به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، داستان یک دهه اخیر مردم و کشور سوریه بسیار درس آموز و شنیدنی است، داستانی که پای آن خون نزدیک به ششصد هزار سوری ریخته شد تا سوریه پابرجا بماند.
این روزها وقتی از مردم کوچه و بازار سوریه از اوضاع امنیتی این کشور میپرسی، همه یک جمله میگویند «خدارو شکر امنیت برقرار است و تروریستها شکست خوردند».
اگر از اوضاع اقتصادی مردم سوریه بپرسی میگویند «وضعیت چندان خوب نیست و باید فکری به حال معیشت و اقتصاد مردم بشود».
هم اکنون شرایط اقتصادی حاکم در سوریه وضعیت بغرنجی برای مردم و دولت این کشور ایجاد کرده، ولی در عین سوریها یکصدا مصمم هستند که از این شرایط گذر خواهند کرد و همانند گذشته آبادانی و رونق اقتصادی به این کشور باز خواهد گشت.
اگر به داستان بیش از ۱۱ سال پیش سوریه باز گردیم خواهیم دید که شرایط بسیار بغرنجی بر مردم این کشور گذشته است، شرایطی تحمیلی که از سوی دشمنان سوریه بر مردم و دولت این کشور تحمیل شد و آنها را به سمتی برد که اگر ذرهای دیر شده بود، دیگر نه کشوری باقی مانده بود و نه مردمی.
داستان بحران سوریه که در اسفندماه سال ۱۳۸۹ (۲۰۱۱) شروع و به سرعت به جنگ بین المللی تبدیل شد، داستان واقعی ملتی است که متاسفانه برخی از آنها به دشمن اعتماد کردند و حرف او را قبول نمودند، ولی با گذشت زمان، سوریها متوجه شدند که فریب پروپاگاندای (تبلیغات سیاسی) تروریستها و حامیان غربی – عربی - صهیونیستی و ترکیه را خورده اند.
چگونگی شکل گیری بحران سوریه
با کالبد شکافی بحران سوریه میبینیم که این بحران ابتدا از یک اعتراض صنفی بر سر یک دعوای معمولی در یک مدرسه در شهر درعا در جنوب این کشور، آغاز شد و از همان ابتدا افرادی با نفوذ در بین معترضان، اعتراض مسالمت آمیز و صنفی را با بکار گیری سلاح گرم به بحرانی عمیق تبدیل کردند و به سرعت این بحران با کمک رسانههایی همچون العربیه عربستان و الجزیره قطر و رسانههای غربی – صهیونیستی سراسری شد و تمام کشور سوریه را فرا گرفت و در ادامه پای صدها هزار تروریست خارجی به سوریه باز شد.
در ابتدای شروع بحران سوریه و در اثر تبلیغات دروغین، برخی از مردم این کشور گمان کردند که افراد مسلح، افراد خیرخواهی هستند و میخواهند برای آنها رفاه و آزادی! به ارمغان بیاورند، ولی با گذشت زمان نه چندان زیادی، واقعیت و چهره تروریستهای تکفیری هویدا شد، ولی کار از کار گذشته بود و تروریستها با کمک جبهه غربی – عربی – صهیونیستی و ترکیه بر بسیاری از مناطق سوریه (بیش از ۸۰ درصد) مسلط شده بودند و حتی تروریستها در سال ۱۳۹۱ به ۵۰۰ متری کاخ ریاست جمهوری سوریه در قلب دمشق رسیده بودند.
شرایط در سوریه بسیار ویژه شده بود و برخی نمیتوانستند این شرایط را تحمل کنند، از این رو از جمعیت ۲۳ میلیون و ۵۰۰ هزار نفری آن روز سوریه ۱۲ میلیون آواره شدند (یعنی بیش از ۵۰ درصد) که از این میان شش میلیون و نیم سوری آواره خارج شدند و پنج میلیون و ۵۰۰ هزار نفر نیز در داخل این کشور آواره شدند.
