گروه اجتماعی دفاعپرس - دفتر تحقیقات کاربردی استان سمنان؛ در زمانهای که از آن تحت عنوان عصر ارتباطات و اطلاعات یاد میشود، شکلگیری افکارعمومی یکی از دغدغههای اصلی دولتمردان و سیاستمداران (جوامع دموکراتیک) است.گرچه این مهم در گذشته نیز جزء اولویتهای سیاستمداران بوده، اما با ورود انسان به «جامعه شبکهای» و ظهور شبکههای اقتصاد و سیاست جهانی و البته رسانههای شبکهای اهمیت دوچندان پیدا کرده است.
پیدایش و رشد رسانهها و شبکههای اجتماعی همچون(Facebook ,Twitter, YouTube ,Instagram) و غیره موید این موضوع میباشد. مطابق آخرین نظرسنجی مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران(ایسپا) در مرداد ماه سال (1400)، 71.4 درصد مردم بالای 18 سال از پیامرسان واتساَپ،53.1 از اینستاگرام، 40.4 از تلگرام و 5.1 درصد از پیامرسان ایرانی سروش استفاده میکنند؛ آمار مذکور بیانگر این بوده که بخشی از نگرشها، دیدگاهها و باورهای مردم از طریق و یا به کمک این ابزارهای ارتباطی شکل میگیرند.
اهمیت شبکههای اجتماعی در دنیا به میزانی است که در حال حاضر شرکتهای فناوری واقع در «سیلیکون ولی » مانند متا (فیسبوک) و آلفابت (گوگل) جزء 10 شرکت با بالاترین ارزش اقتصادی در دنیا هستند.
هماکنون با توجه به شرایط کنونی جامعه ایران و جهان، توجه ویژه به مسئله «چگونگی» شکلگیری افکارعمومی و هدایت آن حائز اهمیت است. در این فضای متکثر که رسانهها و شبکههای فراوان داخلی و خارجی مشغول فعالیت هستند، برخورداری از راهبردهای رسانهای مناسب، میتواند آسیبپذیری نهادها و سازمانهای مربوطه را به حداقل برساند و اعتماد عمومی به این سازمانها حفظ شود.
فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران یکی از نهادهایی است که با توجه به ماهیت ماموریتهای خود نیازمند مشارکت و همکاری مردم بوده و به مانند بسیاری از سازمانها و نهادهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی باید از ظرفیتهای رسانهای برای انعکاس فعالیتهای پلیس و جلب مشارکت مردم نهایت بهره را ببرد.
با توجه به اینکه در پیامرسانها و شبکههای اجتماعی، کانالهای خارجی و معاند زیادی مشغول فعالیت علیه نظام سیاسی جمهوری اسلامی و هدایت افکارعمومی در جهت منافع خود هستند، استفاده و بهرهگیری مناسب از ظرفیت رسانههای مختلف میتواند به مثابه آبی بر آتش عمل کند. برای مثال اخیراً کلیپهایی غیرمنصفانه از عملکرد پلیس مبنی بر برخورد خشن و فیزیکی ماموران با یک زن جوان در شهرستان نوشهر و یا نحوه رفتار یک خودروی (وَن) گشت ارشاد با یکی از شهروندان در شهر تهران در فضای مجازی بین کاربران دست به دست شد و این موضوع با بیانصافی زیاد باعث کنشگریهای مجازی بسیاری از مردم و فعالان مدنی در برابر برخورد پلیس با شهروندان شد.
شکلگیری پویشهایی با هشتگ #من محجبه مخالف گشت ارشادم، مخالف حجاب اجباری هستیم،(حجاب بیحجاب) از جمله واکنشهایی بود که مردم نسبت به برخورد گشت ارشاد با شهروندان نشان دادند.
براساس تحلیلی که پژوهشگران حوزه کلان داده و علوم اجتماعی محاسباتی انجام دادهاند، ویدئوهای منتشر شده راجع به حجاب اجباری باعث شد که تنها در شبکه اجتماعی (توئیتر) بیش از 71 هزار توئیت توسط 30 هزار کاربر در این زمینه منتشر شود.
