به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، ۶۹ سال قبل در ۲۵ مرداد بود که دستگاههای اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) و انگلیس (ام آِی سیکس) با هماهنگی با هیات حاکمه وقت ایران در اقدامی مداخله گرانه کودتای نافرجامی را علیه ملت ایران توطئه چینی کردند، اما این اقدام با واکنش دکتر محمد مصدق نخست وزیر وقت رو به رو شد و کودتاچیان نیز بازداشت شدند.
بهدنبال این اقدام محمدرضا پهلوی با هماهنگی قبلی با آمریکا از رامسر عازم بغداد شد و با این وجود دشمنان بیکار ننشستند و نیت شوم خود را سه روز بعد در ۲۸ مرداد به کرسی نشاندند.
اگر چه ملت ایران ایام مشابه و سالهای سختی را پشت سر گذاشت، اما این سه روز ویژگیهای خاص خود را داشت، چرا که خارجیان در برابر اراده ملت ایران عقب نشینی نکرده و بار دیگر در ۲۸ مرداد اراده خود را به کمک عوامل داخلی به کرسی نشاندند و فرایند مردمسالاری در ایران بار دیگر برای چندین دهه عقب افتاد.
به اعتقاد برخی کارشناسان سیاسی دقیقا از این زمان به بعد بود که خوی استثماری آمریکا بیشتر تقویت شد و دست اندازیهای خود به گوشه و کنار جهان را به طرق مختلف از جمله راه اندازی کودتاها پیش برد و در واقع پایههای استعمار نو را در سطح جهان بنا گذاشت.
از دیدگاه این کارشناسان، برگماردن مجدد محمدرضا پهلوی از سوی سیا تنها با هدف خدمت کردن به قدرتهای خارجی و غارت اموال و منافع ملی کشور صورت گرفت و همانطور که شاه خودش اعتراف کرده بود او تخت و تاجش را بیش از همه مدیون "کیم روزولت" مأمور ارشد سازمان سیا و سازماندهنده کودتای ۲۸ مرداد است.
طراحی کودتای آمریکایی؛ از انکار تا اذعان
هنوز تعداد زیادی از پسماندههای حکومت پهلوی با وجود انتشار دهها سند از سوی دولتهای آمریکا و انگلیس همچنان انجام کودتا را منکر میشوند و رویداد ۲۸مرداد ۳۲ را روز قیام ملی و نجات ایران اعلام میکنند. سلطنتطلبان پیش از انقلاب هر سال بهمناسبت سالگرد کودتای ۲۸ مرداد جشن میگرفتند و تمبر چاپ میکردند و حتی میدان باغ شاه را میدان ۲۸ مرداد نامگذاری کردند.
در ارتباط با مدیریت کودتاها توسط آمریکا، جا دارد به اظهارات هفته قبل "جان بولتون" مشاور امنیت ملی سابق دولت دونالد ترامپ، رئیس جمهوری سابق آمریکا در باره دخالتهای این کشور برای انجام کودتا در کشورهای دیگر اشاره داشت، جایی که آشکارا اقرار کرد که همچنان دستان آمریکا در دستکشهای مخملین کودتاهای مختلف در نقاط گوناگون جهان، تهدیدی علیه صلح جهانی است.
او هفته گذشته در مصاحبه با شبکه "سی ان ان" آمریکا اعتراف کرد «به عنوان فردی که به طراحی کودتاها، نه در آمریکا بلکه در نقاط دیگر، کمک کرده ام باید بگویم که این اقدام کار زیادی میبرد.»
با این حال اگرچه وارد جزئیات موضوع نشد، اما به کتابی که درباره حمایت آمریکا در کودتای شکستخورده سال ۲۰۱۸ علیه «نیکولاس مادورا» رئیس جمهوری ونزوئلا نوشته است، اشاره کرد.
تا جایی که "ناصر کنعانی" سخنگوی وزارت امور خارجه روز دوشنبه در توئیتی تاکید کرد: "فخرفروشی بولتون درباره نقشش در تلاش برای کودتا در اقصی نقاط جهان کسی را غافلگیر نکرد، چون این راز بر همه آشکار بود، آشکارتر شد: اقدامات مخرب یک حکومت بدنام. "
اگرچه مداخلات آمریکا در امور داخلی کشورها، به ویژه کشورهای آمریکای لاتین حتی پیش از افشاگریهای تارنمای «ویکی لیکس» در سال ۲۰۱۰ که موسس آن «جولیان آسانژ» بود بر کسی پوشیده نیست، اما اظهارات جدید بولتون اطلاعات دست اولی از دستهای آلوده واشنگتن در این خصوص ارائه کرد که حتی آسانژ نیز آنها را به راحتی بیان نکرده بود.
