‌ها از جمله ویژگی‌های شهید حسن پور بود. پس از پیروزی انقلاب با کمیته انقلاب اسلامی همکاری کرده و در زمینه مبارزه با عوامل ضد انقلاب به فعالیت می‌پردازد.

حضور در کردستان و همکاری در پاک سازی شهرتکاب و گشت زنی در طول شب از جمله فعالیت‌های او در این زمینه بود.

در سال ۵۸ به طور رسمی در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی عضو شد و یک سال پس از آن برای انجام ماموریت به عنوان فرمانده یک گروهان عازم قصر شیرین شد.

با شروع جنگ تحمیلی باتوجه به فعالیت‌های فراوان این شهید در عرصه مبارزه با ضدانقلاب و تجربه‌ها وعلاقه‌ای که برای مبارزه با ظلم داشت در جبهه حضور پیدا کرد. در دوران دفاع مقدس مسئولیت گروه در گیلانغرب و سرپل ذهاب را به عهده داشت.

فرماندهی گردان در عملیات فتح المبین، عملیات رمضان، بیت المقدس، فرماندهی تیپ الهادی در سال ۱۳۶۱ و شرکت در عملیات والفجر مقدماتی، قائم مقام لشکر ۱۷ (جانشین شهید زین الدین)، شرکت در عملیات‌های والفجر ۳ و ۴، شرکت در عملیات خیبر از جمله مسئولیت‌ها و فعالیت‌های او در جبهه بود.

شهید حسن پور در عملیات خیبر وارد عمل شده و هنگام هدایت نیرو‌های لشگر، مجروح می‌شود، امااین بار نیز پس از یک هفته بستری شدن در بیمارستان به ادامه عملیات باز می‌گردد و در همین عملیات بر اثر اصابت ترکش وضربه مغزی در ۱۴ اسفند ۱۳۶۲ در جزیره مجنون دعوت حق را لبیک گفته و به شهادت می‌رسد. پیکر این شهید در گلزار شهدای شهرش به خاک سپرده شده است.

شهید «حسن پور» در وصیت نامه خود نوشته است

سلام، سلامى گرم از میان دود و آتش، سلامى گرم از میان غرش توپ و تانک، سلامى گرم از میان ترکش خمپاره ‏ها، سلامى گرم و پرمحبت، سلامى گرم از میان قلبهاى پاک و صاف و ساده و جانهاى برکف نهاده جوانان رزمنده، سلام بر مردم همیشه در صحنه، سلام بر مردم همیشه بیدار و هشیار و خنثى کننده نیرنگ منافقان و کفار و مشرکین، سلام بر مردمى که همیشه به یاد خدا و همیشه به یاد رزمندگان جبهه‏هاى جنگ حق علیه باطل.

نمی‌دانم من به نوبه خود چگونه از شما تشکر کنم، نمی‌دانم چگونه این بخشش و ایثار شما را جبران کنم و نمىی‌دانم چگونه پس از برگشت از جبهه در میان شما سر بلند کنم چرا که تا به حال آن طورى که سربازان امام حسین (ع) براى اسلام کار کردند من کار نکردم و هیچ کارى نیز از دستم برنمى‏‌آید جز این که دعا کنم: خدایا مرا پهلوى امام مهدى (عج) و نایب بر حقش امام خمینى و این مردم فداکار و با ایثار رو سیاه مگردان، اى خدا دیگر بیش از این خجالتم مده، که دیگر گوش‌هایم توانایى شنیدن این را ندارد که بشنود یک پیرزن هشت عدد تخم‏ مرغ خانه‌‏اش را براى رزمندگان جبهه فرستاده است.

اى مردم همیشه در صحنه، اى دوستان و آشنایان و اى خانواده‏ام همه این را می‌دانید و بدانید که من خودم اختیاراً به خدمت سپاه در آمدم و باز خودم داوطلبانه به جبهه رفتم و این مطالب را براى تکبر و غرور و منیت نمی‌گویم که شنیده بودم عده‏اى از افراد مال پرست شایعه پراکنى مى‏کنند که این جوان‌ها را به زور به جنگ مى‏‌برند.

در جواب به این افراد باید بگویم: وقتى که من در اینجا از گناهانم کم مى‌شود و به لقاءالله می‌رسم پس چرا به زور بیایم یا از اینجا فرار کنم، اگر سعادت داشته باشم چه جایى از اینجا بهتر. این را همه بدانید که من به جنگ نیامده‌‏ام به خاطر غرور و تکبر و نه به خاطر ترس از آتش دوزخ و نه به خاطر خوب و راحت بودن بهشت و نه به خاطر شهید شدن که این نوع طرز فکر، شرک است. من به خاطر رضا خدا به جنگ آمده‏‌ام، همین و بس.

در ضمن پدر یا برادرم مسئول گرفتن حلالیت از طرف دوستان و آشنایان می‌باشند. هر کسى هم که از بنده طلبى دارد مى‏‌تواند به خانواده اینجانب مراجعه کند و طلب خود را دریافت کند.

این‌ها را می‌‏گویم به علت اینکه وقت تنگ است، چون امشب شب عملیات است، به امید پیروزى رزمندگان اسلام بر کفر.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها