در بیشتر ملتها و حتی در بین دینهای مختلف، شاهد حجاب در میان زنان هستیم. هرچند این موضوع با فراز و نشیبهای زیادی همراه بوده ولی هیچگاه بهطور کامل از بین نرفته است. تبلیغاتی که روی حجاب زنان شکل گرفت، آنقدر قوی بود که گروههای مختلف نظیر انجمنهای زنان، نویسندگان و شعرای روشنفکر، راه رسیدن به سعادت زنان را کشف حجاب میدانند.
واژه «حجاب» هفتبار در قرآن کریم آمده است و معناى کلمه در این هفت مورد، چیزى است که از هر جهت مانع دیده شدن چیز دیگر شود و همچنین احادیث زیادی در مورد حجاب توسط ائمه اطهار (ع) نقل شده است. با وجود اینکه حجاب مقولهای بسیار مهم است اما عواملی باعث بدحجابی شدهاند، از اینرو خبرنگار دفاعپرس در یزد با «حمیده رسولی» مسئول شورای زنان و خانواده در دانشگاه آزاد اسلامی واحد یزد به گفتوگو پرداخته است تا علل و عوامل بدحجابی و وضعیت پوشش زنان در جامعه را مورد بررسی قرار دهد. آنچه در ادامه میخوانید، ماحصل این گفتوگو است.
دفاعپرس: نظرتان درباره تبلیغاتی که روی موضوع بدحجابی میشود، چیست؟
در کشور ما هرچند یکسری تکنوازیهایی در مخالفت با حجاب وجود داشته است؛ اما انتقاد از حجاب بهطور عمده بعد از مشروطیت، در میان آن دسته از روشنفکرانی که از فرنگ بازگشته بودند و شیفته تحولات فرهنگی آنجا بودند، مشاهده میکنیم.
تبلیغاتی که حجاب را ملزم به پردهنشینی زنان و دوری آنها از دستاوردهای فرهنگی ـ اجتماعی میدانست، آنقدر قوی بود که انجمنهای زنانه و نویسندگان روشنفکر را به این باور رساند که یکی از دلایل سعادت زنان، میتواند «کشف حجاب» باشد. آثاری که در چند دهه پس از مشروطیت در زمان رضاخان رخ داد و باعث کشف حجاب اجباری شد، از مقبولیت مردمی برخودار نبود. درست است که از طبقه روشنفکران و تحصیل کردهها مورد حمایت واقع میشد؛ اما در همان طبقه هم مورد انتقاد قرار میگرفت و آن چیزی که مورد انتقاد بود، بحث اجباری شدن کشف حجاب بود.
بعد از رضاخان فعالیتهایی در جهت توقف کانون کشف حجاب اجباری انجام شد تا تبدیل به حجاب اسلامی و نماد انقلاب زن مسلمان تبدیل شود. حتی در جریانات انقلاب اسلامی نیز رهبران انقلاب نسبت به موضوع حجاب حساسیتهایی را نشان دادند و در صدد تدوین منشور عفاف و حجاب برآمدند، این نشان میدهد که برای مدیران و مسئولان کشور، علما و مراجع، اندیشمندان و حتی خود مردم متدین، حجاب یک موضوع با اهمیت در طول تاریخ بوده است.
اقدامات هوشمندانه در جهت تضعیف اراده مردمی و دولتی برای مقابله با بیحجابی، نشاندهنده اهمیت حجاب است و در مطالعاتی که در بسیاری از کشورها مثل تونس، ترکیه و حتی بعضی از کشورهای اروپایی انجام شده است، نشان میدهد که حجاب به عنوان یک موضوع اجتماعی از اهمیت خاصی برخوردار است.
ما چه معتقد به وجوب حجاب در سطح جامعه و در ادبیات دینی باشیم و چه معتقد به این موضوع نباشیم، مقوله حجاب یک مقوله بسیار مهم و حساس اجتماعی است که همین حسایتهای اجتماعی، باعث میشود تا مدیران و مسئولین جامعه اقداماتی را برای کنترل وضعیت حجاب و اصلاح آن انجام دهند و حتی ما میبینیم که چقدر اندیشمندان و دانشمندان ما در این خصوص به نوشتن مقالات و کتابهایی نیز اقدام کردهاند.
