گروه استانهای دفاعپرس - «غلامرضا بنیاسدی» پیشکسوت دفاع مقدس و روزنامهنگار؛ ۱۳ آبان فقط یک روز تاریخی نیست که تاریخسازی آن بسیار مهمتر از تاریخی بودن آن است. فقط یادآور نیست که سازنده نگاه و اندیشه هم هست. اندیشه ایستادگی در برابر استکبار. در برابر ظلم، در برابر تعدی و تجاوز و بدخویی و بدخواهی. بهویژه این روزها که دندانهای به زهرخند گشوده شدهشان شمردنیتر از همیشه است، فصل نوی استکبارستیزی ما هم به اوج میرسد.
چرایی این مبارزه و نوسازی آن را باید برای فرزندان خود تبیین کنیم. باید بدانند فرزندان امروز که در دیروزهای دور و نزدیک بر این خاک و مردمانش چه رفته است از دست چدنی و مخملنمای استکبار. بدانند که ما در خانه خود نشسته بودیم و بیطرفی خود را اعلام کرده بودیم که آمدند به اشغال دوشادوش روسها و انگلیسیها در جنگ جهانی دوم. ما دولتِ ملیِ خود را داشتیم که آمدند برای کودتا در ۲۸ مرداد. ما انقلاب خود را با خون خویش به پیروزی رساندیم که آمدند برای توطئه و تجزیه و تحریم. ما در هواپیمای خود به تماشای آبی آسمان بودیم که خون ما را بر پهنه خلیج فارس ریختند. ما همیشه مظلوم بودیم در برابر ظلم روزگستر آمریکا اما شریک ظالم نشدیم با پذیرش تسلیم.
سردار بینالمللی ما را در کشور دیگر ترور کردند تا ما را بشکنند اما حماسه حضور مردم در تشییع پیکر سردار سلیمانی، صریحترین جواب بود به آنها. حرف ما را برای هزارمین بار شنیدند اما چون حقی برای کسی قائل نیستند باز به رفتار باطل خود ادامه میدهند. باز هم توطئه است و تحریم و تحریف و جنایت. آنان برنامه از نو مینویسند ما هم طرح تازه مقاومت را روی میز میگذاریم. امسال هم مؤمنتر از همیشه، با یقینی در افزایش برای درافتادن با باطل، در یک آغاز دیگر قرار گرفتهایم برای مبارزهای نو با استکبار.
مبارزه در جبههای که به لحاظ زمانی، پایانی جز پایان استکبارگری برایش متصور نیست و تا استکبار در خوی دولتمردان آمریکا و همه بلوکهای قدرت، بازتولید میشود، مبارزه با آن هم نوبهنو تجدید قوا خواهد کرد. در این جبههآرایی که گاه به جنگ اقتصادی میانجامد یا جنگ نیابتی و یا جنگ ارادهها و گاه همه توانشان را در جنگ هیبریدی و شناختی به میدان می آورند، ما سر پا پس کشیدن نداریم چون این را ظلمی آشکار در حق خود و در حقِ حقیقت میدانیم. ظلمی که به توسعه ظلمِ بیمهار میانجامد. ظلمی که اگر سکوت کنیم به یکی از اضلاعِ ستم تبدیل خواهیم شد حال آنکه فلسفه انقلاب، ستمستیزی و پنجه شکستن از ظلم و ظالم بود و دست گرفتن از مظلومان.
جانمایه این فلسفه هم کلام رسول خدا (ص) است که فرمود: «مَنْ أَصْبَحَ لا یَهْتَمُّ بِأُمورِ الْمُسْلمینَ فَلَیْسَ بِمُسْلِمٍ» به این معنای روشن که؛ آنکه صبح کند و دغدغه مسلمانان را نداشته باشد، مسلمان نیست. ما، اما، میخواهیم مسلمان بمانیم لذا به دغدغهای که آموختنمان، در برابر ستمِ ترکیبیِ اضلاع استکبار، ایستادهایم. این هم راهبرد ماست.
از نگاه رهبر معظم انقلاب نیز درگیری انقلاب اسلامی و نظام برآمده از آن با نظام استکبار صرفاً مسئلهای سیاسی یا امنیتی نیست بلکه اصلیترین و بنیادیترین وجه آن به مبارزه دائمی جبهه حق با جبهه باطل برمیگردد. در این نگاه استکبارستیزی بخش بسیار مهمی از ایمان دینی را تشکیل میدهد به این معنا که بدون مقابله با طواغیت و مستکبرین اساساً ایمان و دینداری ناقص میماند.
نکته دیگری که حتما باید گفت این است که استکبار همچنان در تنور توطئه میدمد. هر روز هم طرحی نو در میاندازد تا ما را براندازد. ما برای استقلال و تمامیت ارضی ایران راهی جز ایستادن نداریم. منتها دیگر گذشت زمانی که بزنند و راه خود بگیرند و خوش، خوشان بروند. «یکی بزنند، ۱۰ تا میخورند.» زمانه عوض شده است. این را آنها میدانند ما هم باور کنیم که زمانه خیلی عوض شده است...
انتهای پیام/