به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس : اندیشه تاسیس جهاد سازندگی، نخستین بار، با عنوان طرح اعزام گروه های ۱۰نفره دانشجویی به مناطق محروم و با پیشنهاد یکی از اعضای هیات علمی دانشکده فنی دانشگاه تهران، مطرح شد.
ایده ابتدایی تشکیل نهادی دانشجویی برای اداره مناطق بحرانی محروم و دورافتاده و هدایت امور سیاسی و فرهنگی و فعالیتهای انقلابی و مردمی این مناطق با استفاده از امکانات ارتش در جلسه جمعی از دانشجویان و اساتید دانشگاههای پلی تکنیک، صنعتی شریف، دانشگاه تهران، دانشگاه شهید بهشتی و دانشگاه علم و صنعت ایران با نخست وزیر وقت مهدی بازرگان مطرح شد. اولین نماینده این گروه دانشجویی محمدتقی امانپور انتخاب گردید که رابط این گروه دانشجویی با نخست وزیری بود.
محمد تقی امان پور در بخشی از صحبت های خود می گوید :از اولین روزهای پیروزی انقلاب به عنوان عضو نهضت دانشجویی کشور، پیگیر تاسیس جهاد سازندگی بودهام و در نهایت تاسیس این نهضت به تایید امام (ره) رسید و به عنوان سرباز خدمتگزار در نهضت مقدس جهاد سازندگی مشغول به کار شدم .
وی با بیان اینکه تشکیل جهاد، اراده امام(ره)، خواست مردم، حلقه مفقوده از نهضت انقلاب اسلامی بود و میتوانست قابلیت توسعه و سازندگی را در خدمت انقلاب بگیرد، اظهار کرد: جهاد اولین نهادی است که دنبال تحقیقات راهبردی رفته است و در واقع به سراغ مدلسازی توسعه حرکت کرده و امروز فرهنگ و مدیریت جهادی غنیترین پشتوانه دانشی برای الگوسازی در نظام است .
نهضت جهاد سازندگی در تمام شئونات زندگی ما و همه مقاطع میتواند حرف داشته باشد.
بنابراین طرح تشکیل نهضت مدون شد و توسط شهید بهشتی به اطلاع حضرت امام (ره) رسید. امام خمینی مهلتی یک ماه را برای تشکیل این نهضت در نظر گرفت و در تاریخ ۲۷خرداد ۱۳۵۸چهار ماه بعد از انقلاب اسلامی با درک اهمیت روستا در تأمین استقلال سیاسی و اقتصادی با صدور فرمانی خواستار آن شدند تا ارگانی برای رسیدگی و رفع محرومیت روستائیان تشکیل شود و از مسئولین خواستند تا با اختصاص امکانات موجود کشور و بهرهگیری از نیروهای داوطلب مردمی، سازندگی روستاها را در اولویت قرار دهند.
با تشکیل نهضت جهاد سازندگی و آثار شگفت انگیز این تفکر جهادی برآمده از مردم در آبادانی کشور، در 7 آذر 1362 هجری شمسی و در اوج جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق برضد ملت ایران، با تصویب طرحی در سه فصل شامل اهداف، وظایف و مقررات عمومی در 11 ماده و 5 تبصره، قانون تشکیل وزارتخانهی جهاد سازندگی از سوی مجلس شورای اسلامی تصویب و در عمل این تفکر جهادی فعالیت جدید خود را در قالب تشکیلاتی مدون آغاز کرد.
لقب «سنگرسازان بیسنگر» از سوی حضرت روح الله به نیروهای جهادی، بیانگر عمق فداکاری آنان است که بر اساس اسناد موجود، زیر باران گلوله و دید مستقیم دشمن، به احداث خاکریز، پل، سنگر و استحکامات میپرداختند.
رسالت اصلی جهادگران " ابلاغ پیام اسلام و انقلاب" و " کاشتن بذراستقلال وآبادانی در دل روستاها" بود. رهبرمعظم انقلاب در مورد تشکیل جهاد می فرمایند: جهاد سازندگی یکی از پدیده های بسیار زیبای این انقلاب است و واقعا یک گل خوش رنگ و بو بر بدنه این نهاد روییده است که نه فقط کسانی را که با آن سر و کار دارند سرمست می کند بلکه این درخت را زینت می دهد.
