گروه حماسه و جهاد دفاعپرس ـ صادق صدقگو؛ امام خمینی (ره) «پیروزی انقلاب را رهین همه ملت» میدانستند؛ مدیون همان ملتی که معتقد بودند «از ملت حجاز در عهد رسولالله (ص) و کوفه و عراق در عهد امیرالمؤمنین (ع) و حسینبنعلی (ع) » بهتر هستند. ملتی که ایشان خود را «خدمتگزار» آنها میدانستند و از اینرو از مسئولان نیز میخواستند که «با عملشان کاری کنند که مردم آن سختیها و زورگوییهای سابق را از یاد ببرند و با رفتار و مَحبتشان این ذائقههای تلخ را شیرین کنند.»
انقلاب اسلامی ایران، نقطه عطف مبارزات استقلالطلبانه، آزادیخواهانه و ضد استبدادی و ضد استعماری ملتی سرفراز است که شور و شعور را باهم درآمیخت تا در پرتو استقامت مدبرانه، عدالتمحوری منصفانه، اخلاقمداری صادقانه و عقلانیت متعهدانه، نظارهگر آرامش و پیشرفت، آزادی و امنیت، استقلال و جمهوریت در جامعهای طاغوت زده و طبقاتی باشد که محرومیتزدایی و حمایت از مستضعفین، مبارزه با شاخصههای فساد سیستماتیک و تبعیضزدایی، در حد یک شعار ظاهری و زینتی باقی مانده بود.
نه در اینکه اهداف و آرمانهای انقلاب شکوهمند ملت ایران، والا و در عین حال دستیافتنی بود، شک داریم و نه تردید داریم مکانی که امروز در آن ایستادهایم، مقصد غایی و مقصود نهایی ما نبوده و نیست. اما این موضوع، ذرهای از بار تعهد و مسئولیتپذیری اجتماعی ما در تلاش برای رفع موانع جاری و اصلاح وضع موجود نمیکاهد. مسئولیتی که رئیس و مرئوس، دولت و ملت، شهروند و کارمند نمیشناسد. این حس مسئولیتپذیری برای اصلاح کژیها، یعنی همان «تعهد انقلابی» که بنیانگذار جمهوری اسلامی حضرت امام خمینی (ره) نیز معتقد بودند: «امروز ضدانقلاب کسی است که در کاری که مشغول آن است سستی کند، در آن کار بیکاری کند یا وادار کند اشخاصی را که آنها کمکاری کنند، از زیر بار شانه خالی کنند که این ضربهای است به کشور خودشان.»
یعنی «ضدانقلاب»هایی در لباس «شبهخودی» یا شاید به قول معروف «گرگی در لباس میش». خودی نماهایی که شاید معاند، مخالف و مغرض نیستند و حتی در کنارمان باشند یا اصلا گهگاهی در وجود خودمان نهادینه شده باشد، اما همه ما نمیدانیم که با کمرنگ شدن حس مسئولیتپذیری و وجدان کاری یا همان «تعهد انقلابی»، به چه سادگی تبدیل به یک ضدانقلاب میشویم!
پس از گذشت ۴۲ سال از استقرار نظام جمهوری اسلامی، برخی با همین بیمسئولیتیها و بیتفاوتیها یا کمکاریها و سستیها، به قول معروف آنی نبوده و نیستند که باید باشند و از اینرو به راحتی در جامعه ایجاد ناراحتی و نارضایتی میکنند. از رئیس و مدیر تا کارمند و شهروند عادی جامعه، میتوانند با رفتارشان - خواسته یا ناخواسته - برخی از اهداف و آرمانهای اولیه انقلاب اسلامی را به صورت مستقیم یا غیر مستقیم هدف قرار داده و نهایتا با ایجاد یأس، دلخوری، سرخوردگی و ناامیدی در دل و جان این مردم رنجکشیده، اما صبور و مقاوم، ماهیت اصلی انقلاب - که متکی بر حضور متعهدانه و مسئولانه ملت است - را دچار استحاله و تغییر کرده و موریانهوار «محور همه اصول و قواعد انقلاب و امام (ره)» را از درون تهی کنند.
تیشههایی که هر ضربتش میتواند از جنس «فریاد خاموشی» باشد که با فراگیر شدن آن به مرور زمان، آرمانهای اصیل و اهداف شاخص انقلاب اسلامی شکل و شمایل دیگری به خود گیرد و این قلب ماهیت نیز هویت ملی و میهنی ما را دستخوش تغییراتی اساسی خواهد کرد.
انقلابینمایی با انقلابیگری تفاوت دارد. همانطور که منفعتگرایی و فرصتطلبی، فرسنگها با اخلاقمداری و ارزشگرایی فاصله دارد. برای حرکت بیوقفه به سوی تقویت و ترویج آرمانها و اهداف والای انقلاب اسلامی، لازم است تا هرکس در هر جایگاهی بهعنوان یک «انقلابی حقیقی» در حد توان، مسئولیت و کارایی خود برای رفع نواقص جاری و مشکلات موجود تلاش کند. تلاش و کوششی به منظور نیل به «آنچه که باید باشیم» که زمان و مکان نمیشناسد و هدف نهایی آن، تشکیل مدینه فاضلهای است که آرمان انقلاب اسلامی و آرزوی ملت شریف ما بوده است.
مسئولیت اجتماعی یا همان تعهد انقلابی به ما میگوید انقلابینما نباشیم و اگر به جای ظاهرسازی، عوامفریبی، نقزدنهای مرسوم یا اینکه همواره سکوت پیشه کرده در مقاطعی منتقد اوضاع عمومی کشور باشیم، به عنوان یک شهروندی کوچک از جامعه بزرگ ایران، همت کنیم و تنها خودمان همانی باشیم که باید میبودیم.
به تعبیری دیگر، با همتی بلند و هدفگیری آرمانهای انقلاب، در مقابل فشارها تسلیم نشده و از رسیدن به اهداف و آرمانهای بلند انقلاب اسلامی منصرف نشویم.
و اینگونه است که هر فرد ایرانی به عنوان تکهی کوچکی از یک پازلِ بزرگِ ۸۳ میلیون قطعهای (فارغ از هر دستهبندی و گروهبندی) به درستی در جایگاه اصلی خود و در کنار دیگر شهروندان قرار میگیرد و در حد بضاعت و توان خود برای رفع موانعِ توسعه و پیشرفت کشور و همچنین بهبود وضع موجود تلاش میکند و بدین صورت، شکل گرفتن تصویری مطلوب و دلنشین از این پازل زیبا، دستیافتنی است و دور از انتظار نخواهد بود. إنشاءالله
انتهای پیام/ 112