شهید «حسینقلی حسن‌پور»:

شهادت دوستانمان موجب روحیه گرفتن ما است

شهید «حسینقلی حسن‌پور» در نامه‌ای خطاب به خانواده‌اش نوشته است: دو نفر از دوستان ما جلوی چشم ما شهید شدند که با شهادت آن‌ها ما نیز روحیه گرفته و بهتر می‌جنگیم.
کد خبر: ۵۱۱۳۳۳
تاریخ انتشار: ۰۹ فروردين ۱۴۰۱ - ۰۵:۲۶ - 29March 2022

به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از تبریز، حضور رزمندگان دانش آموز در جبهه‌های جنگ، قطعه‌ای ماندگار در تاریخ دفاع مقدس است. نوجوانانی که با دست‌های کوچک و دلی بزرگ سلاح به دست گرفتند و در راه میهن جانفشانی کردند.

شهید «حسینقلی حسن پور» یکی از خیل همین نوجوانان شیر دل اهل تبریز است. او در سال ۱۳۴۵ در خانواده‌ای معنوی و زحمتکش به دنیا آمد. در سال‌های کودکی‌اش که مصادف بود با اوج گیری مبارزات مردمی علیه نظام ستم شاهی، با روحیه‌ای انقلابی و دینی در عرصه مبارزه حضور یافت. شرکت در تظاهرات سال‌های انقلاب و دفاع از شهر در مقابل نیروهای خلق مسلمان و تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در تبریز در سال‌های بعد از انقلاب، از جمله مواردی بود که با وجود سن کم فعالانه در آنها حضور داشت.

‌«حسن‌پور» در سن ۱۵ سالگی، پس از چند بار درخواست اعزام، چون سنش کم بود و مورد قبول واقع نمی شد بالاخره به مناطق جنگی اعزام شد. او به همراه همرزمانش در پادگان ابوذر (تنگه کورک) مستقر شد و وظیفه بی‌سیم‌چی را بر عهده گرفت. او در مدت حضور در جبهه، فرصت نیافت حتی برای یک‌بار به مرخصی بیاید و بالاخره پس از سه ماه، در جریان آزادسازی «قصر شیرین» به شهادت رسید.

این شهید والامقام، در آخرین نامه ارسالی خود از مناطق جنگی به خانواده‌اش به تاریخ 21 آبان 1360 نوشته است:

به نام خدایی که درهم کوبنده ستمگران و یاور مستضعفان جهان است.

پیام خود را با نام یگانه آفریدگاری که نظم و حساب و عمر و عزت ما در دست اوست شروع می‌کنم. سلام بر پدر و مادر گرامی‌ام، امیدوارم حالتان خوب و وضعتان عادی بوده باشد. به امید خدای تبارک و تعالی حالمان بسیار خوب است و امید دارم که شما نیز به خواست خداوند تعالی خوب و سلامت بوده باشید.

من دیگر پیام بخصوصی نداشته و از شما خداحافظی کرده و التماس دعا برای تمام پدر و مادران شهید دارم. چون دو نفر از دوستان ما جلوی چشم ما شهید شدند که با شهادت آن‌ها ما نیز روحیه گرفته و بهتر می‌جنگیم. در اینجا حال ما چنان خوب و دل ما پرنشاط است که اگر شما جای ما بودید خیال می‌کردید این‌جا فقط به خاطر بازی کردن و پرخوری آمده‌ایم!

من فقط پیامی برای شما دارم، اگر خدا لطفی کرد و شربت شهادت را به ما نیز نوشانید اصلا نگران نباشید، فقط شکر خدای را به جا آورده و از خدا رحمت و مغفرت برای تمام شهیدان بخواهید. باز در آخر متذکر شده و می‌گویم که حال ما، به جان خودم سوگند‌ چنان خوب است که انسان خیال می‌کند هیچ کاری و غصه‌ای ندارد، بخصوص ما که بی‌سیم‌چی هستیم و کار دیگری به جز گوشی به دست داشتن نداریم. دوستان ما در این‌جا به شما سلام می‌رسانند و از همه شما، هم من و هم دوستانم خداحافظی می‌کنیم. به امید پیروزی انقلاب اسلامی ایران و پیروزی ملت در جنگ علیه همه ظالمان.

خدانگهدار همه مادران و پدران شهیدان باشد. سلام مرا به همه دوستان و آشنایان و بخصوص ملّادایی عزیزم برسانید.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها