به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس از مشهد، شهید حیدر آرامجو، در 21 اردیبهشت 1342 در جوار حرم مطهر رضوی و در خانوادهای مذهبی دیده به جهان گشود. پدرش کارگری ساده اما پرتلاش بود که رویکردش نه درآمد بشتر که کسب روزی حلال برای رشد و تکامل نسلی پاک بود. ازاینرو ناچار بود برای ادارهٔخانواده، تلاشی مضاعف داشته و بیشازاندازهٔ متعارف یک نفر کار کند. حکایت نامگذاری شهید هم، حدیثی عجیب و شنیدنی است. در این خانواده، عمه پدر که زنی است سالخورده و نابینا نیز زندگی میکند. اینکه که چهارمین فرزند خانواده به دنیا آمده پسری است زیبا و درشت، نام این مولود را حیدر میگذارد.
نامگذاری نام حیدر
عمه طاهره، دایی داشت به نام حیدر آقا که صاحب فضل و کرامت و متصف به صفات والای انسانی بوده است. او در کنار شایستگیهای اخلاقی از قدرت بدنی ویژهای برخوردار بود. هم نامی با امیرمومنان و جمع این خصال که در فرهنگ اصیل ایرانی به پهلوانی شناخته میشد موجب شد آوازه شهرت"حیدر آقا" در منطقه روستای محل زندگیاش در حومهٔ اصفهان به نیکی ماندگار شود. این هویت برجسته در خانواده و تعلقخاطر به وارستگیهای حیدر آقا موجب شد با ولادت شهید، عمه طاهره نام"حیدر" را برای پسر تازه متولدشدهٔ خانواده انتخاب کند و بر همین اساس، بین عمه و برادرزاده رابطه عاطفی قوی و پیوند روحی روزافزونی وجود داشت که بسیار برجسته بود.
اشتیاق به کسب علوم و معارف دینی
شهید حیدر آرامجو، تحصیلات ابتدایی را در مدرسهٔ نوید واقع در بولوار ابوریحان منطقهٔ طلاب گذراند. سپس، تحصیلات ابتدایی را در مدرسهٔ راهنمایی منوچهری محلهٔ جوادیه که پس از انقلاب اسلامی به نام شهید اندرزگو مزین شد ادامه داد. در کلاس دوم راهنمایی مشغول تحصیل بود که گرایش شدید وی به معارف دینی و خودسازی، تصمیم به انتخاب کسوت روحانیت را رقم زد و با یکی از دوستان همراه، حوزهٔ علمیه فاروج را بهعنوان فضای مناسب برای خودسازی انتخاب کرد. شهید حیدر در پاسخ به سؤالی پیرامون اهداف این تصمیم میگوید: «این لباس، بهترین راه خدمت به اسلام و محرومان است و این راه آمیخته با شهادت فی سبیل الله است و من هم غیر از این آرزویی ندارم...»
حضور در مبارزات سیاسی
با گسترش وزش نسیم انقلاب اسلامی و شکلگیری فعالیتهای انقلابی، شهید حیدر که اینک نوجوانی برومند شده بود فعالانه در همهٔ عرصهها از توزیع اعلامیههای امام خمینی (قدس سره) تا راهپیماییهای مردمی و در مقدمترین صحنههای خطر شرکت میکند. در این راستا و بهعنوان نمونه میتوان از نقشآفرینیاش در تظاهرات 9 دی که به دلیل کشتار گستردهٔمردم مشهد مقدس به یکشنبهٔ سیاه معروف شد نام برد که وی با توجه به هوش و درایتش میتواند بهگونهای معجزهآسا از دست عمال رژیم منحوس پهلوی در این معرکه بگریزد.
شهید آرامجو تا واژگونی رژیم ستمشاهی، پیروزی انقلاب اسلامی و استقرار نظام مقدس جمهوری اسلامی در تمام صحنههای مردمی حضور مییابد.
دفاع از انقلاب اسلامی
تشکیل ارتش 20 میلیونی بهفرمان تاریخی بنیانگذار انقلاب اسلامی، چون سایر تربیتشدگان این مکتب، نقطه عطفی در زندگی حیدر ایجاد کرد.
با ثبتنام در مسجد کرامت که تحت هدایتهای رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیتالله خامنهای بهعنوان پایگاه اصلی انقلاب اسلامی در مشهد مقدس تبدیلشده بود، تحکیم بنیانهای اعتقادی و فراگیری فنون نظامی را با جدیت بیشتری دنبال میکند.
