به گزارش خبرنگار دفاعپرس از تبریز، برگزاری آیینهای عزاداری و توسل به حضرت سیدالشهداء (ع) پای ثابت اجتماعات رزمندگان در دوران دفاع مقدس بود و به جرئت میتوان گفت هیچ شب عملیاتی نبود که رزمندگان اسلام با نوحههای ذاکران اهل بیت (ع) که اکثر آنها نیز رزمنده بودند، دلهای خود را صفا نداده باشند.
به مناسبت ایام سوگواری سرور و سالار شهیدان حضرت امام حسین (ع)، مروری داریم بر زندگینامه شهید «قادر مددی» از مداحان شهید لشکر ۳۱ عاشورا.
«قادر مددی» ۱۴ شهریور سال ۱۳۴۳ در خانوادهای مذهبی، در تبریز چشم به جهان گشود. وی علاقهمند به شرکت در راهپیماییها علیه رژیم پهلوی بود؛ اما پدر و عمویش به دلیل سن پایین، او را با خود همراه نمیکردند.
مادرش میگوید: «فرزندم با برادر بزرگش در راهپیماییها شرکت داشت. در ماجرای خلق مسلمان کفن پوشید و برای دفاع از انقلاب اسلامی به تظاهرات رفت. ایمان قوی و راسخ او برای ما افتخار بود. صدای دلنشینی داشت و نوحهخوانی هم میکرد. در هیئت خانوادههای شهدا در مسجد شهدا و در مسجد حضرت ابوالفضل (ع) برای مولایش سیدالشهداء (ع) نوحه میخواند که پس از شهادتش، نوارهای مراسمها را به ما هدیه دادند.
۱۳ سال داشت که تصمیم گرفت برای عزیمت به جبهه ثبتنام کند. من و مرحوم پدرش توصیه کردیم کمی بزرگتر شو، بعد به جبهه برو و او را ۲ سال به زور نگه داشتیم، قادر مستضعفدوست و دلش خیلی نازک و حساس بود. هیچوقت از حرف من و پدرش سرپیچی نکرد؛ بلکه گوش به فرمان ما بود. همسایه عیالواری داشتیم که در روی زمین خانهای نداشتند، قادر شناسنامه آنها را گرفت و در زمین شهری با بنیاد مسکن برای آن خانواده زمین گرفت و قبل از رفتن کارهای اداری را تمام و شناسنامهها را برگرداند.
سال ۱۳۶۲ مصمم برای رفتن به جبهه شد و قبل از عزیمت دوستانش را برای صرف شام دعوت کرد و برای خداحافظی به منزل عمو، عمه و خاله رفت و ساعت ۱۱ صبح برای خداحافظی به خانه آمد. قادر اصرار داشت که برای بدرقهام به پادگان اعزام نیرو نیایید که من به شوخی گفتم: مگر من پیر شدهام! پسرم با تبسم گفت: مامان جان! بیشتر نیروهای اعزامی از شهرستانها آمدهاند و خانوادههایشان برای بدرقه حضور ندارند، اگر شما بیایید من نزد آنان شرمنده میشوم».
برادرش «کاظم» درباره علاقه «قادر» به مداحی میگوید: «اواخر سال ۱۳۵۹ و ۱۳۶۰ در مسجد محله هیئتی وجود داشت که بیشتر گرداندگان آن از طرفداران خلق مسلمان بودند. عدهای از جوانان انقلابی و طرفدار حضرت امام خمینی (ره) تصمیم به تشکیل هیئت عزاداری کردیم. پیگیر مداح برای هیئت بودیم که دوستان، «قادر» را پیشنهاد دادند که صدای خوبی داشت. «قادر» از آن روز نوحهخوانی را شروع کرد و پس از مدت کوتاهی هیئت طرفداران خلق مسلمان از مسجد به جای دیگر نقل مکان کرد؛ چون بیشتر اهالی محله در هیئت حزباللهیها شرکت میکردند؛ «قادر» از مربیان عقیدتی بود و یک ماه از رفتنش به جبهه سپری شده بود که خبر شهادتش را در عملیات «خیبر» آوردند».
انتهای پیام/