شرایط آواره گی در داخل و خارج سوریه نیز بسیار اسف بار بود؛ آوارگان داخلی در شهرهایی همچون دمشق، حلب، حمص، لاذقیه، طرطوس و محله زینبیه (ریف دمشق) و برخی دیگر از مناطق امن سوریه و در مدارس و برخی دیگر از مراکز دولتی که در اختیار ارتش و دولت سوریه بود اسکان داده شدند و آوارگان خارجی نیز ابتدا به کشورهایی همچون ترکیه، اردن و لبنان رفتند و برخی که پول و امکانات داشتند نیز در همان ابتدا رهسپار اروپا و غرب شدند که البته شمار آنها زیاد نیست.
یکی از جنایاتی که در حق آوارگان سوری به خارج رفته حادث شد، کشته شدن هزاران سوری آواره در راه رسیدن به غرب از طریق آبهای ترکیه بود که در این زمینه رسانههای بین المللی صدها گزارش، تصویر و خبر منتشر کردند.
در کشورهای ترکیه، اردن و لبنان چندین اردوگاه برای آوارگان سوری با هماهنگی این کشورها و سازمان ملل ایجاد شد که تاکنون نیز برپا میباشد و به رقم اعلام دولت سوریه مبنی بر پاکسازی مناطق قبلا تصرف شده توسط گروههای تروریستی – تکفیری و آمادگی دولت دمشق برای پذیرش آوارگان سوری، اما دستهای پنهان که اهداف خاص خود را در منطقه دنبال میکنند، نمیگذارند این آوارگان به کشور و وطن خود بازگردند.
باید گفت یک نسل از مردم سوریه، با کشته شدن یا آواره گی فدای آمال رژیم صهیونیستی و کشورهایی همچون آمریکا، انگلیس، فرانسه، ترکیه و عربستان شده اند.
طی این سالها اقتصاد سوریه نیز که همچون امنیت آن در حد خوب بود و مردم سوریه هم دستشان به دهانشان میرسید و به راحتی زندگی میکردند، با مشکلات فراوانی روبه رو شد. در این بین استان حلب (در شمال و هم مرز با ترکیه) که از آن به عنوان پایتخت اقتصادی یاد میشد، آسیبهای فراوانی دید و تروریستهای تکفیری پس از تصرف شهرها و شهرکهای صنعتی و تولیدی همچون "شیخ نجار"، دستگاهها و تاسیسات کارخانهها و مواد اولیه موجود و تولیدات آنها را به ثمن بخس به دلالان ترکیه فروختند و حراج کردند.
یکی دیگر از جنایات مشترک تروریست ها، دلالان ترکیهای و صهیونیست ها، غارت آثار باستانی کم نظیر سوریه بود که از شهرهایی همچون حلب و تدمر به سرقت بردند و غارت کردند.
چه اتفاقی برای ارتش سوریه افتاد؟
با آغاز بحران سوریه در اسفند ماه سال ۱۳۸۹، گروههای مختلف تروریستی نیز در این کشور متولد شدند که «جبهه النصره» (تحریر الشام فعلی) و ارتش به اصطلاح آزاد سوریه از اولین گروههای تروریستی در این کشور بودند که با تلاش آمریکا، عربستان، قطر، امارات، ترکیه و رژیم صهیونیستی تشکیل شدند و تاکنون نیز به فعالیتهای ضدانسانی و تروریستی خود در سوریه ادامه میدهند.
با آغاز بحران، ارتش سوریه نیز با بحران نیرو و انشقاق مواجه شد؛ ارتش این کشور در همان زمان به سه قسمت تقسیم شد؛ گروه اول با جدایی از ارتش، ارتش به اصطلاح آزاد و جبهه النصره را تشکیل دادند و گروه دوم با جدایی از ارتش این کشور به دلیل این که نتوانستند تشخیص دهند که حق با حکومت دمشق میباشد و یا افراد مسلح مخالف، خانه نشین شدند و اعلام کردند که نه با حکومت سوریه هستند و نه با گروههای تروریستی.
گروه سوم نیز که همان نیروهای ارتش سوریه بودند، به دفاع از کشور و مردم خود پرداختند.
گروه تروریستی ارتش به اصطلاح آزاد شامل نیروهای جدا شده از ارتش سوریه هستند که تفکر «سکولار» دارند؛ عناصر ارتش آزاد نیروهای قوی ارتش این کشور بودند که با شروع بحران، به یکباره از ارتش و حکومت دمشق جدا و خود را در ابتدا به ترکیه رساندند و با تجهیز و سازماندهی از سوی جبهه غربی - عربی برای جنگ به سوریه بازگشتند. (هم اکنون تحرک زیادی از این گروه در سوریه دیده نمیشود).