دفاعپرس: علل و عوامل بدپوشی در جامعهی ما، بهخصوص در این ۲ دههی اخیر، چیست؟
اولین و مهمترین موضوعی که ما میتوانیم در این خصوص مطرح کنیم، این است که ما وقتی پدیدارشناسی پوشش را مطالعه میکنیم، میبینیم که زنان در همه زمانها پوشیده بودهاند، حالا گاهی ممکن است پوشش آنها کمتر و بیشتر از حد تعریفشده در پوشش اسلامی بوده باشد؛ اما در اکثر جوامع، حضور اجتماعی زنان با داشتن پوششهای آراسته -که منظور ما این است تمام حجم بدن را پوشانده باشد- متداول بوده است.
اگر امروز بدحجابی را شما در سطح جامعه مشاهده میکنید، میتوانیم بگوییم که هرزهپوشی تحفهای بود که عصر جدید آن را به ارمغان آورد. چرا؟ چون پوشش زنان در همه زمانها وجود داشته و دارد؛ ولی در اعصار مختلف متمایز بوده است.
در اعصار گذشته ارتباطات اینقدر گسترده نبود، محدود بود و انتخاب مدل و رنگ لباس هم فقط نظر شخصی و تمایلات شخصی بود که بالاخره زنان در هر شهری میتوانستند روی یکدیگر اثر بگذارند و اینکه الگوهای پوششی از یک فرهنگی به فرهنگ دیگر یا از یک منطقهای به منطقه دیگر منتقل شود، دور از انتظار بود؛ بهخصوص که تعصبات فرهنگی با آموزههای دینی مردم باعث میشد که هرکسی برای خودش یک پوشش خاص را داشته باشد.
اما امروزه ارتباطات گسترده شده است و همین گستردگی میتواند تاثیر زیادی را بر روی پوشش زنان ما داشته باشد. در واقع تنوع پوشش زنان بیشتر شده که همین باعث پیچیدهتر بودن کنترل وضعیت پوشش میشود و نوع پوشش را در موقعیتهای مختلف جامعه متفاوت کرده است.
همچنین، منافع نظام سرمایهداری در جامعه امروز با پوشش گره خورده است. آن چیزی که امروزه ما را در رابطه با موضوع حجاب نسبت به زمانهای گذشته بهخصوص در چهار دهه قبل متمایز کرده، مدیریت شدن موضوع پوشش توسط قدرتهای اقتصادی است.
هرزهپوشی باعث تأمین منافع بسیاری از صنعتهای بزرگ از جمله، نساجی، لوازم آرایشی و همچنین فیلمسازی و رسانه شده است؛ در واقع موضوع پوشش یک مسأله اقتصادی شده است و علوم مختلف زیستشناسی، روانشناسی و سایر علوم، حفظ زیبایی شناختی جوان را مدیریت میکنند؛ بنابراین امروزه با حرکتهای سازمانیافته برای مصرفزدگی و ابتذال در پوشش مواجه شدهایم و اولین اقداماتی که برای اصلاح وضعیت پوشش انجام میشود، در مقابل نیز مقاومتهای سرسختی هم برای این موضوع خواهد شد.
رنگ و طرحهای روی لباسها هم خودش نسبت به زمان گذشته باعث افزایش جذابیت جنسی زن شده است و پیامدهای فردی، خانوادگی و اجتماعی ابتذال در پوشش بهخاطر مدیریت شدن روی این مسئله است. امروزه بستر فرهنگی بدپوششی هموارتر شده است؛ اما قبلاً مفاهیم و هنجارهای فرهنگی و اجتماعی، همسو با حجاب شکل میگرفت.
در جامعه امروزی فردگرایی و مصرفگرایی باعث شده است که حجاب و پوشش مطابق میل شخصی تشخیص داده میشود؛ درحالی که ما در جامعه اسلامی زندگی میکنیم و روی این مسئله بسیار حساس هستیم؛ حتی تا قبل از عصر مشروطیت و نفوذ فرهنگ غرب نیز پوشش در میان زنان غیرمسلمان هم گزارش میشد.
