به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، پس از عملیات بزرگ و موفقیتآمیز فتحالمبین و الیبیتالمقدس در بهار همین سال، عملیات رمضان به نتایج پیشبینیشده نائل نیامد تا جبههها حالتی منفعل به خود بگیرد.
بعد از عملیات رمضان، رزمندگان عملیات محدود «مسلم» را انجام دادند تا در دهم آبان به عملیات محرم برسند که عملیاتی بزرگتر و وسیعتر از عملیات مسلمبنعقیل بود. عملیات محرم را به لحاظ دستاوردهایش عملیاتی موفق میدانند که هم روحیه را به جبههها تزریق کرد و هم قسمت زیادی از خاک کشورمان را آزاد ساخت. «جوان» در سالروز انجام عملیات محرم در 10 آبان در گفتوگو با «حسن دری» که به طور ویژه و دقیق روی این عملیات تحقیق و پژوهش داشته، نگاهی موشکافانه و جزئی به این عملیات دارد که در ادامه میخوانیم.
چه لزومی به انجام عملیات محرم در آن بازه زمانی و بعد از عملیات رمضان وجود داشت؟
بعد از عملیات رمضان بنبستی در جنگ ایجاد شد که باید از آن بیرون میآمدیم. بالاخره عدمالفتح عملیات رمضان در میان فرماندهان ناراحتی و سرخوردگی ایجاد کرده بود. پس باید عملیاتی انجام میشد که تضمینی در موفقیتش وجود داشته باشد. آقای رضایی در یکی از جلسات قرارگاه میگوید که حضرت امام به من گفتهاند دشمن را در نوار مرزی درگیر کنید و نگذارید تنور جنگ خاموش شود. این راهبردی که حضرت امام به آقای رضایی گفته بود و آقا محسن در جلسهای این مسئله را مطرح کرد، استراتژیای از دلِ این صحبتها به نام «عملیات محدود» درآورد. یعنی بعد از عملیات رمضان در طول نوار مرزی عراق را با عملیاتهای محدود درگیر کنیم تا برای انجام عملیات گسترده آینده هم یگانها بازسازی شوند هم عدمالفتح عملیات رمضان را پوشش دهد. به همین دلیل شناساییها برای اینکه در کدام محدوده مرزی عملیات صورت بگیرد، انجام شد. مناطق شناسایی شده و مدنظر دهلران، نفتشهر و سومار بود. قرار بود دو عملیات مسلم و محرم در این مناطق همزمان انجام شود اما به دلیل اینکه محدوده عملیاتی مسلم کوچکتر بود و دشمن خیلی در غرب برای انجام عملیات سرمایهگذاری نکرده بود، عملیات مسلم زودتر انجام شد و امکان همزمانی انجام دو عملیات از بین رفت. دیگر فرماندهان گفتند هر وقت منطقه عملیاتی محرم آماده شد در یک عملیات مجزا عمل کنید که در آخر انجام عملیات در دهم آبان سال 61 که با ایام محرم مصادف بود، میسر شد.
