گروه بینالملل دفاعپرس- علیرضا صحرایی؛ همه چیز از آنجایی آغاز شد که دولت وقت آمریکا در سال ۲۰۱۲ در یک اقدامی مشکوک و تعجب برانگیز سازمان تروریستی منافقین را از فهرست گروهها و سازمانهای تروریستی خود خارج کرد. البته اگر بخواهیم کارگردان این نمایش را بشناسیم به کسی جز «هیلاری کلینتون» وزیر امور خارجه وقت آمریکا نمیرسیم. زیرا او بود که با لابیهای و جلسات متعدد و فراوانی که با برخی از اعضای این سازمان تروریستی در داخل و خارج از آمریکا داشت این تصمیم را موجب شد.
اما چرا آمریکا تصمیم گرفته است تا به خیال واهی خود از میان جنایتکارترین فرقه ضاله ایران بر روی «مریم رجوی» سرکرده آنها به عنوان رئیس جمهور آینده ایران سرمایهگذاری کند؟ پاسخ این سوال بسیار بااهمیت بسیار مهم و جالب توجه است. آمریکا بعد از اینکه در استفاده از اپوزیسیون داخلی به منظور ضربه زدن و سرنگونی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران ناامید و سرخورده شد تصمیم گرفت تا از اپوزیسیونهای موجود و فعال در خارج از ایران جهت این امر استفاده کند.
البته این اقدام سران آمریکا را میتوان به دلیل اینکه کوچکترین درک و شناختی از مردم داخل و فضای حاکم بر سیاست و اجتماع کشور ندارند را از هم اکنون سرمایهگذاری پوچ و بیسرانجام دانشت. زیرا سازمان تروریستی منافقین به دلیل انجام عملیاتهای تروریستی فراوان در داخل و اخرج از ایران و ترور و شهید کردن ۱۷ هزار ایرانی یکی از منفورترین سازمانهای خارج از کشور در میان اپوزیسیونهای ضد جمهوری اسلامی ایران دانست.
حال در این میان موضوعی که سران و مقامات ورشکسته و از دایره قدرت خارج شده آمریکا را به فکر انداخته تا یک بار دیگر به فکر استفاده از سازمان تروریستی منافقین جهت تحت فشار قرار دادن ایران و به زعم خود به دنبال انتخاب رئیس جمهوری برای آینده ایران بیافتند اغتشاشات و درگیریهای ماههای اخیر ایران بوده است. البته پیش کشیدن انتخاب رئیس جمهور برای آینده ایران با توجه به اینکه این اعتراضات و اغتشاشات اکنون به پایان رسیده را میتوان به عنوان نیروی محرکهای دانست برای اینکه مجددا این اغتشاشات شعلهور شوند.
از طرف دیگر باید به این موضوع پرداخت که در طول بروز اعتراضات و اغتشاشات اخیر در سطح کشور شاهد بودیم که اپوزیسیونهای خارج نشین و فراری از کشور که همیشه به دنبال عرض اندام در برابر جمهوری اسلامی بوده و در سر رویای سقوط و ضربه زدن به نظام اسلامی ایران را دارند با معرفی و برجسته کردن افرادی، چون مسیح علینژاد، رضا پهلوی و دیگر چهرههای به ظاهر اجتماعی و سیاسی ناراضی از جمهوری اسلامی سعی در این داشته و دارند تا به زعم و خیال خود برای آینده ایران رئیس جمهور انتخاب کنند.
اما موضوع مهم اینجاست که در این شرایط شاهد هستیم نشستی در روز یکشنبه ۲۷ آذرماه در شهر «واشنگتن» با سخنرانی «مایک پامپئو» وزیر امور خارجه سابق آمریکا در دولت «دونالد ترامپ» و «مریم رجوی» سرکرده سازمان تروریستی منافقین با حضور ۲۵۰ سناتور آمریکایی برگزار شده است. نشستی که در آن رئیس اسبق سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (C.I.A) در سخنرانی خود با به رسمیت شناختن «مریم رجوی» به عنوان رئیس جمهور آینده ایران ادعا کرد این سرکرده سازمان تروریستی منافقین در حال پیریزی یک جمهوری آزاد و دموکراتیک برای ایران است.
البته مضحک بودن و تهوعآور بودن این ماجرا آنجایی خود را نمایان میکند که «مایک پمپئو» در سخنان خود خبر از وجود برنامهای ۱۰ مادهای «مریم رجوی» برای آینده ایران میدهد. او حتی در این سخنان به دور از واقعیت و تخیلی خود پای خود را از این هم فراتر میگذارد و این برنامههای سرکرده سازمان تروریستی منافقین را تضمینکننده آیندهای آباد، دموکراتیک و آزاد برای ایران عنوان کرده است.
حال به روشنی مشخص میشود که آمریکا با انتقال اعضای منافقین از اردوگاه اشرف به آلبانی در سالهای قبل نگاهی بلندمدت و آیندهنگرانه در استفاده از آنها علیه ایران به عنوان اهرمی فشار در جهت تحمیل خواستهها و برنامههای خود به جمهوری اسلامی ایران داشته و دارد.
در پایان باید گفت سران و مقامات آمریکا آنقدر به استفاده مفید و موثر از سازمان تروریستی منافقین به عنوان یک ابزار کارگشا در برابر ایران امید بسته که تمامی اپوزیسیونها و فعالان سیاسی و اجتماعی داخل و خارج از ایران را از گردونه رقابت با سازمان منافقین خارج کرده و تمامی توان و پتانسیل خود را بر روی حمایت و پشتیبانی از این سازمان تروریستی در جهت ضربهزدن به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران معطوف کرده است. اما با توجه به تنفر تک تک مردم ایران نسبت به سازمان تروریستی منافقین این نقشه از پیش شکست خورده و نافرجام هم راه به جایی نخواهد برد.
انتهای پیام/ ۱۳۴