از شهدا معجزه بخواهیم چون آن‌ها جایگاه رفیعی دارند/ ماجرای عهدی که 13 شهید با هم بستند

سردار گرجیزاده فرمانده سپاه حفاظت هواپیمایی فرودگاه مهر آباد طی سخنانی با تقدیر از همکاری مستمر شهرداری تهران برای احداث این مقبره در مجموعه مهرآباد اظهار داشت: این مراسم افتتاحیه در حقیقت اعلام رسمی پایان پروژه احداث این مقبره است، بنابراین فکر کردیم کلمه افتتاح برازنده برنامه باشد. در حقیقت این مراسم اعلام پایان کار کوچکی است که به این شهید بزرگ مدیون بودیم.

 

وی در ادامه گفت: اینجا مثل همه آرامگاههای شهیدان خانه همه شما است و از امروز همه میتوانیم برای پند گرفتن از شهیدان به حضور این شهید شرفیاب شویم. از وقتی که این شهید گمنام بر روی دست پدر و مادر شهدای مفقودالاثر تشییع و در این جا به خاک سپرده شد سیل برکات الهی نصیب ما شده است. ما مفتخریم که خدا توفیق میزبانی این شهید را به ما داد.

 

فرمانده سپاه حفاظت هواپیمایی افزود: از شهرداری منطقه 9 که متصدی اجرای این ساختمان بود تشکر میکنیم و میگوییم شما افتخار پیدا کردید که در میان پروژههای مختلف چنین پروژهای را به اتمام رساندهاید که برایتان بعد اخروی دارد.

 

وی در ادامه به بیان خاطرهای پرداخت و اظهار داشت: حدود سال 72 سردار "محسن رضایی" فرمانده وقت سپاه، موضوعی را برای ما نقل کرد و گفت «اهالی اردهال از سپاه درخواست کردند که جادهای به آرامگاه مشهد اردهال درست کنیم. ما خدمت رهبری رفتیم تا از ایشان اجازه بگیریم و میخواستیم در واقع بدانیم به عنوان نیروهای مسلح اجازه چنین کاری را داریم یا نه.»؛ حضرت آقا فرمودند «حتماً این کار را بکنید. اما بعضی از شهدای که ما داریم هم کمتر از امامزادگان نیستند آیا به چنین شهدایی رسیدگی میکنید!؟».

 

سردار گرجیزاده در ادامه گفت: سال 74 یا 75 بود که عراق اجازه داد مناطقی را نزدیک سعیدیه و بستان که بسیار به نقطه صفر مرزی نزدیک است تفحص کنیم. ما گروهی از بچههای سپاه را که اکثراً کارمند قدیمی شرکت نفت اهواز بودند جمع کردیم. آنها زمان جنگ آشنا به بحث تخریب بودند و به همین دلیل میتوانستند به عنوان مینیاب برای تفحص این مناطق به ما کمک کنند. تعداد زیادی جسد از آن منطقه کشف شد.

 

فرمانده سپاه حفاظت هواپیمایی ادامه داد: مسئول گروه برای ما تعریف کرد که «یک شب در جایی گودالی پیدا کردیم که میدانستیم که در آنجا شهید مدفون است، اما انتهای کار بود که خسته شده بودیم و از تفحص دست کشیدیم. پس از ساعتها تفحص چند عدد پلاک و لباس بسیجی که در آن منطقه پیدا کرده بودیم نشاندهنده این بود که در آنجا پیکر شهید وجود دارد. از خستگی خوابیدیم در خواب دیدم شهیدی آمد و گفت «چرا کار را ادامه ندادید، من بچه زنجان هستم، ما منتظر شما بودیم، آمدم بگویم امشب باران شدیدی میآید و منطقه را آب میگیرد. من به همراه 12 نفر دیگر که مجموعا 13 نفر میشویم با هم به جبهه اعزام شدیم و پیمان بستهایم که یا همه با هم شهید بشویم یا همه همدیگر را شفاعت کنیم. اگر امشب ما را پیدا کردید هر 13 نفر را به شهرمان منتقل کنید و چنانچه نتوانستهاید همه 13 نفر را پیدا کنید مابقی را منتقل نکنید زیرا طبق عهدی که بستهایم باید همه با هم در یک منطقه باشیم».

از خواب بیدار شدم و بسیار متعجب از محتوای خواب بودم اما توجهی نکردم. صبح شد متوجه شدم نیمه شب باران شدیدی آمده و همه آن گودال را آب فرا گرفته است. وقتی به اهواز آمدم جریان را تعریف کردم، اما همگی در صحت این خواب شک داشتیم. اسم دو یا سه نفر از شهیدان در ذهنم مانده بود به همین دلیل تلفنی پیگیر نام این شهیدان شدیم از منطقه مورد نظر به ما گفته شد که این دو شهید به همراه 11 شهید دیگر همه در یک جا بودهاند و همه با هم به شهادت رسیدهاند؛ به این ترتیب از صحت خواب اطمینان پیدا کردیم».

 

گرجی زاده ادامه داد: چنین جریاناتی نشاندهنده آن است که شهدا قدرت معجزه دارند. خدا به آنها مقام والایی عطا فرموده است پس میتوانند کارهای بزرگ دیگری نیز انجام دهد.

 

وی خطاب به مزار شهید گمنام گفت: "ا ی شهید! اشتباه است که به تو و برادرانت گمنام گفته میشود. شما پر نام و پرآوازه و ما گمنام هستیم. بینامی برای ما به جا مانده است. درود به همه شهدایی که در لباسهای مختلف ارتشی، سپاهی، بسیجی و جهادگر شهید شدهاند؛ خونبهای آنها خدا است و او انتقامشان را خواهد گرفت.

 

فرمانده سپاه حفاظت هواپیمایی در پایان با تاکید بر برکات و معجزههای شهدا خاطرنشان کرد: ما باید از شهدا معجزه بخواهیم، چون شهدا دارای جایگاه رفیعی هستند، گمنامی برای شهدا وجود ندارد و این نوع نگاه به شهادت کاملاً اشتباه است، بلکه اگر افتخار و آوازهای هست متعلق به شهدا است.