به گزارش گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس، رسول شادمانی؛ کاروان روایت حبیب که با هدف تبیین شاخصهای مکتب سردار سلیمانی از ۱۱ آذر سفر به ۱۰ استان کشور را آغاز کرده است، با برگزاری شب خاطره به برنامههایش در ایستگاه چهارم، یعنی کرمانشاه پایان داد.
در برنامه شب خاطره که با تلاوت آیات قرآن کریم و اجرای سرود ملی آغاز شد، برنامههایی همچون نمایش، نماهنگ، سرود و دیگر برنامههای هنری اجرا شد که یکی از این برنامهها، خاطرهگویی افراد درباره تجربهشان از ملاقات یا نبرد در کنار حاج قاسم بود.
حاج عنایتالله گودینی، یکی از رزمندگان مدافع حرم در این مراسم ضمن گرامی داشت یاد و خاطرات شهدا گفت: خاطرات خوب و متفاوت زیادی از شهید سلیمانی در یاد و خاطر ماست اما یکی از آنها که هرگز از خاطرم نمی رود، مربوط به زمان شهات شهید حججی است.
بخشی از پیکر مبارک شهید حججی در منطقه بود و تصمیم بر این بود که طی عملیاتی، این منطقه تصرف و پیکر مبارک شهید حججی برگردانده شود. نقشه های منطقه کشیده شده و در نهایت حاج قاسم باید محور هایی را که قرار بود عملیات در آن انجام شود، مشخص میکرد. خوب یادم است که آن شب، وقتی حاج قاسم می خواست محورها و طرح عملیات را مشخص کند، آنقدر خسته بود که توان کشیدن چند خط را نداشت. برای همین درخواست یک لیوان شربت کرد که بعد از نوشیدن آن حالش بهتر شد و محور های عملیات را مشخص کرد و رزمندگان موفق شدند عملیات را با موفقیت به پایان برسانند. خوب یادم است که وقتی آن همه خستگی را در چهره حاج قاسم دیدم، با خودم گفتم کدام یک از مدیران اینقدر درگیر کار و خدمت میشود که از شدت خستگی توان کشیدن چند خط را نداشته باشد؟
روز دختر و تاکید حاج قاسم
عطیه نظری، دختر شهید مدافع حرم اکبر نظری، از شهدای استان کرمانشاه یکی دیگر از افرادی بود که در این برنامه به بیان خاطره درباره سردار دل ها پرداخت. او ضمن تسلیت ایام فاطمیه و گرامی داشت یاد شهدا، با تشکر از تیم اجرای «روایت حبیب» گفت: پیش از هر چیزی باید بگویم که رابطه ما با پدر قبل از رابطه پدر، فرزندی رابطه دوستانه بود. پدرم هر سال روز دختر را به ما تبریک می گفت و آخرین تبریکش با همه تبریک های قبلی متفاوت بود. در آن زمان پدرم در منطقه جنگی بود. روز دختر تماس گرفت و در ابتدا با دخترم حرف زد و روز دختر را به او تبریک گفت اما وقتی نوبت به من رسید، تلفن قطع شد. عصر همان روز دوباره تماس گرفت و وقتی پرسیدم چرا تلفن قطع شد، جواب داد که در آن لحظه حاج قاسم برای جلسه وارد مقر شد و او با ورود حاج قاسم، مجبور شد تلفن را قطع کند. حاج قاسم با دیدن این صحنه از پدرم پرسید که با چه کسی حرف می زدی؟ وقتی پدرم گفت که قصد داشته روز دختر را تبریک بگوید، حاج قاسم با تاکید می گوید که حتما بعد از جلسه با دخترت تماس بگیر و از طرف من هم روز دختر را تبریک بگو.
دختر شهید مدافع حرم ادامه داد: اولین دیدار من با شهید سلیمانی، مربوط به اولین سفر خانواده شهدا مدافع حرم به سوریه میشود. لحظه سوار شدن به هواپیما، مادر بزرگمگفت که سردار سلیمانی هم سوار هواپیما شده است. ابتدا فکر کردیم اشتباه کرده و گفتیم که حاج قاسم حتما با پرواز خصوصی سفر می کند. اما بعد از چند لحظه متوجه شدیم که سردار داخل هواپیماست. پس از آن، به درخواست خانواد شهدا که در پرواز بودند، قرار شد از هر خانواده یک نفر به دیدن ایشان برود که قرعه به نام من زده شد. بعد از دیدار حاج قاسم حسی داشتم که انگار با پدر شهیدم ملاقات کرده بودم.
توجه خاص حاج قاسم به عتبات عالیات
در ادامه برنامه، حاج بهمن صحرایی رئیس ستاد بازسازی عتبات عالیات استان کرمانشاه که داستان اسارتش در عراق به دست آمریکایی ها و تلاش حاج قاسم برای آزادی وی را هرگز فراموش نخواهد کرد، از خاطرات خود با شهید سلیمانی گفت.
وی با بیان اینکه شهید حاج قاسم سلیمانی ارادت ویژهای به عتبات عالیات داشت، گفت: علی رغم تمام مشکلات و با توجه ویژه حاج قاسم، عملیات مربوط به عتبات عالیات به صورت کامل انجام شد. هر بار در ستاد کرمانشاه مشکلی در این باره پیش میآمد، با توجه و همراهی حاج قاسم مشکلات حل می شد.
صحرایی ادامه داد: نیروی های بدر، مدتی در کرمانشاه بودند و به همین دلیل سردار سلیمانی به کرمانشاه رفت و آمد میکرد. او همیشه همراه شهید ابو مهدی المهندس بود و در نهایت باهم به سعادت و شهادت رسیدند.
در پایان برنامه شب خاطره، پرچم مبارک حرم سید الشهدا، اهدایی عتبات عالیات استان کرمانشاه با حضور خانواده شهدا و همرزمان سردار دلها و اجرای هنرمندانه مالک سراج به اهتزاز در آمد و فضایی معنوی سالن را پر کرد. پس از آن شرکت کنندگان در برنامه همزمان با زیارت پرچم مبارک حرم سید الشهدا اشک ریختند و این صحنه فوق العاده معنوی و دلنشین پایان روایت حبیب در استان کرمانشاه شد.
انتهای پیام/ 121