شمار دیگری از نیروهای ارتش سوریه نیز با جدایی از ارتش این کشور، گروه تروریستی جبهه النصره را تشکیل دادند؛ عناصر این جریان از نیروهای اسلامگرای تندرو با تفکر وهابی بودند که در ارتش این کشور حضور داشتند؛ سرویس جاسوسی عربستان پیش از آغاز بحران سوریه، شماری از نیروهای ارتش این کشور را جذب و با تفکرات وهابی - تکفیری آشنا و مسلح کرده بود.
پس از ایجاد ارتش آزاد و جبهه النصره، شماری از مردم سوریه با تبلیغات وسیع و کاذب رسانههای غربی - عربی – صهیونیستی نیز به آنها پیوستند؛ از همان زمان پای تروریستهای خارجی نیز با تبلیغات مسموم و خلاف واقع رسانههای غربی - عربی به سوریه باز شد.
میتوان گفت که شاکله گروه تروریستی تحریر الشام (النصره سابق) حدودا ۷۰ درصد سوری میباشد و ۳۰ درصد باقیمانده نیز تروریستهای خارجی پیوسته به آن هستند.
با گذشت حدود یکسال از بحران سوریه، گروههای تروریستی النصره و ارتش آزاد به همراه چند گروه تروریستی که به سرعت در حال تولد و رشد و نمو بودند، نتوانستند اهداف حامیان خود را در سوریه تامین و موجب براندازی حکومت دمشق شوند، از همین رو بود که گروه تروریستی «داعش» با توطئه جبهه غربی - عربی - عبری پا به عرصه سوریه گذاشت.
نام «ابوبکر البغدادی» در سال ۲۰۱۰ ابتدا در عراق بر سر زبانها افتاد و پس از آن در ابتدای سال ۲۰۱۲ بود که وی و عناصرش به دستور آمریکا، انگلیس، عربستان، ترکیه و قطر راهی سوریه شدند و از همان زمان گروه تروریستی - تکفیری داعش پا به عرصه منطقه گذاشت و نام ابوبکر البغدادی به کمک غربیها و کشورهای مرتجع عرب به عنوان سرکرده این گروه تروریستی بینالمللی شد. شاکله گروه شکست خورده داعش در سوریه ۷۰ درصد تروریستهای خارجی و حدود ۳۰ درصد نیز سوری بود. شمار زیادی از عناصر ارتش «بعث صدام» هم به این گروه تروریستی پیوستند.
هدف اصلی آمریکا و همپیمانان غربی - عربی آن از ایجاد، تجهیز و حمایت گروه تروریستی داعش و قبل از آن گروههای تروریستی جبهه النصره (تحریر الشام فعلی) و دیگر گروههای تکفیری به منظور تامین امنیت رژیم صهیونیستی بود.
بنابر اعلام منابع امنیتی و رسانهای هم اکنون نزدیک به ۱۰۰ هزار تروریست به همراه خانوادههای خود که شمار نسبتا زیادی از آنها خارجی هستند، در استان ادلب در شمال غرب سوریه و شمال حلب و نزدیک مرزهای این کشور با ترکیه اسکان داده شدهاند. در چند سال اخیر شمار زیادی از عناصر سوری تحریرالشام و ارتش آزاد با تسلیم سلاح خود، به آغوش خانوادهها و دولت سوریه بازگشتهاند.
در پایان باید گفت، مردم سوریه با یک اشتباه و بی بصیرتی تاوانی پس دادند که هزینه آن بسیار زیاد و جبران نشدنی است، اما الان قدردان نعمت امنیت خود که با زحمات ارتش سوریه، رزمندگان جبهه مقاومت اسلامی و همکاری نیروی هوایی روسیه حاصل شده هستند، ولی در عین حال به روزهای خوش خود قبل از بحران این کشور و اشتباهی که کردن و دیر متوجه توطئه دشمنان شدند، غبطه میخورند، ولی همواره زمزمه میکنند که «خدارو شکر امنیت برقرار شد و تروریستها شکست خوردند».
منبع: ایرنا
انتهای پیام/ ۹۱۱