به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس ـ حسین ثالثی؛ علی عسگری، دهم بهمن سال ۱۳۶۲ در طاقانک از توابع شهرستان شهرکرد به دنیا آمد، تحصیلات ابتدایی را در سال ۱۳۶۹ در دبستان شهید مطهری همان شهرستان آغاز کرد و در همانجا به پایان رساند. دوره تحصیلی راهنمایی را در مدرسه شهادت و دوره متوسطه را در دبیرستان رازی طاقانک به اتمام رساند. آنچه از خصوصیات اخلاقی علی در دوران کودکی و نوجوانی بارزتر است تقید او به ترک محرمات و انجام واجبات دینی بود.
شهید عسگری از همان دوران نوجوانی روحیه حقطلبی داشت بهطوریکه برای دفاع از مظلوم و امر به معروف و نهی از منکر با افراد شرور مقابله میکرد. علی پس از تحصیلات متوسطه وارد بازار کسب و کار شد تا به موقعیت اقتصادیاش رونق دهد، به همین دلیل در پروژههای صنعتی شرکت کرد و در این عرصه تبحر یافت و استادکار ماهری شد. اما آنچه علی را در محیط کار و زندگی از دیگران متمایز میساخت توجه به معنویات، رعایت مسائل شرعی و حفظ روحیه دینی و انقلابی بود.
شهید عسگری صدای خوبی داشت. مداح و موذن شایستهای بود و همین ارادت او به اهلبیت (ع) باعث شد در سال ۸۳ راهی سفر کربلا شود و همین سفر مسیر زندگیاش را تغییر داد. در همین سفر با مجاهدین عراقی در مسجد کوفه آشنا شد و در کنار آنها به مبارزه با دشمنان آمریکایی پرداخت و پس از مدتی به ایران بازگشت و تا پایان تسخیر عراق توسط آمریکا چند بار دیگر به عراق سفر کرد و همراه مجاهدان عراقی با دشمنان آمریکایی مبارزه کرد.
پس از آزاد شدن عراق از اشغال آمریکا به ایران بازگشت و باز هم با شرکت در ساخت و سازهای پروژههای صنعتی و ساختن بناهای عامالمنفعه و مذهبی به مردم کشور کمک کرد. علی انسان ولایتمداری بود و به خاطر علاقه وافر به رهبر معظم انقلاب گاهی میشد که برای شرکت در نماز جمعهای که به امامت آقا بود به تهران میآمد.
با آغاز بیداری اسلامی سفرهای زیادی به کشورهای عراق، لبنان و سوریه داشت. در لبنان با نیروهای حزبالله همکاری داشت و پس از یورش مزدوران تکفیری و سلفی و تروریستها به سوریه، با هدایت نیروهای حزبالله برای کمک به مردم مظلوم سوریه و حفاظت از حرم حضرت زینب (س) راهی سوریه شد.
وی در سوریه فعالیتهای گوناگونی برای مردم مظلوم آن دیار انجام داد. هم خدمات فنی و مهندسی که در آن مهارت داشت و هم در امدادرسانی به مجروحان و آوارگان سوری و سکنی دادن آنها و رساندن مایحتاج و مواد غذایی کوشش میکرد.
در این مدت در سوریه خواب و آرام نداشت و با تمام توان میکوشید. سرانجام ساعت سه بعد از ظهر دوشنبه دهم بهمن سال ۱۳۹۱ همزمان با سالگرد تولد حضرت رسول اعظم (ص) و سالروز تولد خودش، پس از نبردی جانانه در حفاظت از حرم حضرت زینب (س) در دمشق و کشتن بیش از ۱۰ نفر از تروریستها، هدف تیراندازیهای تکفیری قرار گرفت و به آرزوی دیرینهاش که شهادت بود، نائل آمد.
در فرازی از وصیتنامه شهید آمده است:
«اکنونکه این وصیتنامه را میخوانید نمیدانم که خداوند مرگم را چگونه رقم زده است، ولی تمام آرزویم و تلاش شبانه روزیام بر این بوده که شامل آیه «شهدا عند ربهم یرزقون» باشم، اما خدا میداند که برای شامل شدن بر این آرزو با تمام توان تلاش کردهام، امید است که خداوند قبولم کرده باشد.»
انتهای پیام/361