شهید وفایی: جبهه‌هاى جنگ را تقویت کنید

شهید مجید وفایی در قسمتی از وصیت‌نامه خود آورده است: «آخرین وصیت من به تمام امت شهیدپرور این است که امام عزیز را تنها نگذارید و جبهه‌هاى جنگ را تقویت نمایید.»
کد خبر: ۵۵۰۵۵۹
تاریخ انتشار: ۲۴ مهر ۱۴۰۱ - ۰۹:۰۰ - 16October 2022

شهید وفایی: جبهه‌هاى جنگ را تقویت

به گزاش گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس، شهید مجید وفایی در تاریخ ۲۷ شهریور سال ۱۳۴۷، در خانواده‌ای مومن و متدین در روستای تاج خاتون از توابع شهر قم دیده به جهان گشود، این خانواده معظم پس از چندی به شهر قم نقل مکان کردند. او پس از سال‌ها کوشش و تحصیل در رشته پزشکی دانشگاه علوم پزشکی ایران پذیرفته شده بود.

شهید وفایی همراه با خیل کاروان سپاهیان حضرت محمد (ص) در عملیات کربلا ۴ شرکت کرد و در تاریخ سوم دی سال ۱۳۶۵ با اصابت خمپاره به درجه رفیع شهادت نائل گشت.   

وصیت‌نامه شهید مجید وفایی

«به نام خدا و براى خدا و به یاد خدا.

به نام آن که بر مومنین رئوف است و مهربان و به نام آن که بر مشرکان قهار است و جبار و به نام آن که جان مى‌دهد و جان مى‌گیرد و به نام آن که هستى بخش است و هستى‌گیر و به نام آن که یارى‌دهنده لشکر اسلام در مصاف علیه لشکر کفر و نفاق است.

خدایا تو خود مى‌دانى که از وقتى که خود را شناختم بزرگترین آرزویم شهادت در راه تو بود. جان دادن و به سوى تو بال گشودن بود و حال که این فوز عظیم نصیب من شده است بسیار خرسندم. این حقیر مجید وفایى فرزند اکبر وصیت‌نامه خود را در موارد زیر ذکر مى‌کنم.

حدود ۱۰ روز روزه واجب ماه مبارک رمضان از من قضا شده است که امیدوارم یکى از برادرانم و یا پدر و مادرم آن را براى من به جا بیاورند. بنا بر احتیاط حدود یک ماه نماز قضا برایم بخوانید. حدود چند هزار تومان پول دارم که خودتان مقدار آن را می‌دانید که اولا حتما خمس آن را بدهید و بعد خودتان به هر راهى که خواستید خرج نمایید.

مقدارى لباس دارم که تا آن‌جا که قابل استفاده برادرم است او استفاده نماید و مابقى را به هر کس که نیاز دارد بدهید. یک عدد بادگیر دارم که البته متعلق به بیت‌المال است ولى پول آن را به جبهه داده‌ام ولى با این حال حتما آن را تحویل جبهه بدهید.

به پدر و مادر و برادر و خواهر و آشنایان و اقوام چند توصیه دارم. مادر و پدر عزیزم، اى عزیزانى که به خاطر بزرگ نمودن من زحمت‌هاى بسیار متحمل شدید از شهادت من هیچ ناراحت نباشید، بلکه افتخار هم نمائید و این را قبول کنید که من امانتى بودم از طرف خداوند متعال.

ان‌شاءالله که مرا حلال کنید، چون واقعا در زندگی خودم نتوانستم زحمات شما را جبران کنم ولى ان‌شاءالله که در آخرت بتوانم به اذن خداوند شما را شفاعت نمایم.

پدر و مادر عزیزم در مصائب و مشکلات و بلایا صبر نمایید و شب‌هاى جمعه براى من قرآن بخوانید.
برادران عزیزم ان‌شاءالله که بدی‌هاى مرا نادیده بگیرید و مرا حلال کنید و عمر خود را در راه خدمت به اسلام و مسلمین صرف نمایید و هر وقت که جبهه‌ها احتیاج به نیرو داشت با جان و دل سلاح برگیرید و به یارى اسلام بشتابید.

خواهرانم، وصیت من به شما فقط و فقط این است که زینب‌گونه زندگى کنید و فرزندان خود را طورى تربیت نمایید که در آینده نزدیک از یاوران اسلام و قرآن باشند.

دوستان و آشنایان و خویشاوندانم، به خدا قسم، به خدا قسم دنیا، به خدا قسم دنیا خیلى بى‌ارزش است و عمر انسان خیلى زودگذر؛ پس بیایید بسوى ایزد منان برویم و کارهایمان را به خاطر او انجام دهیم و به عبادات و وظایف دینی‌مان بیشتر توجه کنیم و در این رهگذر زود، توشه‌اى براى آخرت خود بیندوزیم.

مبادا در رختخواب بمیریم که على اکبر حسین (ع) در میدان جنگ شهید شد. باید نسبت به مسائل انقلاب و اسلام بى‌توجه نباشیم و تا مى توانیم زندگى خود را صرف خدمت به اسلام و مسلمین کنیم و امام عزیز را در این راهى که ما را به سوى فلاح و رستگارى و سعادت هدایت می‌نماید تنها نگذاریم و به سخنان او جامه عمل بپوشانیم.

در آخر از همه دوستان و آشنایان و خویشاوندان ملتمسانه حلالیت مى‌طلبم و از آن‌ها مى‌خواهم که هر بدى از این حقیر دیده‌اند ببخشند؛ چون واقعا خداوند حقُ الله را مى بخشد و حق‌الناس را نمى‌بخشد.

آخرین وصیت من به تمام امت شهیدپرور این است که امام عزیز را تنها نگذارید و جبهه‌هاى جنگ را تقویت نمایید.

ساعت ۱۱ روز جمعه هشتم آذرماه ۱۳۶۵»

منبع: فارس

انتهای پیام/ ۹۱۱

نظر شما
پربیننده ها