گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس: نهج البلاغه را کتابی فروتر از کلام خدا و فراتر از سخن بشر گفتهاند. کتابی که خاستگاه و سرچشمه فصاحت و بلاغت است، بلاغتی که در گفتار و در کتابی دیگر ظاهر نشده است.
با آنکه در شرح این اثر عظیم و بی مانند فاضلان روزگار همه کوشش خود را به کار برده اند، اما هنوز هم جامعه اسلامی به معرفی و شناخت بیش از پیش آن نیاز دارد.
اول اردیبهشت به نام کتاب ارزشمند نهج البلاغه است، کتابی که معرف شخصیت امام علی (ع) و اقیانوسی از معارف الهی است؛ فهرستهایی برای این کتاب از سوی دانشمندان مسلمان نوشتهشده و محققانی هم این کتاب را ترجمه کردهاند.
از خلال خطبهها و کلمات قصار نهج البلاغه به حکمتهای فراوانی میتوان دست یافت، زیرا در سخنان حضرت رنگی از کلام پروردگار جاری است. مجموعه سخنان امام علی (ع) جولانگاه اندیشه و دیدگاه بصیرت است. کلماتی که گویی از کاروان خدایی جدا شده و با روح انسان آمیخته است.
حجت الاسلام والمسلمین محمد جواد نظافت استاد حوزه و دانشگاه در سلسله نشستهای «نهج البلاغه و زندگی» در بنیاد پژوهشهای آستان قدس رضوی در تشریح چند فراز از کلمات قصار حضرت علی (ع) مطالبی را بیان کرد که از نظر میگذرد:
سینه عاقل مخزن اسرار اوست
حضرت علی (ع) میفرمایند سینه عاقل مخزن اسرار اوست و این یعنی اینکه انسان در درونش اسراری دارد که مصلحت نیست دیگران از آن باخبر باشند. سِر آن چیزی که ضرر دارد که دیگران آن را بدانند و جایش در سینه انسان است و نباید انسان آن را به دیگران بگوید، اما انسانهای کم ظرفیت نمیتوانند حافظ اسرار باشند.
حضرت علی (ع) میفرمایند: «اگر کسی عاقل باشد سرش را به کسی نمیگوید.» امیرالمؤمنین (ع) در نامه ۳۱ نهج البلاغه میفرماید: «هر انسانی بهتر از دیگران حافظ سِر خودش است.» اگر ما توقع داریم کسی سِر ما را نگه دارد چرا خودمان سِر مان را نگه نمیداریم و از دیگران توقع داریم. بهترین جای سِر سینه خود فرد است. در بیانی است که کلام در بند توست. تا نگفتی سخن اسیر تو ست. وقتی تو سخنی را گفتی اسیر سخنت میشوی.
حال اسرار گاهی فردی، گاهی خانوادگی، گاهی اداری و گاهی مربوط به دوستان و گاهی مربوط به کشور و گاهی مربوط به دین است. انسان اگر اسرار کشورش را به کسی بگوید خیانت کرده. اسرار دینی را هم نباید گفت، برخی چیزها اسرار دینی است، یعنی مطالبی است که افراد ناآشنا به دین آمادگی و ظرفیت پذیرش آن را ندارند، و وقتی به آنان بگوییم پس میزند یا عواطفش جریحه دار میشود و جنگ مذهبی راه میافتد و نباید گفت.
چهره گشاده دام دوستی است
جمله بعدی حضرت علی (ع) این است که چهره گشاده دام دوستی است. یعنی اگر علاقهمند هستیم که دوست داشته باشیم؛ آسانترین و کم هزینهترین راه جذب دوست این است که انسان چهره اش گشاده باشد. همه انسانها از چهره گشاده لذت میبرند. محبوب بودن چیزخوبی است و منفور بودن بد. اگر منفور بودن به خاطر خداست، عیب ندارد. اگر به وظایف دینی مان عمل میکنیم ما را دوست ندارند میگوییم الحمدلله که به خاطر حق و حقیقت داریم غرامت میپردازیم. اما گاهی به خاطر خلق بدمان ما را دوست ندارند این ضعف است و ناپسند. در زیارت امین ا... میخوانیم خدایا مرا هم در زمین و هم در آسمان محبوب کن.
در روایت داریم لبخند زدن ثواب دارد. سلام کردن تکمیل حلقه دوستی است. محبت، احسان و هدیه دادن هم از جمله راههای دیگر است. همچنین در کلمات قصار امیرالمؤمنین (ع) میخوانیم که بی عرضهترین افراد کسانی هستند که نمیتوانند دوست برای خودشان کسب کنند و بی عرضهتر از آنان افرادی هستند که دوستی که به دست آورده اند را نمیتوانند نگه دارند.
تحمل کردن، قبر زشتیهاست
جمله بعدی این است که هر انسانی عیبهایی دارد و دوست ندارد کسی عیبهایش را بداند. بعضی مراقب زبانشان نیستند و عیبهایشان آشکار میشود و برخی کم تحمل هستند و زود عصبانی میشوند و عیبهایش آشکار میشود.
امیرالمومنین (ع) میفرماید: عصبانیت نوعی دیوانگی است و دلیلش این است که بعد فرد پشیمان میشود و اگر پشیمان نشود معلوم است دیوانگی اش مستحکم شده است. هر انسانی را مطابق با ظرفیتش ببینیم. بچه اهل شلوغ کردن است، آن کسی که از بچه توقع دارد مثل یک انسان بزرگ و با ادب رفتار کند این آدم بزرگ خودش بچه است؛ چون شرایط آن کودک را درک نکرده است.
سرانجام از خود راضی
حکمت بعدی که حضرت علی (ع) به آن اشاره داشته اند این است که هرکس از خودش راضی است خشم گیرندگان بر او زیاد میشوند. توجه به این سخن یکی از نکاتی است که کمک میکند انسان منفور نشود. یکی از دلایل از خود راضی بودن این است انسان خودش را مقایسه کند با کسانی که سطحشان پایینتر است وقتی این کار را انجام میدهیم تصور میکنیم کسی از ما بهتر نیست.
صدقه، دارویی سودمند
در حکمت هفتم حضرت امیرالمؤمنین (ع) عنوان کرده اند صدقه دارویی سودمند است و اعمالی که بندگان در دنیا انجام میدهند در قیامت مقابل چشمان قرار میگیرد. صدقه یعنی پولی که از سر صداقت به مؤمنی به خاطر خدا داده میشود. صدقه داروی چه دردی است؟ مرض پول دوستی و بخل، مرض کم ظرفیتی، حواس پرتی در نماز و خشونت را با صدقه میتوان درمان کرد.
بخش دوم سخن مولا اشاره دارد به بحث تجسم عمل که روز قیامت انسان عمل را میبیند. انسان تعجب میکند روز قیامت که این چه نامه عملی است که همه چیز درآن ثبت است. گاهی انسان پول ندارد و گفته اند هرکار خیری خاصیت صدقه را دارد. سلام کردن هم داروی مرض تکبر است. پول میخواهید بدهید که دیگران را خوشحال کنید، گاهی با سلام هم آنها را میتوانید خوشحال کنید.
البته آنکه پول دارد نگوید پس از این من فقط سلام میکنم. این برای کسی است که پول ندارد. آنکه پول دارد هم سلام کند هم صدقه بدهد. کسی که پول ندارد میتواند به شکلهای مختلف به دیگران کمک کند. صدقه سپر وسوسههای شیطان است، امیرالمؤمنین (ع) در خطبه ۱۹۲ فرموده است: «خدا با زکات حفاظت میکند در برابر وسوسههای شیطان». صدقه با سه چیز باطل میشود منت، اذیت و ریا کردن. صدقه ریایی، داروی سودمندی نیست شرط دارد؛ مثلاً همه آنچه را پدر به خانه میآورد ثواب صدقه دارد، به شرطی که منت نگذارد.
شگفت زده شوید از انسان
در نهج البلاغه آمده است شگفت زده شوید از انسانی که با چشمی که از پیه تشکیل شده است میبیند با یک تکه گوشت که زبانش باشد حرف میزند و با استخوان میشنود و با شکافی که درونش هست تنفس میکند.
میگوید تعجب کنید برای اینکه از بس این نعمتها پیوسته همراه انسان در زندگی بوده عادی شده است و دیگر انسانها تعجب نمیکنند. همان طور که امکانات زندگی امروزی برای ما شگفت انگیز نیست، اما برای انسانی که ۱۰۰ سال پیش زنده بوده موجب تعجب است. یکی از چیزهایی که باعث میشود انسان در مقابل شگفتیهای زندگی تعجب نکند عادت کردن و انس گرفتن است. حضرت میخواهد بگوید این نشانه خداست.
آیات درونی انسان هم دو بخش است: بخشی مربوط به جسم و بخشی مربوط به روح ماست. این خیلی جالب است که این چشم شگفت انگیز وسیله دیدن است، اما خود این چشم نمیبیند، چون وقتی انسان میمیرد چشم سالم است، اما نمیبیند و در حقیقت این روح است که میبیند. بنابر این وقتی ما خوابیم و چشمانمان بسته است خواب میبینیم.
انتهای پیام/341