به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، شهید احمد احمدی در بیست و یکم فروردین ۱۳۲۸ در شهر بوشهر و در خانوادهای مذهبی، مومن و متدین چشم به جهان گشود. وی از همان کودکی به دینداری و رفت و آمد به مساجد معروف شده بود و با جوانان مُبلغ ارتباط نزدیکی داشت.
وی درعملیات کربلای ۲ در حاج عمران شرق شهر سلیمانیه عراق در معرض اصابت تیرهای دشمن در ناحیه سینه قرار گرفت و در حالی که، چون یاران امام حسین (ع) لبیک میگفت به شهادت رسید. مزار این شهید در گلزار شهدای علی بن جعفر استان قم است.
وصیتنامه شهید احمد احمدی
«بسمه تعالی
همیشه در شبهای ماه مبارک رمضان هنگامی که دعای افتتاح را میخوانیم و به این بخش میرسیم (لیله القدر و حج بیتک الحرام و قتلا فی سبیلک فوفق لنا..) این سوال برایم پیش میآید، که آیا این کلمات را جدی میگوییم یا خیر؟ آیا به حقیقت در آرزویشان هستیم؟
آیا در آرزوی شهید گشتن و رسیدن به رضوان و دیدار خدای تعالی هستیم؟ یا این که فقط به صورت دعا این کلمات را بر لبانمان زمزمه میکنیم؟ آیا از ته قلب میخواهیم و آرزومندیم که در نزد خداوند شهید گردیم؟ امیدواریم که خداوند این سخنان ما را باور نماید.
همین طور عبارت زیارت مبارکه (یا لیتنی کنت معکم فافوز فوزاً عظیما) نمیدانم آیا این سخن را همین جوری میگوییم و یا واقعا حقیقت آن را میخواهیم؟ به گونهای که واقعا از یاران امام حسین (ع) در دنیا و آخرت باشیم؟
اگر اینگونه است باید در این دنیا در مسیر امام حسین (ع) حرکت کنیم و هر کاری که ایشان انجام دادند، انجام دهیم و قدم به قدم در پشت سر ایشان حرکت نماییم تا در آخرت نیز با او باشیم، با یاوران ایشان در اعلی علّیین، در بهشت خداوند سبحان.
خواهران و برادران عزیزم: من اینها را میگویم و نمیدانم آیا آنچه که میگویم حقیت است یا خیر؟ و آیا واقعا از قلبم برخاسته است؟ اینها را نمیدانم، خداوند متعال خود میداند. اما من امیدوارم که یک روز دیر یا زود، شهید شوم و به برادرانم که در ایمان و شهادت از من سبقت گرفتهاند ملحق شوم.
چند روز پیش ده تن از برادرانمان که در رأس آنها حاج ابوصالح و سید ابوحسین هاشمی و دیگران بودند به شهادت رسیدند و به آن درجه رفیع دست یافتند و به نزد امام حسین (ع) شتافتند تا به ایشان بگویند: ما هنگامی که در دعاها میگفتیم: "اللهم ارزقنی الشهاده مع الحسین، اللهم وفقنی للأخذ بثآر الحسین مع امام منصور من اهل بیت محمد (ص) " حقیقت را به تو گفتیم. سرور و مولایمان آنچه را که وعده داده بودیم راست بود و اکنون به نزد تو آمدهایم. ابوصالح و ابوحسین هاشمی اینگونه خواهند گفت و البته همه شهدایی که با عهدی که با خدا بستند، صادق بودند.
خداوندا ما را از زمره کسانی قرار بده که با عهدی که با تو بستند صادق بودند و تغییر نکردند. برادران عزیز و دوستانم: در هر مکانی هر کجا که باشیم در ایران و یا جای دیگر، در عراق و یا مکانی دیگر، اسلام ما را در کنار یکدیگر جمع کرده است. قرآن ما را به یکدیگر نزدیک کرده است، محمد و علی و رمز توحید به خداوند سبحان و متعال و محبت اهل بیت (ع) و عشق آنها ما را به گرد یکدیگر در آورده است. هر کجا که باشیم خداوند را با هر کلمهای تصدیق میکنیم و با هر عمل و فعلی از حقیقت و صداقت رویگردان نمیشویم که صداقت امانت و وسیله نجات آدمی است.
خداوند مرا در کلام، رفتار و عملم صادق بگردان، در نیت و در مسیرم نسبت به خود صادق بگردان. پروردگارا ما به تو ایمان آوردیم ما را به راه راست خود هدایت کن.
برادران عزیزم آرزویم این است که در این ایام با نیروهای جبهه مشارکت داشته باشم. آرزومند بهترین لحظات در زندگیام هستم. برادران هر شب در اینجا امام حسین (ع) را با زیارت مقدس عاشورا زیارت میکنند و نجواگر و آرزومند میخواهند، که با او و سربازان او باشند و در زمره یاران باوفای ایشان قرار بگیرند.
امام حسین (ع) میفرمایند: یارانی بهتر از یاران خویش در زمین نمیشناسم. همه چیز را در پس خود رها کردند و به ایشان پیوستند؛ در حالی که مردم از مغرب و مشرق زمین علیه آنها جمع گشته بودند آنها را محاصره و آب را بر آنها بستند و از همه سو با نیزه و شمشیر بر آنها حمله کردند.
با همه اینها گروهی با ایمان که حق آنها را رهبری میکرد، اباعبدالله الحسین (ع) رهبری میکرد، تا پای جان ایستادگی کردند. آن گروه اندک ماندند تا در راه خدا مبارزه کنند و با جانهای عزیزشان در راه حسین (ع) فداکاری کردند و از هیچ فداکاری فروگذار نکردند؛ تا اینکه همگی به شهادت رسیدند.
اینجا در میان این نیروها در این پادگان و در میان این جوانان همان روحیه را میبینم. هنگامی که به یک نفر مأموریتی داده میشود به سوی اسلحهاش خیز بر میدارد. آنچنان که حتی فراموش میکند کفشش را بپوشد و یا کمربندش را ببندد، فقط میخواهد به میدان جنگ برسد. میخواهد، آرزویش برای اینکه از اصحاب حسین (ع) باشد، تحقق پیدا نماید.»
منبع: فارس
انتهای پیام/ ۹۱۱