«علیاکبر عرفانی» آزاده دوران دفاع مقدس در گفتوگو با خبرنگار دفاعپرس در مشهد، با اشاره به تقارن ایام سوگواری حضرت سیدالشهداء (ع) با سالروز ورود آزادگان؛ درباره نحوه عزادارای آزادگان در ایام اسارت اظهار داشت: در منظومه فکری حزب بعث عراق، یک اسیر به لحاظ تسلیحاتی و عقیدتی باید محدود باشد؛ بر همین اساس هر اقدامی که موجب ارتقای علمی و معنوی اسرا میشد، ممنوع بود و لذا با برگزاری بزرگداشتهای ملی و مذهبی، بهخصوص عزاداریهای ماه محرم و صفر، بهشدت برخورد میشد.
وی افزود: استدلال بعثیها این بود که شما در پادگان نظامی هستید و این مکان برای عزاداری نیست بلکه عزاداری باید در اماکنی چون مساجد و حسینیهها انجام شود و شما باید تابع قوانین پادگان باشید. این مطلب یک قاعده کلی در ایام اسارت اسرای ایرانی بود.
این آزاده خراسانی دوران دفاع مقدس گفت: از آنجایی که اسرای ایرانی دارای یک بینش خاصی بودند تن به اجابت این دستور نمیدادند و به طرق مختلف آئیینهای ملی و مذهبی خود، به طور خاص عزاداریها را برگزار میکردند. برخی اوقات به خاطر جو خفقانی که بر اردوگاههای حزب بعث حاکم بود اسرای ایرانی با تمهیداتی در حوالی شب به صورت ۲ یا سه نفره و حتی یک نفره به اقامه عزای سیدالشهداء (ع) میپرداختند، در همین حین اگر افسر یا سرباز عراقی وارد آسایشگاه اسرا میشد جمع عزاداران، چه بزرگ و چه کوچک، پراکنده میشد.
مدیر موسسه فرهنگی پیام آزادگان خراسان رضوی در ادامه با ذکر این نکته که اقامه عزای سید و سالار شهیدان در هر یک از اردوگاهها متفاوت بود، تصریح کرد: در کمپ هفت؛ که بیشتر اسرای آن مربوط به عملیات خیبر بودند، وقتی اقدام به اقامه عزاداری کردند مراسم آنها لو رفت و بعثیها به داخل آسایشگاه هجوم برده؛ ابتدا به تنبیه شدید اسرا اقدام کردند و در گام بعد؛ مواد غذایی آنها را از بین بردند تا برای مدتی تغذیه نداشته باشند و در گام سوم اسرا را برای مدتی محبوس کردند.
عرفانی ادامه داد: یکی از جابجاییهایی که به همراه جمعی از اسرا به اردوگاه دیگری داشتیم با روز تاسوعا؛ روز بزرگداشت حضرت ابوالفضلالعباس (س) مصادف شده بود. از آنجایی که هنوز با محیط آن اردوگاه آشنا نبودیم آن روز شروع به گفتن ذکر یا ابوالفضل (س) با صدای بلند شدیم، همین امر باعث شد که دژخیمان بعثی با ما برخورد کنند. ابتدا ما عزاداری را انکار کردیم اما متأسفانه نظامیان عراقی شاهد ماجرا بودند و به همین خاطر همه اسرا را بیرون بردند و ۲ یا سه ساعت در محوطه اردوگاه تنبیه کردند.
این آزاده دوران دفاع مقدس در تشریح اقدامات ارتش بعث عراق برای جلوگیری از عزاداری آزادگان در ایام تاسوعا و عاشورا، خاطرنشان کرد: علاوه بر این اقدامات، به طور عمومی در چنین ایامی به خصوص در روزهای تاسوعا و عاشورا، بعثیها با انجام اقداماتی مثل نظافت کردن اردوگاه به طور سنگین و یا تزریق آمپولهایی که به آمپول ضدعاشورا معروف بود و با تزریق آن اسرا دچار دست درد میشدند قصد داشتند رمق اسرا را برای عزاداری بگیرند اما با همه این کارشکنیها از سوی آنها، عزای حضرت اباعبداللهالحسین (ع) از سوی آزادگان اقامه میشد.
