به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، «رضا نصری» کارشناس مسائل بینالملل در گفتوگویی در مورد علت اصلی حمله روسیه به اوکراین، اظهار داشت: میگویند در نواحی مرزی روسیه پیرمردها و پیرزنهایی هستند که شبها پای خاطرات پدر و مادرهایشان از حمله ناپلئون به شهرشان مینشستند و خود نیز شبها برای نوههایشان از حمله هیتلر خاطره گفتهاند! این جمله بیانگر نوع نگاه روسها به مقولهٔ «امنیت» است.
وی ادامه داد: در واقع، نگاه روسیه به امنیتش یک نگاه «جغرافیمحور» و «تاریخمحور» است. به این معنا که روسیه - به دلیل تجربیات تاریخ - امنیت خود را در گرو ایجاد «منطقه حائل» در نواحی مرزی خود - به ویژه در مرز غربی با اروپا - میداند. این حساسیتی است که از پایان جنگ سرد تا کنون، سازمان ناتو و کشورهای غربی نه تنها رعایت نکردهاند، بلکه با توسعه قلمرو خود - که یک «قلمرو نظامی» است - با بی پروایی تمام برخلاف آن اقدام کردهاند. روسیه با حمله به اوکراین - ولو با روشی خلاف قانون - در صدد بازسازی معماری امنیتی خود در برابر قدرتهای غربی است.
استاد دانشگاه افزود: اگر ریشهایتر به موضوع نگاه کنیم، علت این رویکرد غربیها به روسیه نگاهی است که خود به مقولهٔ «اروپا» دارند. در واقع، در محافل سیاست خارجی و علوم استراتژیک دو نگاه کُلی به «اروپا» مطرح است. یک نگاه «اتحادیهمحور» است؛ یعنی نگاهی که هستهٔ قاره اروپا را «اتحادیه اروپا» میداند و شرط برخورداری از مواهب و امنیت جمعی منتسب به آن را پیروی از موازین و هنجارهای این سازمان میدانند. در این رویکرد، ملاحظات و رهنمودهای آمریکا محور اصلی و محرک تصمیمات استراتژیک اتحادیه است و سازمان ناتو نیز بازوی اجرایی آن است. به عبارت دیگر، در این رویکرد روسیه صرفاً یک رقیب یا یک دشمن تلقی میشود.
نصری ادامه داد: نگاه دوم نگاهی است که به «اروپای بزرگ» یا Europe boréale شهرت دارد. نگاهی است که اروپا را از شهر برِست (Brest) در منتهیالیه فرانسه تا شهر ولادیوستوک (Vladivostok) در منتهیالیه روسیه تلقی میکند و روسیه را جزء جداییناپذیری از این قاره میخواند. طبیعتاً، در این نگاه، روسیه یک «شریک» و «متحد» تلقی میشود که در چارچوب امنیت جمعی اروپا جایگاه خود را دارد. به همین خاطر هم ایالات متحده رویکرد دوم را نمیپسندد و به اروپایی «اتحادیهمحور» با عاملیت «ناتو» به فرماندهی خود گرایش دارد. غلبه این رویکرد موجب شده روسیه نیز به جای اینکه متحدین خود را در اروپا جستجو کند، به دنبال اتحاد با چین است و این وضعیت زمینه را برای یک «برخورد بزرگ» میان قدرتها - که عدهای آن را جنگ سوم جهانی میخوانند - هموار کرده است.
رویکرد تهاجمی مسکو در نهایت به نفع هیجکس نیست، حتی خود روسیه
نصری در پاسخ به این سوال که عدهای از تحلیل گران این ادعا را مطرح میکنند که علاوه بر موضوعات امنیتی و نگرانی روسیه از گسترش نفوذ ناتو به مرزهای این کشور با عضویت اوکراین به این سازمان بین المللی، در واقع پوتین به دنبال احیای شوروی سابق و حتی روسیه تزاری است، نظر شما در این ارتباط چیست؟ تصریح کرد: حقیقت این است که عزم روسیه در محافظت از امنیت خود یک جنبه تهاجمی پیدا کرده است. این رویکرد تهاجمی هم - که هم ناقض حقوق بینالملل و هم مستعد سوءمحاسبه و هم بروز حوادث غیرقابل پیشبینی و خطرناک است - در نهایت به نفع هیجکس نیست. نه به نفع خود روسیه است، نه به نفع اروپاست، نه به نفع آمریکاست و نه به نفع صلح جهانی است. به همین خاطر، بهترین سیاست در این مقطع تشویق طرفین به تلاش برای یافتن یک راهحل سیاسی است.
