گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس _ محمد دیندار؛ به عنوان فردی که هم توفیق حضور در جبهه و سالهای دفاع مقدس را داشته، هم در حوزه پژوهش و سینما از همان سالها تاکنون فعال بوده و هم چندین کتاب، فیلمنامه و مستند درباره خرمشهر و روزهای مقاومتش نوشته و کارگردانی کردهام که جوایزی نیز کسب کردهاند و هم اینکه با برخی از مدافعان ۴۵ روز مقاومت خرمشهر آشنایی دارم، باید بگویم و بنویسم که فیلم دسته دختران روایت دقیقی از مقاومت بانوان حماسه ساز در ۴۵ روز مقاومت خرمشهر نیست.
از لحاظ پژوهشی و از لحاظ فیلمنامه و درام فیلمی ناقص و ضعیف است که متاسفانه یکی از مهمترین سوژههای ایام دفاع مقدس را به هدر داده است.
اینکه منیره قیدی در فراری رو به جلو اظهار میکند که: تقریبا تمام شخصیتهای فیلم ما ساختگی هستند چیزی از ضعف فیلم کم نمیکند و باید در پاسخ به وی گفت مگر تاکنون از حماسه بانوان قهرمان خرمشهر که سرشار از معانی و درام میباشد، اثری ساخته شده بود که شما اصل را رها کرده و با هزینه هنگفت دولتی به خیالات و برداشت شخصی خود پناه بردید؟!
در حالی که برخی از بانوانی که در روزهای اول حمله دشمن به خرمشهر دلیرانه از شهر و کاشانه خود دفاع کردند، هنوز در قید حیات هستند و با مراجعه به آنها میشد به خاطرات نابی از آن روزها دست یافت و از نقش مهمشان در کمک به سایر رزمندگان داستانی واقعی و ناب را رقم زد، در این فیلم با چند زن و دختر روبرو هستیم که برخی از آنها با خانوادههای خود دچار تنش هستند و در چنین بحبوحهای که شهر در حال سقوط است، بخش زیادی از فیلم به این کشمکشهای خانوادگی و شخصی میپردازد که در خدمت فیلم و روند آن نیست.
بطور مثال در همین رابطه میتوان به صحنههای طولانی تعقیب و گریز شوهری اشاره کرد که توسط کامیون، وانتی را که همسرش راننده آن است به شکلی مرگبار تعقیب کرده تا با او آشتی کند!
در حالی که قرار بوده در دسته دختران با یک گروه از دختران و زنانی مواجه باشیم که قرار است قهرمانانه به ماموریتی مهم در دفاع از شهر خود بپردازند، اما فیلمساز عملا این افراد را در نیمی از فیلم سردرگم و بلاتکلیف نشان داده و در نیمی دیگر که قرار است جعبههای فشنگ را از نقطهای به نقطه دیگر و بدست رزمندگان برسانند، سیر درام و حوادث و فیلمنامه آنقدر بی جان و مغشوش است که هیچ هیجانی در تماشاگر برنمیانگیزد، بلکه او را خسته رها میسازد.
کارگردان فیلم که در کار قبلیاش «ویلاییها» در به تصویر کشیدن صحنههای پشت جبهه و صبوری زنان موفق ظاهر شده بود، اینک در فیلم «دسته دختران» ذوق زده از امکانات جنگی و نظامی و صحنههای انفجار، داستان را فراموش کرده و مسحور انفجارهایی شده که نمونههای مشابه و بهترش را در بسیاری از فیلمهای دفاع مقدس پیشتر شاهد بوده ایم.
دسته دختران نسبت به فیلمهای قدیمی راجع به خرمشهر مانند بلمی بسوی ساحل و فیلمهایی مانند کیمیا و دوئل، دهها گام عقبتر است و نمیتواند شمایل بانوان قهرمان خرمشهری را به تصویر بکشد.
کارگردان و نویسنده فیلمنامه اگر با الفبای چنین ژانری آشنا بودند، باید میدانستند در چنین آثاری وقتی یک گروه و دسته قصد ماموریتی مهم را دارند باید نخست اهمیت آن کار آنقدر بزرگ جلوه داده شود تا بتواند تماشاگر را در طول فیلم در جای خود میخکوب کرده و با خود همراه سازد، دوم اینکه باید تمام ماجرای چنین اثری حول این ماموریت رقم خورده و تماشاگر را با خود همراه ساخته و حس تعلیق را طی ۹۰ دقیقه در او زنده نگهدارد و در طول ماموریت نیز هم ضد قهرمان و هم عوامل محیطی به شکلی دراماتیک رقم زننده حوادثی باشند تا شخصیتهای اصلی فیلم با چالش و غلبه بر آنها در قامت قهرمان جلوه کرده و در خاطرهها بمانند.
اما افسوس که سازندگان فیلم از این الفبای اولیه درام غفلت کرده و نه میتوانند به لحاظ داستانی و دراماتیک اهمیت رسیدن به جعبههای فشنگ را درست و مهم به تصویر بکشند و نه میتوانند سیر حوادث و نقش ضد قهرمان را در قالبی نمایشی نشان دهند.
ضعف بازی نیکی کریمی به عنوان بازیگر اصلی، این فیلم را اتفافا باید در همین ضعف کارگردانی، فیلمنامه و شخصیت پردازی دانست که چنین بازیگر توانایی را سردرگم میسازد.
تنها نکته مثبت دسته دختران طراحی صحنه آن است که به مدد تواناییهای محمدرضا شجاعی شکل گرفته و مانند آثار پیشینش امضا، شناسنامه و ویژگیهای منحصر به فرد خود را دارد.
در این میان جای پرسش است بنیاد سینمایی فارابی و حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی که زیرمجموعههای پژوهشی و دفاع مقدس دارند و از نظر سازمانی آثارشان باید از نظر محتوایی و ساختاری معیار و استاندارد باشند، چرا باید چنین هزینههای هنگفتی را صرف تجربه اندوزی یک فیلمساز کرده که ساخته اش فاقد پژوهش دقیق و ساختار منسجم و درامی درست است.
در این میان یک پرسش مهم دیگر نیز از حوزه هنری به عنوان قطب تاریخ نگاری دفاع مقدس و تاریخ شفاهی وجود دارد که چرا این حوزه با وجود دهها هزار کتابی که تاکنون در حوره دفاع مقدس و تاریخ شفاهی منتشر کرده، سازندگان این اثر را به بخشی از این گنجینه عظیم هدایت نکرده تا بجای خیال پردازی خانم کارگردان، جرعهای از حقیقت آن روزها و مقاومت ناب را نثار مخاطبان این اثر کند.
آیا جا نداشت تا سازمان سینمایی سوره در این باب با دفتر هنر و ادبیات مقاومت حوزه تعاملی در جهت تقویت محتوایی اثر برقرار میکرد تا یک مقطع مهم دفاع مقدس اینگونه کمرنگ و بی جان و بی رمق رقم نخورد.
کلام آخر اینکه درست است که به هر حال به دلایلی! دسته دختران طی مراسم و تشریفاتی جوایزی خواهد برد، اما این فیلمی نیست که بتواند تماشاگران و بانوان مدافع خرمشهر را راضی کند و در یادها بماند.
انتهای پیام/341