به گزارش خبرنگار اخبار داخلی دفاعپرس، حضور نظامی ایران در منطقه با فرماندهی شهید سلیمانی اثرات مثبت اقتصادی برای ایران داشته است؛ اثراتی که یا هرگز گفته نشده یا کسی به آن توجهی نداشته است.
اگر بخواهیم مصداقیتر به این موضوع بپردازیم، چند سوال برای مخاطبان پیش میآید. برخی میگویند ایران با اعزام نیروهای مستشاری و امکانات لجستیکی و نظامی به برخی کشورها، هزینههایی در این زمینهها انجام داده و در واقع اقتصاد برای امنیت و سیاست هزینه کرده است.
سوال اینجاست: آیا واقعا حضور و حمایت مستشاران نظامی ایرانی در کشورهایی مانند عراق و سوریه برای ایران صرفا هزینهزا بوده؟ آیا اقتصاد ما برای تحقق این امنیت و پیشبرد اهداف سیاسی ما هزینه شده است؟ مدعیان و طرفداران این نگاه چه استدلالی برای اثبات نظراتشان دارند؟ برای پاسخ به این سوالات به اعداد زیر دقت کنید.
روابط حسنه اقتصادی ایران و عراق
آنچه تحت عنوان تجارت ایران با عراق در اواسط دهه ۸۰ و بعد از حمله آمریکا به عراق وجود داشت، عمدتاً از جنس تجارت از طریق بازارهای مرزی و به نوعی داد و ستدهای پیلهوری میان دو کشور بود.
در آن سالها کل تجارت ایران با این کشور در خوشبینانهترین حالت رقمی کمتر از ۸۰۰ میلیون دلار بود. از سال ۸۷ و با خروج آمریکاییها از عراق و تقویت نقش نیروی قدس سپاه در این کشور اوضاع تجاری ایران و عراق روزهای تازهای به خود دید.
در حالی که آمریکاییها میلیاردها دلار هزینه در عراق کرده بودند، اما به یُمن حضور نیروهای شهید سلیمانی و تقویت مناسبات با طرف عراقی این رقم در سال گذشته به چیزی حدود ۹ میلیارد دلار رسید. جایگاه و اهمیت این رقم زمانی مشخصتر میشود که بدانیم این رقم فارغ از صادرات برق، درآمدهای ترانزیتی و صادرات چمدانی ایرانیها به عراق است.
ضمن اینکه اقتصاد ایران در بدترین شرایط تحریمی خود قرار داشته و میزان تبادلات تجاری ایران با مجموعه کشورهای اروپایی (۵۰ کشور) و آمریکا که از ابتدای دولت یازدهم بر گسترش روابط تجاری با آنها تاکید میشد، حتی یک چهارم میزان صادرات ما به عراق نیست.
با این شرایط و در حالی که موانع سنگینی برای صادرات کالاهای ایرانی به خارج از کشور ایجاد شده، ایران توانسته بعد از چین و ترکیه سومین کشور تامینکننده کالاهای کشور عراق باشد؛ به طوری که بر اساس آمارهای رسمی، ایران طی سالهای ۱۴-۲۰۰۷ همواره سهمی کمتر از یک درصد از کل واردات منطقه اتحادیه اروپایی را به خود اختصاص داده است. این سهم در سالهای اخیر به طور قابل ملاحظهای کاهش یافته است؛ چنانکه این رقم حتی در سالهای ۲۰۱۳ و ۲۰۱۴ به ترتیب به ۰/۰۲ و ۰/۰۳ درصد هم رسید.
علاوه بر حجم قابل توجه مبادلات اقتصادی ایران با عراق، نقش استراتژیک این کشور در دور زدن تحریمها از سوی ایران نیز قابل انکار نیست. بیشک وجود شرایط مناسب اقتصادی میان ایران و عراق در سالهای گذشته مرهون حضور و فعالیتهای شخص سپهبد شهید قاسم سلیمانی در این کشور و فعالیتهای صورت گرفته در دور زدن تحریمها و افزایش عمق مراودات میان دو کشور است.
نقش جمهوری اسلامی در بازسازی سوریه و عراق
علاوه بر نقش استراتژیک این کشورها در روابط اقتصادی و مبادلات تجاری ایران، جمهوری اسلامی میتواند در بازسازی سوریه و عراق نیز نقش ویژهای ایفا کند؛ با توجه به اینکه بازسازی عراق و سوریه هنوز آغاز نشده است، شروع بازسازی میتواند ایران را تا ۱۰ سال آینده در ارائه خدماتی چون فنی- مهندسی، ساختمانسازی، تولید مصالح ساختمانی و... وارد بازار بسیار بزرگی کند.
در حال حاضر عمده روابط ما با عراق روابط تجاری است، در حالی که ظرفیت عظیمی در سایر حوزهها اعم از پزشکی، صنعت و زیرساختها برای تداوم همکاری با عراق و سوریه وجود دارد؛ همکاریهایی که البته پیششرط اصلی آن وجود امنیت در این کشورهاست.
حال سوال این است: اگر حاج قاسم و فعالیتهای مستشاران نظامی ایران طی سالهای اخیر نبود، آیا فعالیت ایران در بازارهای سوریه و عراق تا این اندازه ممکن بود؟ میراث حاج قاسم برای ایران صرفاً محدود به مسائل نظامی و امنیتی و بیرون بردن جنگ از مرزهای جغرافیایی ایران نیست؛ میراث شهید سلیمانی برای ایران چیزی فراتر از این حرفهاست.
گزارش از امیر قشقایی
انتهای پیام/ ۳۵۱