روایتی از زندگی شهید «ایرج سورکی آزاد»

«ایرج سورکی آزاد» فرزند «صادق» بیستم دی ۱۳۲۸ در شهرستان میاندورود به دنیا آمد و در تاریخ ۲۳ فروردین ۱۳۶۲ در عملیات والفجر یک به شهادت رسید.
کد خبر: ۵۱۵۹۴۷
تاریخ انتشار: ۲۳ فروردين ۱۴۰۱ - ۱۹:۳۹ - 12April 2022

روایتی از زندگی شهید «ایرج سورکی آزاد»به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از ساری، دفاع مقدس گنجینه‌ای ماندگار از حضور عارفانه انسان‌های برگزیده خداست که شهادت‌طلبی، ایثارگری، گذشت، شجاعت، رشادت، مردانگی و جوانمردی را می‌توان از جمله خصوصیات بارز شخصیتی و اخلاقی‌شان نام برد.

همانان که جان برکف برای دفاع از دین و ناموس، ارزش‌ها و آرمان‌های این نظام دل به جاده زدند و در کربلای ایران حماسه‌های بی‌بدیل خلق کردند و بر دشمن بعثی پیروز شدند. شهیدانی که هر کدام‌شان نمونه و الگوی ایستادگی و مقاومت هستند.

«ایرج سورکی آزاد» یکی از ۱۰ هزار و ۴۰۰ شهید استان مازندران و اهل شهرستان «میاندورود» است که در ادامه زندگی‌نامه این شهید را از نظر می‌گذرانیم.

زندگی‌نامه شهید

شهید ایرج سورکی آزاد، در تاریخ بیستم دی ۱۳۲۸ در روستای سورک کودکی در یک خانواده مذهبی چشم به جهان گشود که نورانیت در چهره معصوم او هویدا بود. روز به روز گذشت و این کودک به سن هفت سالگی رسید. در طول تحصیلات ابتدائی از شاگردان ممتاز بشمار می‌رفت بعد از پایان دوره ابتدائی وارد دبیرستان شهر و ذوق و استعداد زائد الوصف خود را در این مرحله تحصیل نشان داد. از چهره‌های سرشناس در سطح ساری شده بود در سال ۱۳۴۷ دیپلم خود را در رشتۀ ریاضی اخذ کرد و به علتی در کنکور دانشگاه شرکت نکرد.

در همین دوره بود که فعالیت‌های مبارزاتی ایشان اوج بیشتری گفت و بار‌ها ساواک او را تحت نظر و مراقبت شدید قرار داد و چندین بار او را به سازمان اطلاعات احضار کردند و در تابستان ۱۳۵۴ در کنکور سراسری دانشگاه شرکت کرد و در رشته مکانیک دانشگاه علم وصنعت پذیرفته شد و در دوران دانشجویی بعنوان دانشجویی فعَال لحظه‌ای از مبارزه با رژیم دست بر نمی‌داشت و تا اینکه روز هفدهم شهریور سال ۱۳۵۷ به همراه سیل عظیم جمعیت در میدان ژاله سابق فریاد استقلال آزادی جمهوری اسلامی را سر داد و در اثر تیراندازی مزدوران مورد اصابت گلوله قرار گرفت و از ناحیه پا زخمی شد که تا آخرین روز‌های شهادتش این زخم همچنان بر پایش باقی بود.

شهید به عنوان عنصر فعَال در منطقه مخصوصاً در محل رهبری حرکت را دست داشت و باعث تحریک و بسیج مردم بر علیه طاغوت بودند و همه مردم به ایشان علاقه خاص داشتند و حرف او را گوش می‌کردند. راهپیمائی‌ها و تظاهرات محل را ایشان و شهید بزرگوار شریفی رهبری می‌کردند.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ۲۲ بهمن سال ۵۷ بلافاصله کمیته انقلاب را در محل تشکیل داد و جوانان را بسیج نمود و در پاسداری شبانه روزی از انقلاب و مخصوصاً اموال دشت ناز که به اعتقاد او بیت المال مسلمین است و باید حفظ شود و تلاش زیادی را در این جهت داشت.

مبارزه با گرو‌های ضد انقلاب و ملحد و منافق لحظه‌ای درنگ نمی‌کرد و در مقابل آن‌ها فاطعانه می‌ایستاد و همچنین در مقابل فرصت طلب‌ها و سودجو‌ها و کسانی که نان را به نرخ روز می‌خوردند قاطعانه ایستادگی کرد و مظلومانه با این همه تلاش و جهاد و مبارزه به دسیسه‌های آن‌ها به زندان رفت که بعد از شهادتش مشخص شد که به علت نفوذ و دسیسه بازی فرصت طلب‌ها بوده است و با این عمل خود ثابت کرد حتی در نظام مقدس جمهوری اسلامی هم نباید غافل بود که روزی انقلاب به دست نااهلان نیافتد.

بعد از پایان تحصیلات در فکر شغل برای خود شد و در شرکت نکاچوب بعنوان مدیر فنی این شرکت مشغول فعالیت شد. تاثیر گذاریش تاجایی بود که کارشناسان کمونیست رومانیایی که در آنجا کار می‌کردند شیفته اخلاق و دین‌مداری او بودند، انقلابی اتفاق افتاد او فرمانده هسته اولیه مقاومت در زمان انقلاب در شهر سورک (میاندورود مازندران) بود که یکی از هسته‌های مرکزی متقدمان انقلاب به شمار می‌رفت.

در سال ۱۳۵۹ شیپور جنگ به صدا درآمد باز درخود تکلیف را احساس کرد و به جبهه‌ها حق شتافت و در گردان سیدالشهداء، لشکر ۲۵ کربلای مشغول به خدمت شد با آنکه دارای تحصیلات عالیه بود خود را به عنوان یک بسیجی معمولی و بی‌سواد معرفی کرد. در جبهه بسیجی ساده بود و هیچکس نمی‌دانست که او یک مهندس است و تا جایی خلوص داشت که تمام کار‌های رزمندگان دیگر را انجام می‌داد. سرانجام در تاریخ 23 فروردین ۶۲ در عملیات والفجر یک در منطقه فکه به آرزوی دیرینه ایش یعنی لقاء پروردگار و شهادت رسید و پیکر مطهرش را پس از ۱۲ سال به آغوش خانواده بازگشت و در قطعه شهدا شهر سورک به خاک سپرده شد.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها