به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، شهید محمدحسن نظرنژاد مشهور به «بابانظر» در کتاب خود خاطره ای از روزهای دفاع مقدس نقل کرده است:
عراقی ها تمام ارتفاعات قلاویزان را مین گذاری کرده بودند. بعد هم شب، موقع فرار حدود سی نفر به میدان مین رفتند و در جا مرده بودند. شده بود مثل خانه ای که مگس زیاد دارد، حشره کش را برداری و به جان مگس ها بیفتی و بعد بخواهی لاشه جارو بکنی. به هر طرف که نگاه می کردیم، جنازه عراقی ریخته بود. شاید خیلی از نیروهایشان نمی دانستند که پشت سرشان تا شهر زرباطیه میدان مین است. آقای قاآنی با دیدن آن همه فلک زده می گفت: «اگر این ها به دست ما می افتادند، وضع بهتری داشتند. بالأخره مسلمانند. اما این صدام همه شان را نفله می کند.» واقعیت این بود که ما به همان اندازه که دلمان برای بسیجی ها می سوخت، برای عراقی ها هم می سوخت. به هر صورت، آن ها هم پیغمبر و قرآن را قبول داشتند.
برگرفته از کتاب «بابانظر»
منبع: روزنامه خراسان