به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، سفر اخیر حجتالاسلام سید ابراهیم رئیسی به فدراسیون روسیه و دیدار با ولادمیر پوتین، رئیس جمهور مقتدر این کشور دارای اهمیت راهبردی و دستاوردهای متعددی بود که زیر بمباران رسانهای برخی جریانات تبلیغاتی غربی و منطقهای تا حد زیادی نادیده گرفته شد و ضرورت آن مورد غفلت قرار گرفت.
واقعیت آن است که روابط جاری دو کشور به ویژه در بُعد اقتصادی بسیار نازلتر از ظرفیتهای موجود در دوسوی دریای خزر میباشد. عدم توسعه یافتگی زیرساختهای تجاری به ویژه تکمیل نشدن راهگذر شمال-جنوب در این سالها و ضعف دستگاههای اقتصادی در شناخت بازار روسیه و تامین نیاز به برخی کالاهای اساسی همچون گندم و دانههای روغنی از این کشور، از برجستهترین نقاط ضعف روابط اقتصادی دو کشور به شمار میرود.
جنبه سیاسی روابط، اما درحال پوست اندازی و تحول جدی است و روی کار آمدن سید ابراهیم رئیسی در ایران، امیدهای نخبگان سیاسی دو کشور را به بسط و توسعه روابط و مقاومسازی آن افزایش داده است. در نهایت، در بُعد امنیتی و نظامی همکاری موفق دو کشور در جریان بحران سوریه در دهه اخیر، همسوئی نسبی در بحران قرهباغ و هماهنگی دیپلماتیک در تحولات جاری افغانستان نشان دهنده روابط گرم و صمیمانه دوطرف در این حوزه میباشد که میتواند به سایر حوزههای منطقهای و جهانی گسترش یابد.
در این میان، سفر رئیسجمهور رئیسی با هدف توسعه روابط اقتصادی با بزرگترین اقتصاد همسایه ایران، همان نوشدارویی بود که دولتهای مختلف بدان بی توجه بودند. این حرکت هوشمندانه رئیس دولت سیزدهم، اما با هجمه رسانهای خارجی و بی تحرکی شدید رسانههای حامی به ویژه در دستگاههای دولتی، نه تنها مورد تقدیر و حمایت قرار نگرفت، بلکه سوژه مباحثات مختلف میان مردم و نخبگان نیز شد.
با این حال باید درنظر داشت که این لحظه تاریخی با فهم ویژه دوطرف از ظرفیتها و الزامات راهبردی موجود در ذهن رهبران ایران و روسیه کلید خورده است و میبایست آن را به فال نیک گرفت. عزم و اراده ایران و روسیه در این لحظه تاریخی جهت توسعه روابط اقتصادی از ۳ میلیارد دلار به ۱۰ میلیارد دلار تا چهار سال آینده و نهایی سازی سند همکاری راهبردی ۲۰ ساله ایران و روسیه نشان میدهد که همه چیز برای ایجاد یک جهش تاریخی در روابط دو کشور مهیاست.
با این تفاسیر باید پرسید که برای راهبردی سازی روابط ایران و روسیه چه الزاماتی مورد نیاز است؟ از نظر بنده، پاسخ به این سوال را باید در ایجاد یک چشمانداز عملیاتی برای همکاری بلندمدت و همهجانبه به ویژه در بخشهای اقتصادی-تجاری، سیاسی-دیپلماتیک و امنیتی-نظامی یافت. به نظر محورهای زیر جهت دستیابی به این هدف اجتناب ناپذیر باشند؛
۱- توسعه روابط اقتصادی ـ تجاری:
بسط همکاریهای تجاری و سرمایهگذاری مشترک علی الخصوص در بخش نفت، گاز، پتروشیمی و اتصال زیرساختهای ترانزیتی دو کشور بستر اصلی راهبردی سازی روابط دوجانبه در بخش اقتصادی میباشد. تصمیمسازان اقتصادی دو سوی خزر باید بدانند که بدون درنظر گرفتن و اراده جدی برای استفاده از ظرفیتهای موجود در هر کشور به ویژه در بخش امنیت غذایی و همکاری صنعتی و فناورانه و ایجاد پیوند وثیق در تجارت خارجی روسیه و ایران، نمیتوان به آیندهای مشترک خوشبین بود. درنهایت دوطرف باید سطح ویژهای برای توسعه روابط اقتصادی در ۲۰ سال آینده طراحی کنند به طوری که در چهار سال آینده حجم روابط اقتصادی به ۱۰ میلیارد دلار افزایش یابد. همچنین در پایان ۱۰ ساله نخست این رقم باید به ۲۰ میلیارد دلار و در فرجام امر یعنی پایان قرارداد ۲۰ ساله باید به سقف ۳۰ میلیارد دلاری دست یافت.
۲- بخش نظامی ـ امنیتی:
در چارچوب همکاریهای نظامی-امنیتی نیز، راهبردی سازی روابط از یک سوی به کمک روسیه به ایران جهت تقویت بنیه دفاعی کشور به خصوص در بخش هوایی و فروش جنگندههای پیشرفته جهت نوسازی نیروی هوایی ایران بازمیگردد و از دیگر سوی به همکاری و همراهی ایران با روسیه در مقابله با گسترش ناتو به شرق و تقویت همکاریهای دوجانبه جهت مقابله با افراطگرایی و تروریسم پیوند میخورد. برگزاری مانو مشترک ایران-روسیه به همراه چین در دریای عمان نشان داد که دولت چین هم به مایل به همکاری امنیتی با دوگانه ایران و روسیه میباشد.
۳- بخش سیاسی ـ دیپلماتیک:
در پایان توسعه همکاری سیاسی دیپلماتیک در سطح منطقهای دو کشور را میتوان در مواردی همچون ایجاد سازوکاری مشابه آنچه در بحران سوریه با عنوان روند آستانه شکل گرفت، جهت کنترل بحران قره باغ و مدیریت تنشها در افغانستان مشاهده کرد. در سطح جهانی نیز، همکاری در چارچوب حقوق بینالملل و ارزشهای بنیادین جهانی با محوریت سازمانها و نهادهای جهانی و مقابله با یکجانبهگرایی آمریکا پایههای همکاری بلند مدت سیاسی-دیپلماتیک دو کشور را فراهم خواهد کرد.
منبع: فارس
انتهای پیام/ 112