با شروع جنگ شهید برای پیوستن به صفوف مدافعان انقلاب اسلامی بیتاب میشود تا اینکه اولین بار در تابستان 1360 و درحالیکه 18 سال داشت، آرزوی شبانهروزیاش در پیوستن به قافلهٔ نورانی رزمندگان اسلام محقق میشود.
در اولین اعزام، توفیق حضور در تپههای اللهاکبر مشرف بر دشت آزادگان و شهر بستان را مییابد و پس از درک معنویات تأثیرگذار جبههٔ حق و پایان مدت ماموریتاش به مشهد مقدس برمیگردد.
شهادت
عملیات رمضان آغازشده است و او موفق میشود در چهارمین مرحلهٔ عملیات در تاریخ 1361/5/2 همراه با رزمندگان گردان حضرت ولیعصر (عج) از لشکر 21 امام رضا (ع) در محور شلمچه در حمله به دشمن بعثی شرکت کند.
صف آهنین رزمندگان بهسوی اهداف عملیاتی پیش میرود. حجم سنگین آتش خمپارههای دشمن نمیتواند در عزم بسیجیان خطشکن خللی ایجاد کند و نیروهای گردان قدمبهقدم به مواضع دشمن نزدیکتر میشوند. اینک حوالی ساعت 2 بامداد روز عید فطر است و حیدر میرود که، تحقق آرزوی دیرینهاش را از حضرت دوست عیدی گرفته و چون طایری سبکبال پرواز بلندی را بهسوی رحمت الهی آغاز نماید.
گلولهای سرنوشتساز که از خمپارهانداز 60 میلیمتری دشمن بعثی شلیکشده است، در کنار ستون رزمندگان اسلام فرود میآید. صدای مهیب انفجارش به غوغای درون حیدر خاتمه میدهد و شهیدی دیگر از نسل جوانانی که امام شهیدان در سال 1342 از آمدنشان خبر داده بود روی بهجانب دیار ناظران وجه الله میگذارد.
برخورداری از استعداد و هوش بالا، پرتلاش، پرکار و تأمینکننده هزینه تحصیل خود، دارا بودن خوی پهلوانی و خصلتهای جوانمردانه، داشتن انس و الفت بامطالعه، توجه ویژه به آلام اطرافیان، دستگیری و مراقبت از سالخوردگان و تهیدستان از ویژگیهای اخلاقی شهید حیدر آرامجو است که میتوان به آن اشاره کرد.
فرازهایی از وصیتنامه شهید
خدای تبارکوتعالی به انسان آزادی داده است که انتخاب کند رضای الهی را یا رضای شیطانی را، سعادتمند شدن را یا فلاکت و نابودی را، گریز از غبارآلودگی دنیا را یا اطاعت نفس و به خود واداشتن را، پرواز بهسوی الله را یا در آغوش مرگ سیاه خفتن را.
اکنونکه همه ناظر درگیری حق و باطل هستیم و اکنونکه جبهههای جنگ در ایران اسلامی کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا گردیده است و اکنونکه ابر ستمکاران بهوسیله عمال خویش درصدد نابودی اسلام برآمدهاند و اکنونکه ندای حسین زمان، خمینی کبیر را در جهت رفع ستم و ظلم و شرک شنیدهایم هیچ جای درنگ و تعلل باقی نیست.
کولهها را باید ببندیم و با گامهای استوار به دیار آزادگان بشتابیم.
و این راهی است که باید طی شود و سفری است که باید به اتمام برسانیم. ره عاشقان، ره دلباختگان، ره شیفتگان الله.
شاید همه بدانید که من با آگاهی نسبی و هدف مشخصی به جبهه پا گذاشتهام. اساس کار و انگیزه من در توجیه شعار لاالهالاالله و محمدرسولالله (ص) میباشد و آنقدر خواهم جنگید تا سعادتمند شوم چراکه با خداوند تجارت کردهام و باید کالایم را تقدیمش کنم.
بدانید که انقلاب ما پیروزیاش را جز با توجهات خداوند و رهبری امام و ولایتفقیه با چیزی دیگری به دست نیاورده است.
خدایا قلبی به من ده که خود در آن جایگیری، و بینایی ده تا راهم را از میان کوره راهها و پیچوخمها ببینم و بیابم، شنوایی ده تا صدای الهیت را از میان نغمههای شیطانی بشنوم و گامی ده تا آن را بپیمایم و سرانجام شهادتی ده تا به سعادت خویش برسم.