این تحلیل نشان داد روند انتشار توئیتها تا روزهای پایانی تیرماه کاملا صعودی بوده و تداوم داشته است. علاوه بر (توئیتر) در (اینستاگرام) نیز کاربران بسیاری با پویشهای مرتبط همکاری کردند؛ به شکلی که در روزهای ابتدایی 700 هزار نفر به کمپین اینستاگرامی«مخالف حجاب اجباری» پیوستند.
بازنمایی و انعکاس اینگونه از برخوردهای پلیس با مردم، میتواند بعضاً باعث بدگمانی شهروندان نسبت به عملکرد پلیس گردد و در نتیجه تعامل بین پلیس و مردم را خدشهدار کند. در حالیکه نشر اخبار غیرمنصفانه مخاطبان زیادی در جامعه دارد و افکارعمومی با توجه به ماهیت موضوع به آن واکنش فوری نشان میدهند، اخبار خوب و منصفانه مرتبط با فراجا چندان پوشش خبری داده نمیشود! گویی بسیاری از اخبار رشادت فراجا مثل 1-شهادت مظلومانه کارکنان2- فداکاری مرزبانان3- حضور در صحنههای کمکرسانی به مردم در هنگام وقوع سیل و زلزله4-کشف مواد مخدر در درگیری با قاچاقچیان 5-حوزههای سایبری و غیره، بازتابی در شبکههای اجتماعی ندارد و درسایه اخبار بد به فراموشی سپرده میشود.
هم اکنون بسیاری از ارتشهای مجازی، (ترولها و رباتها) در شبکههای اجتماعی توسط مخالفان داخلی و خارجی در حال ضربهزدن به پلیس، پس از وقوع چنین مواردی هستند. در حالیکه کارکنان فراجا در گوشه و کنار ایران، در سرما و گرما با تحمل شرایط سخت مشغول حفاظت از مرز و تامین امنیت کشور هستند؛ مسئله اساسی که در هنگام بروز چنین وقایعی اهمیت دارد، نشانداده شدن فعالیت و عملکرد پلیس در جهت حفظ نظم و امنیت کشور برای اقناع مردم و بالارفتن سرمایه اجتماعی در رابطه بین مردم و پلیس است.
این مهم میتواند از طریق رسانههای جریان غالب و البته تشکیل گروههای مجازی در شبکههای اجتماعی شکل بگیرد. برای مثال با تدوین یک برنامه رسانهای مطلوب در هنگام بروز چنین وقایعی، در همکاری فراجا با رسانههای جریان غالب همچون خبرگزاریها، مطبوعات و صدا و سیما میتوان عملکرد تلاشهای پلیس جهت تامین نظم و امنیت کشور(اخبارخوب) بهعنوان پوشش خبری رسانهها در قالب اخبار سخت و اخبار نرم ،برجستهسازی و پوشش خبری داده شود.
چنانکه در روزهای مختلفی از سال شاهد شهادت بسیاری از مرزبانان فراجا هستیم و یا پلیس در بخشهای مختلف مانند مبارزه با موادمخدر، آگاهی و دیگر بخشها مشغول خدمترسانی به شهروندان است، پوشش خبری این مسائل در هنگام بروز چنین مسائلی میتواند اعتماد بین پلیس و شهروندان را تقویت کند و مردم همکاری بیشتری با پلیس جهت برقراری نظم و امنیت شهرها داشته باشند.
علاوه بر این تشکیل گروههای مجازی در شبکههای اجتماعی پرطرفدار همچون اینستاگرام بهمنظور برجستهسازی تلاشهای پلیس با همکاری رسانههای جریان غالب، بسیاری از شهروندان و کنشگران مجازی را با مصائب پلیس در راه خدمت به مردم آشنا میکند.در نتیجه در دنیای فعلی پیروزی در جنگ نرم نیازمند شناخت فضای رسانهای، تحلیل کلان دادههای موجود مرتبط با فراجا در شبکههای اجتماعی و بهرهگیری مطلوب از ابزارهای ارتباطی به منظور اقناع افکارعمومی است.
انتهای پیام/ 241