وی در ادامه به تشابه اسرای واقعه کربلا با اسرای دفاع مقدس اشاره کرد و ابراز داشت: تکرار تاریخ در یک مکان بود یعنی اسارت اهلبیت پیامبر (ص) و رزمندگان ایرانی در سرزمین عراق انجام شد. در واقعه کربلا و جنگ تحمیلی اسرا را خارجی خواندند. در روز عاشورا بر روی اباعبدالله الحسین (ع) و یاران باوفایش آب را بستند و صدها سال بعد در ایام اسارت رزمندگان ایرانی؛ بعثیها به بهانههای مختف آب را بر روی آزادگان میبستند!
مدیر موسسه فرهنگی پیام آزادگان خراسان رضوی در ادامه آزادی اسرای ایرانی را یک امداد الهی دانست و تأکید کرد: این مهم محقق نمیشد مگر با دعای خیر مردم در حق آزادگان داشتند چراکه در اینباره رهبر معظم انقلاب اسلامی در یک سخنرانی اشاره داشتند که گمان میشد بعد از پایان جنگ تحمیلی تبادل اسرا؛ هم بر اساس تجربیات بینالمللی جنگهای مختلف و هم در مواجهه با فردی مثل صدام حسین، بیش از ۱۰ یا ۲۰ سال به طول انجامد! ولی بحمدالله امداد غیبی خداوند شامل حال رزمندگان ایرانی شد و با حماقتی که صدام در حمله به کویت انجام داد، باعث شد که در تبادل اسرای ایرانی تسریع شود.
وی در تشریح چرایی و تسریع آزادی اسرای ایرانی توسط رژیم بعث عراق گفت: اینکه آمریکا حامی کویت بود برای صدام گران آمد و از سوی دیگر بنیه مالی و نظامیاش در حال تضعیف بود که تأثیر این ضعف به اردوگاههای اسرای ایرانی هم سرایت کرد و باعث شد رژیم بعث عراق به آزادی اسرای ایرانی شتاب دهد.
عرفانی در تشریح حال و هوای اسرا هنگام آزادی گفت: قطعا اسرا از آزادی خود خوشحال بودند چراکه مرحلهای مهم از زندگیشان در حال سپری شدن بود اما من از آزادی شگفتزده نبودم چراکه در روزهای قبل شاهد آزادی تعدادی از اسرای هماردوگاهی بودم. جالب است که بدانید؛ من در آن ایام مشغول مطالعه نهجالبلاغه بودم و یکی از دغدغههایم این بود که پس از آزادی شاید مطالعه این کتاب متوقف شود!
این آزاده خراسانی بیان داشت: قبل از ورود به ایران؛ یکی از نیروهای صلیب سرخ وقتی که اطلاعات اسرای ایرانی را ثبت میکرد از من میپرسید که آیا میخواهید پناهنده شوید؟ که پاسخ من منفی بود، در حالی که تعداد اسرای عراقی پناهنده شده به ایران بسیار زیاد بود.
مدیر موسسه فرهنگی پیام آزادگان خراسان رضوی در ادامه عنوان داشت: بعد از ورود به مرز خسروی وقتی که ماشینها و پرچم ایران را دیدیم یقین حاصل کردیم که وارد خاک ایران شدهایم. مدتی را در قرنطینه به سر بردیم و سپس به همراه جمعی از آزادگان به دیدار رهبر معظم انقلاب اسلامی رفتیم. بعد از این دیدار، وارد شهر مشهد شده و مورد استقبال گرم مسئولان، مردم و در نهایت خانواده خود قرار گرفتیم.
وی در پایان گفت: به تعبیر یکی از اسرا، ما گمان میکردیم مردم نسبت به شکنجهها و سختیهای دوران اسارت بیاطلاع هستند، اما آنها از این موضوع مطلع بودند و تکریمهایی که بعد از ورود آزادگان انجام شد به خاطر همین آگاهی بود، به عبارت دیگر؛ آزادگان در مواجهه با استقبال گرم مردم در بدو ورود به میهن اسلامی، اجر تحمل سختیها و مرارتهای دوران اسارت را گرفتند.
انتهای پیام/