مداخلات آمریکا در آمریکای لاتین، آفریقا، خاورمیانه و حتی اروپا
واشنگتن همواره درتلاش بوده است تا خود را کنار آزادی و دموکراسی در سراسر دنیا قرار دهد، اما اعترافات مشاور امنیت ملی دولت دونالد ترامپ از اقدامات غیردموکراتیک آمریکا در آمریکای لاتین، آفریقا، خاورمیانه و حتی اروپا پرده برداشت.
براساس اعتراف بولتون، نتیجه میگیریم تهاجمات گاه و بی گاه آمریکا به کشورهای مختلف را نمیتوان معادلهای تک مجهولی در نظر گرفت؛ در میان کلیه متغیرهای دخیل در سیاست خارجی آمریکا، منابع غنی طبیعی و معدنی کشورها نقشی مهم و تعیینکننده دارند و این ثروتها در حملههای نظامی آمریکا مورد چپاول قرار میگیرند.
آمریکا سردمدار کودتاها در جهان
همانگونه که درموضوع ملی سازی صنعت نفت ایران وخارج شدن این منبع استراتژیک ملی ازکنترل انگلیس دیدیم، کنترل منابع طبیعی استراتژیک کشورها همواره از انگیزههای قدرتهای سلطه گری، چون آمریکا برای به راه انداختن جنگهای بی پایان و چند بُعدی علیه ملتهای مظلوم بوده است.
برتری در عرصه اقتصاد جهانی اگرچه از جمله انگیزههای قدرتمندی است که پای آمریکا را به هر نقطه از جهان باز میکند، اما دخالت در کشورهای نفتخیز، کشورهای سرشار از منابع معدنی و ثروتهای طبیعی جهان، چون ایران، افغانستان، عراق، سوریه، ونزوئلا و اوکراین همواره نیاز به بهانههایی همچون مبارزه با تروریسم، دفاع از آزادی، تضمین امنیت، استراتژی دفاع پیشدستانه و ... داشتهاند تا در پناه آنها، کشورهای سلطه گر به ویژه آمریکا بتوانند سیاستهای خود را به اجرا بگذارند.
یکی از تازهترین نمونههای دخالت آمریکا در امور داخلی کشورهای دیگر، اوکراین و نمونه جدیدتر آن در تایوان است.
واشنگتن همانگونه که در گذشته به عوامل کودتا در ایران کمک مالی کرده بود، این بار نیز میلیاردها دلار در اختیار مخالفان دولت پیشین اوکراین قرار داد که منجر به برکناری «ویکتور یانوکویچ» رئیس جمهوری اسبق و انتصاب «ولودیمیر زلنسکی» رئیس جمهوری کنونی اوکراین شد.
پیامدهای این اتفاق اکنون برهیچ کس پوشیده نیست. به علاوه سیاستهای ریاکارانه آمریکا هنگامی که انگشت اتهامش را به سوی دیگر کشورها و به نام حقوق بشر و دموکراسی میگیرد، کاملا آشکار است.
اما آنچه جان بولتون هفته گذشته گفت نشان بارز بیشرمی سیاستمداران آمریکایی است که بارها و بارها از کشورهای دیگر بدگویی کرده و سعی در لکهدار کردن اعتبارشان به اسم حقوق بشر و دموکراسی دارند، چرا که با روحیه استکباری خود را همواره برتر از سایر کشورهای جهان و بالاتر از قوانین میدیده و هرگز هنجارهای بینالمللی را رعایت نکرده است.
آمریکا در حالی که خود را ناظر سایر کشورها برای پیروی از تمامی قوانین، اصول و سیاستهای عمومی و رایج میداند خود به این اصول و قوانین تن نمیدهد و با مرور ورقهای تاریخ این کشور در جهان به موارد زیادی از نقض قوانین و اصول رایج در جهان از سوی واشنگتن علیه کشورهای مخالف با سیاستهای آن و حتی در برخی موارد دوستان این کشور میتوان پی برد.
منبع: ایرنا
انتهای پیام/ ۹۱۱