به گزارش گروه اخبار داخلی دفاعپرس، غرب تاکنون بسیار کوشیده است تا ایران را از برنامه هستهای منصرف سازد اما به دلیل جایگاه این مسئله در منافع ملی کشور، مورد قبول نظام جمهوری اسلامی قرارنگرفت. در این خصوص رهبر معظم انقلاب اسلامی تأکید دارند که کسی حق ندارد حق ملت را در این جا (مسئله فناوری هستهای) مورد معامله قرار بدهد.
پیشینه انرژی هستهای در ایران
در کنار کشورهای توسعه یافته، ایران نیز در این دوران نیمنگاهی به فناوری هستهای و تولید برق از آن داشت. میل دستیابی به فناوری هستهای در تهران از سالهای پیش از 1335 شمسی آغاز شد و با قرارداد مشارکت هستهای با آمریکا برای خرید یک مرکز تحقیقات هستهای در دانشگاه تهران و همچنین توافقنامه خرید دو دستگاه راکتور آب فشرده (.P.W.R) با توان 1200 مگاوات با شرکت آلمانی «کرافت ورک یونیون» برای استفاده در نیروگاه بوشهر به اوج خود رسید. روند توسعه نیروگاههای هستهای در ایران منجر به عقد 3 قرارداد دیگر در زمینه ساخت نیروگاه هستهای با اروپاییها شد.
ساخت نیروگاه بوشهر در حال پیشرفت بود تا اینکه در بحبوحه انقلاب، تبلیغات علیه استفاده از انرژی هستهای رواج یافت و حتی دانشجویان شاغل به تحصیل در این رشته، در بهمن 57 در نوفل لوشاتو گردهم آمدند و با ذکر دلایلی، مخالفت خود را با این فناوری اعلام کردند.
آنها معتقد بودند که کشور ایران بر روی نفت بنا شده و نیازی به انرژی خطرناک هستهای ندارد. همین مسائل نیز باعث شد که در دولت موقت بسیاری از قراردادهای هستهای ایران کان لم یکن شود و تنها نیروگاه بوشهر به جهت هزینههای صورت گرفته و پیشرفت متناسب، به اتمام برسد. اما جنگ تحمیلی و تهدید امنیت نیروگاه بوشهر باعث شد که طرف آلمانی از ادامه فعالیت سرباز زند.
پس از جنگ نیز فشارهای آمریکا بر کشورها برای عدم همکاری با تهران در تکمیل نیروگاه بوشهر مزید علت شد تا در نهایت، ایران در سال 1373 ناچاراً با روسیه قرارداد 800 میلیون دلاری برای تکمیل نیروگاه امضا کرد.
کشورهای غربی مانع دستیابی ایران به انرژی هستهای
از آن زمان تا به امروز کشورهای غربی به بهانههای مختلف مانع تکمیل و راهاندازی این نیروگاه با تمام توان خود شدند؛ آنها میگفتند ایران دارای منابع غنی انرژی فسیلی است و با این منابع نیازی به استفاده از انرژی هستهای برای تولید برق ندارد اما در مقابل استدلال تهران این بود که نفت یک ماده ارزنده برای صنایع شیمیایی است که تامینکننده نیازهای دیگری نیز هست و حال اینکه اورانیوم جز برای تولید انرژی کارایی دیگری ندارد؛ یعنی اگر از آن انرژی اخذ نشود، باید در دل زمین بخوابد و هیچ مصرف دیگری نداشته باشد.
جدای از این، هیچ کشوری به انتظار نمینشیند تا روزی منابع انرژیاش به پایان برسد و پس از آن به دنبال انرژی جایگزین باشد. به عنوان مثال اگر کشوری بر روی انرژی هستهای سرمایهگذاری کند، از لحظه آغاز تا زمانی که این تکنولوژی مهار شود و به بار بنشیند 20 یا 30 سال زمان احتیاج است، بنابراین ایران نمیتواند 30 سال بدون انرژی بماند و پس از آن به تکنولوژی هستهای آنهم اگر کشورهای غربی مانع نشوند، دست پیدا کند. علاوه بر این هیچ کدام از کشورهای غربی و حتی روسیه و آمریکا با منابع غنی نفت و گاز- صبر نکردند که منابع فسیلیشان پایان یابد و پس از آن به دنبال انرژی جایگزین بگردند.
مهمترین درس در اقتصاد انرژی در مورد انرژی حداکثری این است که فرق بین انرژی نوین و انرژی کلاسیک (نفت و گاز) در سرمایهگذاری اولیه بالا و هزینههای راهبردی پایین است. به عنوان مثال یک نیروگاه هزار مگاواتی فسیلی سالیانه به ده میلیون بشکه نفت یا معادل انرژی آن از سوختهای فسیلی دیگر مثل گاز نیاز دارد که براساس مطالعات کارشناسی، با در نظر گرفتن قیمت اوپک و هزینههای استخراج، قیمت پایه نفت حدودا بشکهای 80 دلار خواهد شد و هزینه یک نیروگاه هزارگیگاوات الکتریکی چیزی حدود 800 میلیون دلار در سال خواهد شد و در مورد گاز در حد 2 میلیارد فوت مکعب در سال خواهد شد.
گزارش از امیر قشقایی
انتهای پیام/ 351