گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس _ رسول شادمانی؛ برای کسانی که تشنهی دانش و دانایی هستند، پس از اتمام دورهی متوسطه و ورود به دانشگاه، دورهی پرفراز و نشیب دانشجویی آغاز میشود.
دورانی که میتواند به سه مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری تقسیم بندی شود. دورهی دانشجویی برخلاف دوران دانشآموزی، در دوران بلوغ فکری واقع میشود و به همین جهت اکثر دانشجویان در سراسر کشورهای جهان از جمله ایران در خط مقدم فعالیتهای اجتماعی و سیاسی جامعهی خود قرار دارند.
دانشجویان در اکثر کشورهای دنیا، فارغ از اینکه در چه رشتهای فعالیت میکنند، سوپاپ اطمینان جامعه هستند و در برابر تحولات مختلف اجتماعی و سیاسی همواره صادقانهترین واکنشها را از خود نشان دادهاند.
پس از پایان دورهی دانشآموزی، روزگار دانشجویی آغاز میشود و آهسته آهسته در کنار تحصیل علم و دانش پژوهی در مقاطع مختلف تحصیلی، سطح مطالبات دانشجویان چه در حوزههای سیاسی و اجتماعی چه در زمینههای فردی بالاتر میرود.
دانشجو از یکسو در پی کشف حقیقت و ادراک موضوعات هزارلایهی سیاسی و اجتماعی است و از سویی دیگر به فکر اشتغال، ازدواج و تشکیل زندگی جدید است. دانشجویی به معنای واقعی کلمه، هم در پی کشف و ادراک حقایق اجتماعی و مطالبهگری سیاسی است و هم به دنبال ساختن زندگیای با رفاه نسبی برای آینده است.
به دیگر سخن، سطح مطالبات سیاسی و اجتماعی دانشجویان میزان مطالبهگری جامعه را در عرصههای مختلف مشخص میکند.
در تاریخ معاصر ایران مطالبهگری سیاسی دانشجویان در مقاطع مختلف سیاسی، منجر به روشنگری کل جامعه و نهایتا تغییر مسیر کلی کشور شده است. تسخیر لانهی جاسوسی آمریکا توسط دانشجویان از بارزترین و شاخصترین اتفاقات سیاسی چند دههی اخیر پس از پیروزی انقلاب اسلامی است.
مبارزات سیاسی پیش از انقلاب اسلامی، حضور پرشور و حماسی در دوران دفاع مقدس، برگزاری جلسات سیاسی مهم در دورههای مختلف انتخاباتی ازجمله انتخابات مجلس شورای اسلامی، ریاست جمهوری و ... و البته حضور در بسیاری از عرصههای سیاسی دیگر به مناسبتهای مختلف، از جمله رویدادهایی هستند که حضور دانشجویان در آن بسیار شفاف و پررنگ بوده است.
امروزه دانشجو در کشور ما، نبض و ضربان بیداری جامعه به شمار میآید. تشکلهای مختلف دانشجویی با هوشیاری هر چه تمامتر اعلام موجودیت کرده و در بزنگاههای مختلف سیاسی و اجتماعی کشورمان هوشیارانه عمل کردند.
قطع به یقین تنها خواسته و نیاز اساسی تمامی دانشجویان از هر قشر و تفکری که باشند، داشتن آیندهای روشن و شفاف شغلی است. در کشور ما دانشجویانی هستند که علیرغم گذراندن دوران مختلف تحصیلی در مقاطع مختلف و حتی رسیدن به مدارج عالی مانند دکتری، هنوز هیچگونه پشتوانهی مالی و شغلی دقیقی ندارند و به راستی نمیدانند آیندهی آنها چیست و چه خواهد شد.
این وظیفهی تمامی مسئولین ازجمله نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی، دولت، دانشگاههای مختلف و نیز صاحبان کسب و کارها و مشاغل مختلف دولتی و خصوصی است که دست در دست یکدیگر برای دوران بعد از فارغالتحصیلی دانشجویان و جذب به آنها به بازار کار، پویاتر از قبل عمل کنند.
قطعا ماحصل همکاری بنگاههای مختلف اقتصادی چه در بخش خصوصی و چه در بخش دولتی میتواند در جذب نیروی انسانی تحصیل کردهای باشد که سرمایههای اصلی هر کشوری به حساب میآیند. نتیجهی نهایی این همکاری، به راه افتادن نهضت حفظ سرمایههای انسانی است.
جذب دانشجویان و فارغالتحصیلان در بازار کار و موقعیت سازی شغلی برای آنها باعث گردش هر چه سریعتر چرخههای اقتصادی کشور خواهد شد. رسیدن به این مهم مستلزم اعتماد به نسل جوان تحصیل کرده در کنار نسل مجرب پیشین است. همگرایی نسلهای قدیمیتر با تجربیات ارزشمند و استفاده از دانش به روز دانشجویان و فارغ التحصیلان جوان از ارکان و مولفههای مهم گفتمان «اقتصاد مقاومتی» است.
مسئولین بنگاهها و مراکز اقتصادی با اعتماد کردن به قشر دانشجو و فارغ التحصیل میتوانند در دوران سخت تحریم بار بزرگی را از روی اقشار مختلف کشور بردارند. همین اعتماد مدیران بخشهای اقتصادی و فرهنگی و... کشور به دانشجویان جوان تحصیل کرده و فارغ التحصیل است که موجب پایش از نیروی انسانی در کشور خواهد شد و از پدیدهی «فرار مغزها» جلوگیری به عمل خواهد آمد.
دانشجویان هم در عرصههای اجتماعی، سیاسی همواره ضربان هوشیار جامعه بوده اند و هم در عرصههای اقتصادی و شغلی قابل اعتماد و آینده ساز ظاهر شده اند. یقینا، با اعتماد به این قشر تحصیل کرده، کشور باید در انتظار آیندهای شفاف و درخشان باشد.
انتهای پیام/341