معرفی کتاب؛

«شاخه طوبی»

کتاب «شاخه طوبی» خاطرات «سیدعلی قاضی‌زاده هاشمی» را به همراه زندگینامه شهید «سید حمیدرضا قاضی‌زاده هاشمی» روایت می‌کند.
کد خبر: ۵۴۵۸۳۶
تاریخ انتشار: ۰۴ مهر ۱۴۰۱ - ۱۰:۱۶ - 26September 2022

به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از مشهد، کتاب «شاخه طوبی» در برگیرنده خاطرات «سید علی قاضی‌زاده هاشمی» یکی از نامدارترین چهره‌های دیانت و فعالان اجتماعی و فرهنگی در کهن شهر فریمان و زندگینامه فرزند شهیدش «سید حمیدرضا قاضی‌زاده هاشمی» است.

«سید علی قاضی‌زاده هاشمی» همه عمر خود را در راه اعتلای مکتب اسلام صرف نموده و همواره یکی از عناصر هویتی شهر فریمان محسوب می‌شود. زندگی وی فرازهای فراوانی در مسیر دیانت و مکتب دارد که یکی از آن پرورش فرزندی برومند به نام «سید حمیدرضا» است که در هنگامه یورش لشکر تاریکی و ظلمت و آغاز جنگ تحمیلی راهی جبهه می‌شود.

از دیگر فرازهای مهم وی می‌توان به حضور در واقعه گوهرشاد، مبارزه با تلاش‌های بهائیت در فریمان، تشکیل انجمن‌های مخفیانه برای آموزش راه‌های مقابله با فرقه ضاله بهائیت، راه‌اندازی باشگاه ورزشی و گود زورخانه با هدف تقویت جوانان و پرکردن اوقات فراغت آنان برای دوری از فساد و تباهی روزگاران تاریک حکومت رضاشاه و در نهایت راه‌اندازی «هیات فاطمیه» به‌عنوان زیربنا و اجتماع بزرگ دینی مردم فریمان اشاره کرد.

این کتاب به قلم «مجتبی مجد» به رشته تحریر درآمده و توسط انتشارات «مناجات» منتشر شده است و در پایان کتاب نیز تصاویری از «سید علی قاضی‌زاده هاشمی» و فرزندش شهید «سید حمیدرضا قاضی‌زاده هاشمی» به همراه وصیت‌نامه این شهید والامقام شده است.

بخشی از کتاب

دوستی که سال‌های خیلی دور (قبل از انقلاب) به شهر عشق‌آباد پایتخت کشور ترکمنستان سفر کرده بود برایم تعریف می‌کرد می‌گفت: یک روز یکی از روحانیون مشهدی که در خانه ما روضه حضرت سیدالشهدا (ع) می‌خواند را در خیابان‌های «عشق آباد» دیدم. گفتم: آقا شیخ! این جا چه کار می‌کنید؟ گفت: من سه سال قبل مقیم عشق‌آباد شده‌ام. گفتم: چرا؟ گفت: یک مرضی داشتم که در مشهد معالجه نشدم. رفتم بیمارستان شوروی‌ها که در مشهد بیمارستانی داشتند. بعد دارویی به من دادند و گفتند دیگر نمی‌دهیم و اگر دوباره مریض شدی باید بروی در عشق‌آباد زندگی کنی.

بعد از مدتی مجددا به همان مرض مبتلا شدم. دارو به من ندادند، ناچار به عشق‌آباد آمدم. یک مدتی ماندم، پول‌هایم تمام شد. گفتم چه کار کنم! یک روز در حال پیاده‌روی دیدم یک ماشین مدل بالا در مقابلم ترمز زد. دیدم راننده در ماشین را باز کرد، شکسته بسته به فارسی حرف می‌زد. گفت: شما، روضه حسین؟ گفتم: بله، روضه امام حسین (ع) می‌خوانم. گفت: بیا داخل ماشین.

کتاب «شاخه طوبی» با طراحی جلد و صفحه‌آرایی زینب صوابی با شمارگان ۲ هزار نسخه در ۳۷۶ صفحه منتشر شده است.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار