در ادامه وصیتنامه شهید «محمد صادق ضرابی» را مرور میکنیم:
پروردگارا میخواهم جملهای به عنوان وصیتنامه نوشته باشم اکنون که در این موقعیت زمانی واقع شدم در مکانی بسیار شریف و مقدس در سنگر رزم برایتان بنویسم، زیرا مرا لیاقت سفارش به عزیزانم نیست.
پس از حمد و سپاس خداوند که هیچ مخلوقی توانایی شکرگزاریش را ندارد، امیدوارم نوشتار من مورد پذیرش خداوند و تنها برای رضای او باشد پروردگارا ما را بر آن دار که مرگ در عرصه پیکار و جبهه هرچند دشوار و سخت، قبل از رسیدن، آن را از مرگ در بستر ترجیح بدهیم.
عزیزانم، مرگ حریصی است پرشتاب و بی صبر، درنگ و تأمل ندارد و هیچکس از چنگالش نمیتواند رهایی یابد، همه در کام مرگ فرو خواهند رفت. پدرم از من حقیر قدرتمندتر بود، مرگ سراغش آمد، لحظهای بسیار کوتاه نتوانست در مقابلش دفاع کند و مثل بوییدن گل محمدی جان داد و راحت شد از این دنیای فانی و همینطور مرگ سراغ شاهان را خواهد گرفت و آنها را هم به کام گور فرو خواهد برد.
حال چه زیباست که انسانی خود آنقدر مطمئن و آرام دارای قلبی پر آرامش باشد که این مرگ را آرزو کند آنهم شهادت را و چه زیباست انسانی خسته از فراق و دلشکسته از هجران یار جگر سوخته از جدایی محبوب و دلسوخته از بی وفاییهای ظلم پیشگان ناجوانمرد، راه نجاتی و طمأنینهای را بیابد و در کام آن فرو رود و محو شود در راه به راهیان حقیقی اش که نهایت هدف است برسد و آسایش یابد و تا ابدیت در کوی حضرت دوست منزل گزیند چه شیرین است انسان در این دو روزه عمر همواره و مداوم روح خویش را با طراوت ایمان و اعتقاد به خداوند و قرآن تطهیر نماید.
پروردگارا اکنون که آهنگ سفر کرده ایم از اندوه و خشم بی جا و از حسادت ورزیدن به مال و منال دیگران و از حرص و آرزویهای پوچ و بعید و دراز و از گناهان و وسوسههای بی پایان شیطانی به تو پناه میآورم و خود را به تو میسپارم.
پروردگارا فقط توئی که در سفر نگهبان منی و مراقب خانواده من و امثال من و همیشه مرا امیدوار رحمتت کرده ای، جز به تو، به هیچ قدرتی دیگر متکی نیستم و دریافتم در زندگی ام که تنها توئی که در تمام مصائب انیس و مونسم بودی و تنها تو در انجام طاعات و ترک گناهان و توبه از اشتباهات و خطاها کمکم کردی.
اگر توجه و بازگشت تو به من مرا طاقت و توان پرواز به سوی تو نبود، اگر نبود نگاه مهرانگیز تو بسوی من پس به من نابینا توان دیدن را فرما تا بر نافرمانی از من ربوده شود. اگر نبود کمال و جلال تو که بر قلب حزینم متجلی گردد تاریکی قلبم هیچ راه نجاتی به سوی روشنایی و نور نداشت. اکنون که سبکبارم و پیش از همیشه امیدوارم پرواز به سوی تو لطف بی کران توست موجب این آزادیم. پروردگارا اشارت نظر و سخنان بی ثمر و آرزوهایی را که از سر نادانی و ناآگاهی کرده ام با همه کرمت بر من منت گذار و ببخشای.
حمد و ثنای فراوان و بی منتها بر خداوند قادر که حیات و ممات مما بدست اوست، درود فراوان به مکتب رهایی بخش اسلام و شاگردان آن، از آدم تا خاتم النبیین حضرت رسول اکرم (ص) و درود بر خاصان درگه حق و سلام بر از جان گذشتگان مکتب حُب و در پایان از کلیه اقوام و آشنایان حلالیت میطلبم و امید عفو دارم، برایم دعا کنید.
انتهای پیام/