بعد ازطرح تشکیل وزارت جهاد، اساسنامه ای توسط برادران جهاد دردفتر مرکزی تهیه شد و توسط اعضای شوراهای مرکزی جهاد سازندگی درکشور به تصویب رسید و به عنوان طرح، در دوره اول مجلس، مطرح شد و در کمیسیون ویژه جهاد مورد بررسی قرار گرفت و بعد از طی مراحل و اصلاحاتی جهت تصویب آماده شد. کلیات طرح در سه فصل شامل اهداف، وظایف و مقررات عمومی با یازده ماده و پنج تبصره در جلسه روز سه شنبه 7 آذر 1362 مجلس به تصویب نهایی و در تاریخ 17/9/1362، به تأیید شورای نگبهان رسید.
جهادسازندگی و دفاع مقدس
-نقش جهاد سازندگی در جنگ ، کمتر از نیروهای نظامی نبود و این اقرارمکرر فرماندهان ارتشی و سپاهی ما که اگر جهاد نبود پیروزی با این سرعت به دست نمی آمد، یک واقعیت تاریخی است.
گروه پشتیبانی و مهندسی جهاد در کلیه ی عملیات ها در دوران جنگ خدمات شایسته ای انجام داده است که از آن جمله می توان به عملیات هایی چون والفجر 8 (عملیات آبی – خاکی ) ، احداث پل بزرگ ((بعثت)) بر روی رودخانه خروشان اروند ، عملیات کربلای (5) اشاره کرد.
عملیات والفجر (8 ) را می توان به جرات یک جنگ مهندسی تمام عیار به شمار آورد که پیروزی های به دست آمده در این عملیات بی نظیر با برنامه ریزی دقیق و حساب شده نیروهای متعهد و متخصص جهادگر و مردمی انجام شد.
نخلستانها، باتلاق ها، نهرها،خاکریزها، جاده ها و پلها در سواحل شرقی اروند رود همواره بیانگر تلاش و همت سنگر سازان بی سنگری است که در دل شبهای تاریک، در جهت رضای پروردگار و پاسداری ازارزشهای انقلاب وخون شهدا هشتمین و الفجرشان را آراستند.
از جمله ابتکارهای دیگر گروه مهندسی جهاد احداث پل بزرگ "بعثت" بر روی رودخانه خروشان اروند بود. که از نظر فنی و موفقیت استراتژیک اهمیت ویژه ای داشت و جز با الطاف خفیه ی الهی هیچ گاه میسر نمی شد. ساخت چنین پلی در تاریخ جنگ های جهان بی سابقه است
جهاد سازندگی با استعداد بیش از شش قرارگاه فرماندهی، چهار تیپ و 40 گردان پشتیبانی و مهندسی جنگ و 25 ستاد پشتیبانی استان با تجهیزات کامل و ماشین آلات و با پذیرش مسولیت مهندسی جنگ در کلیه ی محورهای عملیاتی جنوب و غرب با اعزام 540 هزار نیروی جهادگر و با اهدای بیش از 3100 شهید و 21 هزار جانباز و 1100 آزاده نقش عظیمی در 8 سال دفاع مقدس ایفا نموده است.
انحلال جهاد سازندگی، فراموشی مستضعفین
با وجود سابقه درخشان جهاد در سال هایی جنگ و تاثیر شگرف آن در بازسازی مناطق محروم ناگهان صداهایی مشکوک به دنبال انحلال جهاد سازندگی افتادند. انقلاب اسلامی بعد از جنگ با یک چالش بزرگ روبرو شد و آن هم تضاد بین ساختار انقلابی و سیستم های رایج غربی برای ساماندهی امور روزمره کشور بود. عده ای مدل های حاصل از چند سال تجربه بعد از انقلاب را ناکارآمد توصیف می کردند و رسیدن به توسعه را تنها از طریق بروکراتیک کردن امکان پذیر می دانستند.