تنها ابزاری که آمریکا و غرب علیه روسیه در دست دارند «تحریم» است
کارشناس ارشد روابط بین الملل در پاسخ به این سووال که نوع عملکرد آمریکا و غرب در ارتباط با این حمله چه طور ارزیابی میکنید آیا صرفا اعمال تحریمهای گسترده علیه مسکو میتواند باعث توقف اقدامات روسیه شود؟ و به طور کلی نوع اقدامات آنها چه تاثیری در ایجاد این جنگ داشت؟ خاطرنشان کرد: درعمل، تنها ابزاری که آمریکا و غرب علیه روسیه در دست دارند، «تحریم» است. معتقدم روسیه نیز تاثیرات تحریم را پیشاپیش محاسبه کرده است. یعنی با احتساب این زیانهای اقتصادی است که دست به اقدامات خود در اوکراین زده است. اصولاً، تاریخ نیم قرن گذشته نشان داده «تحریم» - علیرغم آسیبی که به اقتصاد و مردم عادی میرساند - تاثیری بر تصمیمات کلان و حیاتی کشورها ندارد. هیچ کشوری امنیتش را برای رفع تحریم معامله نمیکند. کمااینکه ایران نیز هرگز حاضر نشده - و نخواهد شد برنامه موشکی و توان دفاعی خود را - در ازای رفع تحریم معامله کند. در مورد روسیه نیز این اصل صدق میکند. این نکتهایاست که لازم است غربیها بالاخره متوجه شوند.
نصری در پاسخ به این سوال که به نظر وی این تحولات چه تاثیری بر مذاکرات احیای برجام و رفع تحریمها خواهد داشت؟ اظهار کرد: اینکه بحران اوکراین چه تاثیری بر مذاکرات وین دارد به دو عامل بستگی دارد: یکی اینکه مذاکرات وین هماکنون در چه مرحلهای قرار دارد؟ یعنی اگر مذاکره به مراحل نهایی خود رسیده، احتمال اینکه بحران اوکراین بر آن تاثیر نگذارد بیشتر است. اما اگر هنوز مسائل جدی و زمانبری باقیمانده، احتمال اینکه طرفین غربی و روسی در بلندمدت بر سر آنها توافق کنند کمتر است. دوم اینکه بحران اوکراین چقدر عمق و شدت پیدا کند. اگر بحران اوکراین به فجایع انسانی، برخورد نظامی میان نیروهای غربی و روسی یا حادثه مهمی منجر شود، احتمال همکاری طرفین در وین کمتر خواهد شد.
وی با بیان این که در این راستا، موضع ایران در این بحران از اهمیت خاصی برخوردار است. اظهار کرد: در واقع، به قول انگلیسیزبانها ایران «بین یک سنگ و یک جسم سخت گیر کرده است»! نه صلاح است همسایه لجامگسیخته را برنجاند، نه با حمایت بی قید و شرط از او برای خود در حین مذاکرات هزینه بتراشد. در اصل، باید ایران موضعی اتخاذ کند که از یک سو ملاحظات متضاد روسیه و اوکراین را در نظر داشته باشد، و از سوی دیگر بر منافع راهبردی، سیاسی و اقتصادی ایران نیز لطمه نزند. به عبارت دیگر، ایران باید - به جای اتخاذ یک موضع صرفاً سیاسی - موضعی مبتنی بر حقوق بینالملل و اصول پایهای منشورسازمان ملل مطرح کند. یعنی بگوید واکنش خشونتآمیز به اقدامات تحریکآمیز و بی پروای ناتو را نمیپسندند و در این راستا نیز راهحل عملی پیشنهاد کند.
چه پیشنهادی ایران میتواند به روسیه و ناتو برای پایان اوکراین بحران بدهد؟
وی تصریح کرد: معتقدم لازم است ایران رسماً پیشنهاد دهد میان روسیه و کشورهای غربی معاهدهای منعقد شود که در آن ناتو متعهد شود در ازای پایان ادعاهای سرزمینی روسیه، روند توسعه اعضایش را متوقف سازد؛ و بلکه حتی به مرزهای جولای ۱۹۹۱ (تاریخ انحلال پیمان ورشو) عقبنشینی کند. حداقل کارکرد این پیشنهاد این است که به ایران اجازه میدهد - به جای سوگیری در این دعوا - یک موضع اصولی و قانونمحور اتخاذ کند.
نصری تاکید کرد: توجه داشته باشیم که در سالهای اخیر عمده استدلال ایران علیه آمریکا در قضیه برجام، مبتنی بر «غیرقانونی بودن» رفتار آمریکا بوده است. جدا از سایر ملاحظات، در چنین بستری، صلاح نیست ایران از رفتار غیرقانونی روسیه بدون هیچ ملاحظه و قید و شرطی حمایت کند.
منبع: ایسنا
انتهای پیام/ ۹۱۱