گروه اجتماعی
دفاعپرس - سرهنگ «سجاد نامور» معاون فرهنگی و اجتماعی پلیس خراسان شمالی؛ امروزه تحت تاثیر جریان نوسازی در اکثر کشورهای جهان تفاوت نظام ارزشی و نگرشی بین نسل های متفاوت موجب کاهش فهم و درک متقابل آن ها از یکدیگر شده است در جامعه اسلامی ما نیز علاوه بر جریان نوسازی، جنگ اقتصادی و پروژه نفوذ در کنار سایر عوامل موجب شده تا بین جوانان دهه ۸۰ و نوجوانان دهه ۹۰ با نسل های قبل تعارضات و چالشهایی در روابط متقابل ایجاد شود به نحوی که باورها و نظام ارزشی متفاوت بین آن ها موجب کاهش درک یکسان و فهم متقابل آن ها از یکدیگر شده است.
در اصطلاح جامعه شناختی به این وضعیت تعارضی، شکاف نسلی می گویند شکاف نسلی به معنای دور شدن تدریجی دو نسل پیاپی از یکدیگر از حیث جغرافیایی، عاطفی، فکری و ارزشی است که موجب شکل گیری وضعیت جدیدی می شود.
بزعم اکثر جامعه شناسان آنچه در کشور ما در روابط بین نسل ها رخ داده است شکاف نسلی نیست و موجب جدایی کامل نسل های پیاپی از یکدیگر نشده بلکه شکلی از تفاوت فرهنگی است. یعنی نسلهای مختلف در جامعه ما با توجه به تجربه زیسته و جهان زندگی متفاوت آن ها با نسل های گذشته از لحاظ فرهنگی تفاوت هایی با یکدیگر پیدا کرده اند.
برای برون رفت از این وضعیت تعارضی نهادهای فرهنگی و اجتماعی وظایفی دارند که مهمترین آنها این است که چسب های اجتماعی را در حوزه فرهنگ تقویت کنند.
«چسب اجتماعی» یک اصطلاح جامعه شناختی است به این معنا که باعث می شود تا انسان ها در یک اجتماع کنار هم جمع بشوند، زیست مشترک داشته باشند و از یکدیگر حمایت و حفاظت کنند و همدیگر را به عنوان «ما» بپذیرند که با مفاهیمی مانند انسجام و همبستگی اجتماعی، روحیه ملی و وحدت اجتماعی قرابت معنایی دارد.
به طور مثال عاملی که موجب می شود تا ساختار یک میز ثبات داشته باشد و بتواند کارکرد داشته باشد همان میخ، چسب چوب و اتصالات بین اجزای آن است که موجب انسجام ساختار میز شده است، جامعه هم به همین شکل است و برای تداوم به چسب های انسجام بخش و وحدت آفرین نیاز دارد.
«ابن خلدون» یک جامعه شناس مسلمان از قرن چهاردهم میلادی و اهل کشور تونس است که نظریه هایش را از قرآن و حدیث اقتباس کرده است. او معتقد است که عوامل انسجام و وحدت در جامعه به چهار عامل خویشاوندی، مذهب، هم پیمانی و هم سوگندی تقسیم میشوند او معتقد است که در بین این عوامل، عامل خویشاوندی و مذهب بسیار مهم هستند و باعث می شود تا عصبیت در بین اقوام افزایش یابد.
بنظر ابن خلدون تقویت این عوامل موجب افزایش عصبیت، یکپارچگی و همبستگی اجتماعی شده و در اثر آن بر هم کنش های تمام روابط اجتماعی و پویایی هایی جامعه به سمت یک هدف واحد مشترک سوق می یابند که مصداق بارز این موضوع را می توان در آیه شریفه «واعتصموا بحبل الله جمیعا ولا تفرقوا» دید.
امروز در حوزه فرهنگ، نماهنگ سلام فرمانده اثر مثبت و خیلی قوی بر اقشار مختلف اجتماعی گذاشته است به نحوی که:
۱_ به عنوان یک چسب اجتماعی موجب اتحاد و انسجام در بین نسلهای مختلف شده است.
۲_ عامل ایجاد اتحاد و همبستگی ملیت با مذهب می شود یعنی اتصال ملیت به دین و این مهم به آرمان بزرگ انقلاب اسلامی ایران اسلامی که همانا سپردن پرچم اسلام و انقلاب به امام عصر حضرت صاحب الزمان ( عج) توسط نسل های بعدی است کمک می کند.
۳_ عاملی نرم و ظریف برای انتقال فرهنگ و ارزش های فرهنگی به نسل جدید است.
۴_ با بهره گیری از ظرفیت عظیم وجودی حاج قاسم موجب الگوسازی و قهرمان آفرینی برای نسل جوان شده است.
۵_ موجب ارتقا روحیه ولایی و انقلابی در نسل های جدید در چهله دوم انقلاب اسلامی شده است.
همچنین در کنار اینها یک اثر مهم دیگر نیز دارد به این نحو که از طریق ایجاد نظام ارزشی و نگرشی مشترک و یکسان موجب افزایش درک و فهم متقابل نسل ها نسبت به یکدیگر میشود و از این مسیر بنظر ابن خلدون موجب افزایش عصبیت، روحیه ملی و اتحاد و انسجام اجتماعی می گردد.
انتهای پیام/ 241