شهید آوینی مدتی بعد از انحلال جهادسازندگی در متنی قابل تامل آینده وزارتی کردن جهاد را در چند جمله بیان می کند. آوینی می نویسد: "کمیتههای انقلاب فدایی انقلاب بشوند؛ نام "وزارت " مثل یک وصله ناجور بر تارک عرش نگین سپاه پاسداران بنشیند؛ ادارهها جهادی نشوند که هیچ، "جهاد " اداره شود وانقلاب مثل گربه بیوفایی که فرزندان خویش را میخورد، یکایک ما را ببلعد؛ چه باک."
جهاد که این گونه بدست انقلابیون مورد ظلم واقع می شد نظر خیلی ها را در خارج از ایران به خود جلب کرده بود. برای مثال آقای "حسن بیگی" در خاطره ای از عضو برجسته حزب کمونیست چین می گوید: "ما جهاد را خوب نمی شناسیم. در سفری برای خرید اقلام دفاعی به چین رفته بودم. یکی از اعضای حزب کمونیست بعد از یک جلسه به من گفت: " ما به شما قبطه می خوریم"
این مقام چینی می گفت: "شما با تشکیل جهادسازندگی همه مردمتان را در خط دارید؛ شما الگویی را دیکته کردید که بر اساس آن کسی نمیتواند به شما ضربه بزند؛ و همه کارهایتان را جهادی کردهاید "؛ او میگفت "من مفهوم جهادی را نمیفهمم؛ اما میدانم که برای شما خیلی مقدس است؛ گروه مشاوران ما در آوردهاند که لفظ جهادی حدود 1400 سال قبل از زمان پیامبر خدا و امام علی آمده و آقای خمینی این را به یک ساختار تبدیل کرده است و دنیا متوجه این نمیشود که بخواهد مشابه آن را درست کند؛ دومین یا سومین سخنرانی آقای خمینی این بود که جهادیها از دورترین روستاها شروع کنند؛ یعنی به عمق نگاه میکرد؛ میبینیم که شما جهادیها که در جبهه هستید، به 20 میلیون انسان پشت جبهه گره خوردهاید. ما میبینیم روستاییها آنقدر شما را دوست دارند و شما آنقدر روستاییها را دوست دارید که حاضرید در روستاها کار کنید و از جانتان مایه میگذارید؛ ما هر چه فکر میکنیم نمیفهمیم که وقتی شما پول ندارید، چطوری کار میکنید "؛ به او گفتم "عشق "؛ بعد گفت "این عشق در دنیای غرب، معنای دیگری دارد اما معنی عشق شما چیز دیگری است؛ ما از پول دولت لذت میبریم؛ اما شما بدون پول دولت دارید شب و روز کار میکنید.
شاید بتوان گفت یکی از دلایلی که تلاش های گسترده دولت های بعد از جنگ تحمیلی برای سازندگی را ناکام گذاشت، نبود الگوی کاری مناسب با آرمان های انقلاب است. آنچه را که جنگ تحمیلی به مسئولان آموخته بود به راحتی فراموش شد و واژه های زیبای مدل های غربی نگذاشت تا آنچه را که بچه های جبهه با گوشت و پوست خود تجربه کرده بودند به یک مدل رشد بومی تبدیل شود. آقازاده هایی که در دانشگاه های غربی تحصیل کردند گسترش گفتمان مدل بومی اسلامی را تنگنایی برای خود می دانستند و به مقابله جدی با گفتمان جهادی پرداختند.
باید گفت بعد از گذشت چندین سال از جنگ هنوز دعوای بین افرادی که دغدغه مدل بومی دارند و اساتیدی که هنوز به این باور نرسیده اند وجود دارد. مدیران انقلابی نیز هرچه می کنند در داخل چارچوپ مدل های رایج غربی است. از خیلی مفاهیم تنها اسمی باقیمانده است و آنچه که به عنوان جهاد مفهوم می بخشد وجود ندارد. صرف نام وزارت جهاد کشاورزی، جهاد دانشگاهی حرکت جهادی محقق نمی شود بلکه باید روحیه آن روزهای جهاد سازندگی را احیا کرد. جهاد بواسطه بی توجهی مسئولان در نقطه ای از تاریخ متوقف است و باید آن نقطه را یافت و آن را با توجه به شرایط امروز جهان رشد داد.