یادداشت/ غلامرضا بنی‌اسدی

۱۷ شهریور و تاریخ گویا و صادق انقلاب

انقلاب ما صادق بود، انقلابی امروز هم باید بر مدار صداقت حرکت کند. کسی که چنین نکند، انقلابی نیست حتی اگر به هزار شعار، صدا بلند کند. انقلاب جان‌یافته از خون شهدای ۱۷ شهریور، بخشنده بود. انقلابی هم باید از سخاوت در بخشیدن برخوردار باشد.
کد خبر: ۵۴۴۲۴۳
تاریخ انتشار: ۱۷ شهريور ۱۴۰۱ - ۰۸:۰۲ - 08September 2022

گروه استان‌های دفاع‌پرس- «غلامرضا بنی‌اسدی» پیشکسوت دفاع مقدس و رونامه‌نگار؛ زبانِ آشتی گلوله نیست. گُل می‌دهند برای شکستنِ قهر. کسانی اما هستند که جابه‌جا استفاده می‌کنند. نتیجه هم می‌شود این که از بالا به پایین جابه‌جا شوند.

تاریخ کم سراغ ندارد از این ماجراها. پرصدا هم می‌شوند چنان که گذر زمان هم ساکتِ‌شان نمی‌کند. از این منظر است که می‌توان گفت تاریخ، صامت نیست. مخصوصا تاریخ انقلاب‌ها. به‌ویژه تاریخ انقلاب اسلامی. اصلا هیچ انقلابی در سکوت اتفاق نمی افتد؛ انقلابِ عزیز و عزت‌آفرین اسلامی نیز گویاست مثل همه انقلاب ها، به علاوه یک قید؛ صالح است مثل خودش. در این تاریخ گویای صالح، روزهایی هست که فقط شکوه «یوم الله» می تواند تعریف دقیق و شرح نورانی لحظاتش باشد. از جمله این روزها، می توان به ۱۷ شهریور توجه کرد که در زمان خود نه فقط در ایران که توجه جهان را برانگیخت.

دنیا با چشمان بهت زده دید که در میدان ژاله، به جای ژاله، خون می بارد. دید دولتی که به نام و ادعای «آشتی ملی» آمده بود، به‌سوی «ملت» آتش گشود. دیدیم و دیدند همه نخست وزیری که نقشی نو و ملیح بر چهره و تفاوتی در کلام داشت، در عمل ادامه پیشینیان است. او که آمده بود تا به نقابی دیگر برای رژیم شاهنشاهی و زرهی بر تن شاه پهلوی تبدیل شود و صورت آریامهری را بشوید، در برابر چشم مردم، هم نقاب انداخت و هم سپر.

نخستین گلوله که شلیک و به رگبار تبدیل شد، دیدیم که میان آنچه مدعی آشتی در خشاب می کند و دولتمردان پیشین «هیچ فرقی» نیست؛ گلوله است و می‌کشد، گلوله است و جان هایی که پرپر می شود. همین بود که دنیا دید این مدعی، دست چدنی پهلوی است در دستکش مخملی «جعفر شریف امامی»، اما درواقع نه از شرافت خبری است و نه «امامی» می شناسد این «جعفر» که در شمار اولیای «طاغوت» و «شیطان» است؛ همان ها که مصداق «یخرجهم من النور الی الظلمات» می شوند.

آن روز دست‌های جلادان تا مرفق در خون رفت؛ در خون کسانی که مرفق‌هایشان به وضو شکوهی دیگر یافته بود. در این یوم الله خون بسیاری در ادامه «ثارالله» عاشورایی شد تا سیلی بنیان کن شود در ارکان ستم. چنین هم شد و مرگ دیو هفت‌سر را جلو انداخت. پس از این روز که جهان در بهت فرورفت، درسی دیگر از مفهوم بلند انقلابیگری به قرائت اسلامی رقم خورد؛ آنجا که برخی‌ها برای زدن رژیم طاغوت گفتند از میان این خون ها میان بر بزنند.

گفتند حالا که دژخیم چنین کرد، خوب است آمار شهدا را چندبرابر اعلام کنیم تا ضربه‌ای کاری تر به سلطنت سفاک بخورد، اما انقلابی بزرگ، شهید آیت الله بهشتی، به خروش آمد که هرگز، همان آمار واقعی باید اعلام شود. یعنی ما در اوج جنایت شاه، به دشمن هم تهمت نمی‌زنیم و نمی گذاریم ناحقی در حق او روا داشته شود.

شهید بهشتی همان جا فرمود که کسی از نردبان حرام به بام سعادت نمی رسد. در منطق انقلاب اسلامی، وسیله باید از جنس هدف باشد. وسیله پاک و حلال و مؤمنانه است که ما را به مقصد و هدف مؤمنانه می رساند. این ظریف نکته ای است که امروز هم باید بدان توجه کنیم و پیوسته بر مسیر صلاح و سداد گام نهیم که انقلابی ماندن، منشی چنین می طلبد.

انقلاب ما صادق بود، انقلابی امروز هم باید بر مدار صداقت حرکت کند. کسی که چنین نکند، انقلابی نیست حتی اگر به هزار شعار، صدا بلند کند. انقلاب ما، روادار زیبایی‌ها بود برای همه. انقلابی هم برای توسعه زیبایی و خیر باید کوشنده باشد. انقلاب جان‌یافته از خون شهدای ۱۷ شهریور، بخشنده بود. انقلابی هم باید از سخاوت در بخشیدن برخوردار باشد.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار