آموزش زبان انگلیسی، عربی، فرانسوی، آلمانی، روسی و اسپانیایی در اسارت!

چون تنها کسی که زبان فرانسه بلد بود، من بودم، آموزش زبان فرانسه به اسرا را پایه‌ریزی کردم. وقتی اسرای جدیدی آمدند که زبان انگلیسی‌شان بهتر بود، تعلیم زبان های انگلیسی و فرانسه به اسرا در حد عالی پیش رفت.
کد خبر: ۵۱۰۷۲
تاریخ انتشار: ۲۰ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۳:۰۰ - 11August 2015

آموزش زبان انگلیسی، عربی، فرانسوی، آلمانی، روسی و اسپانیایی در اسارت!

به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، آزاده عیسی دانشور خاطرات حضورش در اردوگاههای بعثی را اینگونه بیان میکند: من اگر هزار بار دیگر هم به دنیا بیایم، همین مسیر را میروم، آن چیزی که من در خارج از کشور و سپس در دوران اسارت، به خاطرش مبارزه و صبر کردم، احیای ارزش های اسلامی بود که همچنان پابرجاست. ضعف های خودمان را نباید به حساب مکتبمان بگذاریم.

ما در آسایشگاهها، افرادی را داشتیم که تحصیلات خارج از کشور داشتند؛ مثل خلبانها، یا بعضی از مهندسین که خارج از کشور تحصیل کرده بودند و بعد اسیر شدند. چون تنها کسی که زبان فرانسه بلد بود، من بودم، آموزش زبان فرانسه به اسرا را پایه ریزی کردم. وقتی اسرای جدیدی آمدند که زبان انگلیسیشان بهتر بود، تعلیم زبان های انگلیسی و فرانسه به اسرا در حد عالی پیش رفت.

در آسایشگاه ما، همه این زبانها را یاد گرفته بودند و بچهها علاقه مند بودند که زبان ترکی (آذری) را هم یاد بگیرند و چون خودم ترک زبان بودم، کلاس گذاشتم و زبان آذری را هم بچه ها یاد گرفتند. یکی از افسرها به نام سرهنگ حمیدیان تحصیل کردهی دانشگاه افسری آلمان بود. او زبان آلمانی را هم به بچهها آموزش داد. کم کم بچه ها زبان اسپانیایی، روسی و عربی را هم یاد گرفتند، به طوری که روزنامههای عربی را میخواندند و از رادیو و تلویزیون عراق استفاده میکردند.

اسرای ما با وجود کمبود و نبود امکانات، ابتکاراتی داشتند که عراقیها حیران میماندند، مثلاً بچهها از پیتهای حلبی اجاق درست کرده بودند. برای آتش از کاغذهای باطله استفاده میکردند و حتی غذا هم می پختند؛ مخصوصاً در ماه رمضان. عراقیها اواخر اسارت چندان به ما سخت نمیگرفتند. مخصوصاً پس از آتش بس به ما سطلهای بزرگی برای زباله دادند. ما درون این سطلها المنت درست کردیم.

عراقیها خیلی مواظب بودند که کسی المنت درست نکند، اما بچهها وقتی که درهای آسایشگاه بسته می شد، هم المنت درست میکردند و هم دو شاخه و پریز برق. بچهها چارچوب در چوبی آسایشگاه را تراشیدند و سیمی را از آن عبور دادند. دوشاخهای نیز روی آن تعبیه نمودند. دو شاخه داخل در بود. روزها روی آن را با کاغذ می پوشاندند و شب ها کاغذ را بر می داشتند و سیم را وصل می کردند و داخل سطل آب می گذاشتند تا آب به جوش آید. بچهها داخل سطلهای پلاستیکی آب و برنج و روغن و نمک میریختند و از حرارت المنت برنج میپختند. مخصوصاً در ماه مبارک رمضان بچهها این کار را میکردند و کسی متوجه نمی شد.

منبع: سایت جامع آزادگان

نظر شما
پربیننده ها