از طرفی دیگر نیز امروز حجاب به یک موضوع سیاسی تبدیل شده است و بسیاری از بانوان به بدحجابی خود بهعنوان یک موضوع سیاسی نگاه میکنند.
دفاعپرس: آیا حکومت میتواند در موضوع حجاب مداخله کند؟
یکی از وظایف حکومت این است که شرایط امر به معروف و نهی از منکر را در جامعه مهیا کند؛ بنابراین اگر آن دسته از کسانی که میگویند حکومت حق مداخله ندارد، حتماً بر این باور هستند که در عصر غیبت امام عصر (ع)، نهی از منکر منحصر به نصیحت است؛ اما دلایلی وجود دارد که ولی یک شخص، والد او میتواند در دایره مصحلت تصرف کند؛ لذا نه تنها حکومت جزو وظایفش است؛ بلکه والدین نیز میتوانند فرزند خود را به کارهایی وادار کنند و از کارهای هم بازدارند و از اموال او به نفع خودش خرج کنند. پس متعاقباً در رابطه با حکومت، دخالت حکومت جاری و ساری است و فقط در محدوده واجبات و محرمات نیست؛ بلکه در تمام مواردی که منجر به شناخت فرهنگ و مسائل اجتماعی و ارتقاء جامعه میشود، حتماً باید مداخله کند.
دفاعپرس: چرا حکومت در اصلاح وضعیت پوشش ناکام مانده است؟
ما باید در واقع به آسیبشناسی عملکرد نظام بپردازیم؛ یکی از مهمترین دلایلی که ما در این یکیدو دهه اخیر در خصوص گسترش ابتذال در فرهنگ پوشش با آن مواجه هستیم، این است که حکومت عزم خود را بر اصلاح وضعیت متمرکز کرده است؛ اما شاید بعضی از اقدامات یا بدون نتیجه بوده و یا نتیجه عکس داشته باشد.
تحقیقات میدانی کارشناسانه تا حدود زیادی میتواند به ما کمک کند؛ البته اغلب پژوهشهایی که در این زمینه انجام شده است متأسفانه جدا از اینکه گاهی جانبدارانه بوده، ولی نکات علمی در آن رعایت نشده است. مثلاً از آن زمانی که انقلاب اسلامی شکل گرفت و نظام جمهوری اسلامی مستقر شد، مسأله اصلی جامعه حجاب نبود؛ ولی جامعه رفتهرفته به سمت شکلگیری فرهنگ حجاب بهعنوان یک نظام ارزشی رفت و حجاب به عنوان یک فرهنگ عمومی شکل گرفت.
من فکر میکنم از سال ۱۳۵۸ به بعد، توصیه رهبران مذهبی به رعایت حجاب و رعایت قوانین حجاب و حتی انتظار جامعه مذهبی برای اصلاح وضعیت موجود، بر عمومی شدن حجاب خیلی موثر بود. همچنین همزمان با آغاز جنگ تحمیلی، با مشکلات زیادی از جمله آوارگی خیلی از خانوادهها، مهاجرت به شهرها، حضور بسیاری از جوانان در جبهه، موجب شد تا برنامهریزیهای چندانی در زمینه گسترش حجاب اتفاق نیفتد.
مسائل اصلی در آن زمان جنگ بود و مسائل پوشش و حجاب زنان در حاشیه قرار گرفت و فکر چندانی روی آن نشد و هیچوقت بهعنوان مسأله حاد به آن نگاه نشد؛ اما بعد از جنگ بحثهای ارزشی دفاع مقدس مثل ایثارگری از سوی بیگانگان مورد توجه قرار گرفت و سعی کردند اقبال جوانان جامعه کمرنگ شود و مسئولان غفلت کردند و باعث بیتفاوتی به مسأله حجاب شد.
گفتوگو از ندا دهقانیزاده
انتهای پیام/