به گزارش خبرنگار دفاعپرس از تبریز، استقامت و پایداری آزادگان ایرانی در طول سالهای سخت تحمل اسارت از نقاط فراموش ناشدنی دفاع مقدس است. یکی از اسرای جاننثار کشورمان که در زیر شکنجه و آزار نیروهای بعثی به شهادت رسید، شهید «خلیل فاتح آقبلاغ» است.
خلیل در سال 1342 در تبریز متولد شد و در ایام نوجوانی به حرفه عکاسی اشتغال داشت. در جریان اشغال افغانستان توسط ارتش سرخ شوروی، به افغانستان رفت و به مدت 3 ماه برای مجاهدین مسلمان جنگید. با شروع جنگ تحمیلی، به کشور بازگشت و با آنکه فقط 16 سال سن داشت، جزء نخستین نیروهایی از آذربایجان شرقی شد که به مناطق جنگی اعزام میشدند.
او در جریان عملیات مطلع الفجر در تاریخ ۲۴ آذر ۱۳۶۰ به اسارت نیروهای عراقی درآمد. به دنبال اقدام او و برخی دیگر از اسرا علیه مسئولان اردوگاه موصل 2، تحت شکنجه و بازجویی بعثیها قرار گرفت و به همین دلیل در 21 اردیبهشت 1362 به مقام رفیع شهادت نائل آمد. جزئیات شهادت این آزاده سرافراز، از زبان برخی از رزمندگان نقل شده است که یکی از آنان، «محمدعلی ملتجایی فرید» آزاده و جانباز اهل تبریز است؛ او ماجرای شکنجه و شهادت شهید «خلیل فاتح» را اینگونه روایت کرده است:
با فرار دو نفر از آزادگان، اوضاع آسایشگاههای موصول ۱ و ۲ و ۳ حساس شده بود. هر روز عدهای را برای بازجویی میبرند و با بدنهای خونی بر میگردانند. از طرفی در تفتیشها هم مقداری مهمات از جمله نارنجک در یکی از آسایشگاهها و چند نقطهی دیگر اردوگاه کشف شد که باعث تشدید اوضاع شد. از استخبارات، دستگاه شکنجه آورده بودند و با دستگاههای مخصوص شوک الکتریکی میدادند. عدهای را داخل گونی کرده و از بالای پله به پایین هل داده بودند. چند نفر را هم ساعتها از سقف وارونه آویزان کرده و شکنجه میدادند.
این وضعیت حدود یک ماه ادامه داشت تا اینکه در اوایل اردیبهشت ماه، بازجویی و شکنجهها به یک مرتبه قطع شد. متعجب بودیم. آقای «ابوترابی» آمد و بعد از احوالپرسی و صحبتهای مقدماتی از خليل فاتح گفت؛ از خصوصیات اخلاقی، زیرکی و شجاعتش و در آخر از شهادت خلیل که وضعیت اسراء را در یک ماه گذشته دیده بود و همهی اتفاقات را خودش به گردن گرفته بود؛ قضیهی اسلحه، ماجرای آتش سوزی، اعتصاب او، نقشهی فرار این دو نفر. خلیل جان خودش را فدا کرد تا دیگران از این شرایط نجات پیدا کنند.
انتهای پیام/