به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، سیده فاطمه سادات کیایی، شهید مظاهر جعفری فرزند نادعلی، دوم اردیبهشت ۱۳۴۷ در خانوادهای سادهزیست و متدین از دیار جوزدان اصفهان چشم به دنیا آمد. وی دهمین فرزند خانوادهاش بود. دوره شیرین کودکی را در آب و هوای پاک زادگاهش پشت سرگذاشت. در جو با ایمان خانوادهاش با فرایض دین آشنا شد. برای کسب علم و دانش راهی مدارس شد و با همت وافر مدرک سیکل خود را دریافت کرد. مظاهر برای صیقل بخشیدن روح خویش در کلاسهای آموزش کلامالله مجید حضور مییافت. با شنیدن صدای اذان به مسجد محلهشان رهسپار میشد تا نمازش را بخواند و با معبودش نجوا کند.
شبهای جمعه در جلسههای معنوی دعای کمیل حضور مییافت و ماههای محرم و صفر نیز در مراسم عزاداری سرور و سالار شهیدان حاضر میشد. اگر اوقات فراغتی به دست میآورد در امور کشاورزی به یاری پدرش میشتافت. به رعایت حلال و حرام بسیار حساس بود. با اینکه خانوادهاش تنگدست بودند، هیچگاه لب به شکایت نمیگشود. به معنویات دلبسته و بسیار خوشقول، شجاع و زرنگ بود. وقتی راهپیماییهای بعد از انقلاب برپا شد به همراه دیگران در این عرصه حضور مییافت. با اوجگیری جنگ تحمیلی، آرزو داشت به جبههها برود، ولی به خاطر سن کم، مسئولان امر با خواستهاش مخالفت میکردند. او نیز با اصرار فراوان و رها کردن درس به جهاد پیوست و به عنوان راننده لودر و بلدوزر به مناطق جنگی رفت.
شجاعت روی لودر
مرتضی جعفری برادر شهید تعریف میکرد: در عملیات والفجر ۸ مظاهر راننده لودر بود و به همراه تعداد دیگری رزمنده برای انجام عملیات جاده زدند. یادم است، مظاهر اکثرا روزها این کار را انجام میداد که شرایط بد و خطرناکی بود به دلیل این که در تیررس بعثیها بود، اما با شجاعت و دلاوری که از ایشان سراغ داشتیم این موضوع چیزی نبود که سبب شود در کارش وقفه بیافتد و او بدون اینکه هراسی به خود راه دهد دلاورانه این کار انجام میداد.
این جهادگر فداکار در عملیاتهای والفجر و بدر نیز حضور داشت. زمانی که متوجه شد عملیات کربلای ۵ در پیش است با گردان امام علی (ع) به شلمچه رهسپار شد. درحالیکه دلاورانه برای رزمندگان اسلام سنگر میساخت ۱۸ اسفند سال ۱۳۶۵ بر اثر اصابت تیر به سرش شهید شد. روح پر فتوحش تا عرش پر کشید و جسم پاکش بعد از بازگشت به زادگاهش و تشییع باشکوه، در کنار دیگر شهیدان جوزدان آرام گرفت و به ابدیت پیوست.
سربازی کوچک هستم تا از اسلام دفاع کنم
در ادامه وصیتنامه شهید را میخوانید.
«بسم الله الرحمن الرحیم
و قاتلوهم حتی لاتکون فتنه
با سلام و درود به سالار شهیدان حسین بن علی (ع) و سلام و درود بر مهدی موعود (عج) این منجی عالم بشریت و نائب بر حقش فرمانده کل قوا خمینی روح خدا و با سلام گرم به رزمندگان اسلام که با عزم راسخ و استوار در گرمای جانسوز جنوب و سرمای طاقت فرسای غرب با سدی آهنین در برابر صدامیان کافر برای حفظ اسلام و کشور اسلامی ایران ایستادهاند.
وظیفه هر شخص مسلمانی است که از اسلام و قرآن و دین خود دفاع کند و مثل امام حسین (ع) در مقابل ابرقدرتها و کفار تا آخرین قطره خون خود بایستد و مقابله کند.
اینجانب مظاهر جعفری جوزدانی به عنوان یک سرباز کوچک اسلام و قرآن وظیفه خود دانستم که از دین و قرآن و مملکت خود دفاع کنم تا شاید توانسته باشم تکلیف الهی خود را انجام بدهم و مورد رضایت پروردگار قرار گیرد. انشاءالله و همچنین وظیفه خود دانستهام که چند کلمهای عرایضم را روی کاغذ بنویسم گرچه خود را کوچکتر از آن میبینم و کوچکتر از آن هستم.
برادران و خواهران هم وطن سلامتی همه شما را از درگاه ایزد متعال خواهانم و امیدوارم بتوانید دینی را که برگردن ماست که کوتاه کردن دست متجاوز و کفار از کشورهای اسلامی است ادا کنید و امیدوارم که این رهبر عالیقدر را شما هیچ موقع تنها نگذارید و، اما چند کلمهای با پدر و مادرم، پدر و مادر گرامی از شما میخواهم از اینکه برای من بسیار زحمت کشیدهاید و نتوانستهام جبران نمایم مرا ببخشید و برای رهبر کبیر انقلاب امام خمینی دعا کنید و از خداوند بخواهید که به عمرش بیافزاید تا درخت انقلاب و اسلام به ثمر برسد و هیچ موقع از اینکه فرزند شما بخواست خداوند و بر حسب وظیفه به ندای پیامبر گونه رهبر لبیک گفته و بیاری دین محمد (ص) از دنیای مادی به معنوی رفته است ناراحت نباشید که از این ناراحتی دشمنان اسلام شاد گردند و این راهی است که سرور شهیدان حسین (ع) و پدرش علی (ع) به فرزندان آموخت و من امیدوارم که خداوند شهادت مرا قبول کند.
مانع فرزندانتان برای رفتن به جبهه نشوید
از شما اقوام و خویشاوندان و دوستان و آشنایان تقاضای بخشش دارم. برادران و خواهران مادران شهدایی که عزیزانتان را در راه اسلام دادهاید در مراسم دعای کمیل و توسل برای پیروزی نهایی اسلام بر کفر جهانی و برای شفای معلولین و مجروحین آنهایی که روی تختهای بیمارستانها افتادهاند و همیشه اشک بر گونههای آنها جاری است دعا را فراموش نکنید و از خدا بخواهید که شفای عاجل به آنها عنایت فرماید. انشاءالله.
پدران و مادران از اینکه فرزندانتان میخواهند به جبهه بروند و هدف اسلام و قرآن است هیچ موقع مانع نشوید جبهههای ما الان به همین جوانان احتیاج دارد و به سخنان پر فتوح امام عزیز بسیار توجه کنید و به کارهایی که میگوید عمل کنید. در پایان از همه بستگان و دوستان و آشنایان پدر و مادر و خواهر و برادر تقاضای عفو بخشش نموده خداحافظی میکنم.
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار
مظاهر جعفری فرزند ناد علی
جوزدان»
انتهای پیام/ 141