به گزارش گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس، «حسن روحالامین» هنرمند نقاش متعهد و انقلابی که از شاگردان زندهیاد حبیب الله صادقی به حساب میآید، دلنوشتهای برای درگذشت صادقی منتشر کرده است که متن کامل آن را در ادامه میخوانید.
«اناالله و انا الیه راجعون
بگشای تربتم را بعد از وفات و بنگر
کز آتش درونم دود از کفن بر آید
خبر در گذشت استاد عزیزم استاد حبیب الله صادقی به من رسید، هیچ وقت خودم رو آماده نکرده بودم برای شنیدن چنین خبری. حبیب الله صادقی استاد من، عزیز من و بزرگتر من بود و هست. او جسارت در نقاشی را یاد من داد، او از انگشت شمار هنرمندانی بود که هنرش را وقف اسلام و انقلاب اسلامی کرده بود، در این مسیر آماج حملات زیادی از دوست و دشمن قرار گرفت.
حبیب صادقی برای من هیچ وقت یک مرد مسن و جا افتاده و شاید پیرمرد محسوب نمیشد، زمانی که در دانشگاه مفتخر به شاگردی او شدم رو وقتی به یاد میارم، این سکانس توی ذهنم شکل میگیرد که صبح زود یه روز پاییزی وقتی خیابونهای نمناک بارون خورده اطراف دانشگاه را تند تند قدم میزدم تا به فروشگاه ژاندارک در خیابان منوچهری برسم و بعد بومی تهیه کنم برای کلاس استاد صادقی، انقدر در راه برگشت به دانشگاه تند تند قدم برمیداشتم بعضی وقتا پاهام به بوم بزرگی که استاد گفته بود بگیرم میخورد؛ میرسیدم به کلاس، درب کلاس رو باز میکردم استاد میگفت: حسن کجایی تو پسر بجنب دیگه. بوی تربانتین و روغن و مدیومهایی که استاد خودش میخرید و برای بچهها میاورد تا تجربه کنند توی کلاس پیچیده بود. اون روزها یادمه استاد مسئولیت ریاست موزه هنرهای معاصر تهران رو داشت، با کت شلوار میومد پای سه پایه ما میایستاد و کار میکرد، همیشه مدیونتم حبیب الله صادقی، تو جسارت کار کردن، خراب کردن و پاک کردن و از نو ساختن رو به من دادی.
یا سیدالشهدا حبیب ما رو تحویلش بگیر آقا جان، خیلی به عشق شما کار کرد، خیلی کار کردن برای شما رو به ما آموزش داد، حاج حبیب ما محرم امسال را ندید، آقا جان حاج حبیب را سینه زن امسال عزای خودت به شمار بیار.»
انتهای پیام/341