نمیشد این عملیات را همانند عملیات مسلم به شکل محدودتر و با تعداد نیروی کمتر انجام دهیم؟
به هرحال انجام عملیات باید طوری صورت میگرفت که هم موفقیتش تضمین شود و هم نتیجهای به دنبال داشته باشد. نتیجهای هم که در عملیات محرم به دست آمد شامل تسلط ما به چاههای نفت عراق بود. همچنین بعد از عملیات رمضان که توانستیم وارد خاک عراق شویم، در این عملیات هم توانستیم به خاک عراق نفوذ کنیم که در آن زمان مسئلهای مهم برای جبهههای جنگ بود. عملیات محرم، یکی از عملیاتهای برونمرزی ایران است، زیرا علاوه بر طرح آزادسازی اراضی اشغالی ایران در ناحیه مرزی فکه، پیشروی در خاک عراق نیز برنامهریزی شده بود. در این عملیات حدود 550 کیلومتر مربع از خاک کشور آزاد و حدود 300 کیلومتر مربع از خاک عراق در نوار مرزی به تصرف قوای ایرانی درآمد. همچنین جاده عینخوش ـ دهلران به طول 100کیلومتر از زیر دید و تیر دشمن خارج شد. شهرهای موسیان، دهلران و پادگان عینخوش از زیر آتش توپخانه دشمن خارج و سلسله جبال حمرین آزاد شد. منابع نفتی موسیان، بیات و حوضچههای نفتی زبیدات و تلمبهخانه و حدود 70 حلقه چاه نفتی نیز آزاد و قسمتی از مرز به طول 50 کیلومتر تأمین شد. اینها همه از نتایج عملیات محرم بود که نتایج کمی هم نیست. همین عملیاتهای مسلم و محرم باعث شد یگانها آمادگی خودشان را برای انجام عملیات والفجر مقدماتی حفظ کنند. حضرت امام این عملیات را «فتح بزرگ محرم» نام نهادند که نشان از تأثیرات بسیار زیاد عملیات بر جبههها دارد. انجام این عملیات کاملاً توجیهپذیر بود و حادثه شکسته شدن سیلبند شرایط را پیچیده کرد. چنین اتفاقی میتوانست در هر منطقه دیگری رخ بدهد و کاملاً غیرقابل پیشبینی بود. همانطور که در این عملیات یک معجزه بزرگ رخ میدهد یک حادثه ناگوار مثل طغیان رودخانه چیخواب و دویرج. در آن روزها قرارگاه چنین امکاناتی نداشت که بتواند با دقت وضعیت جوی یک ماه قبل و یک ماه بعد را پیشبینی کند، اما الان وقتی اطلاعات عملیات صحبت میکند، میتواند با دقیقترین ارقام وضعیت جوی را پیشبینی کند، ولی آن موقع نه اطلاعات کافی داشتیم و نه در مهندسی قوی بودیم.
چه معجزهای در این عملیات اتفاق میافتد؟
من این مورد را از نیروهای شرکتکننده در عملیات شنیدهام و واقعاً حکم یک معجزه را برای این عملیات دارد. در این منطقه ذهن فرماندهان همیشه درگیر این مسئله بوده که بخواهند از جاده دهلران – دزفول نیروهایشان را عبور دهند و به نقاط رهایی برسند. گشتیهای عراقی از ارتفاعات حمرین، 400، 280 و 350 دید زیادی به جاده داشتند و فرماندهان این دغدغه را داشتند که چطور باید این تعداد نیرو را بدون اینکه دشمن بفهمد عبور دهند. کسانی که آنجا حضور داشتند میگویند اتوبوسها در جاده بودند و امکان عبور از آن نقطه وجود نداشت. همه منتظر بودند که هوا تاریکتر شود تا شاید راهی برای عبور پیدا شود. در همان زمان ناگهان توفان عجیبی اتفاق افتاد به طوری که چشم، چشم را نمیدید. در همین لحظه فرمان حرکت اتوبوسها صادر میشود و خیلی سریع آن همه نیرو بدون اینکه عراقیها بفهمند از منطقه عبور میکنند. این معجزهای برای انجام این عملیات بود. در کنار این معجزه تیپ 14 امام حسین و یگان خرمآباد در منطقه عملیاتی با طغیان رودخانه چیخواب و دویرج مواجه میشوند و تعدادی از نیروهایشان را در جریان این حادثه از دست میدهند. قرار بود عملیات گستردهای از شمال بصره و از فکه اتفاق بیفتد که بعدها عملیات والفجر مقدماتی در آن منطقه انجام شد. گفته بودند اگر از شمال به دشمن بزنیم برای عملیاتهای بعدی جای پا ایجاد کردهایم. منطق حرف هم کاملاً درست بود ولی آنها پیشبینی نمیکردند رودخانه فصلی این منطقه در این موقع از سال طغیان کند و تمهیداتی برایش در نظر بگیرند. تنها نقطه ضعف این عملیات همین عدم پیشبینی این مسئله بود. دو سال از جنگ گذشته بود و هنوز فرماندهان تجربه کافی برای پیشبینی چنین پیشامدهایی را نداشتند. تا به حال در هیچ سندی ندیدهام که جایی نوشته شده باشد برای این موضوع پیشبینیهای لازم صورت گرفته یا یک دستور عملیاتی برای آن صادر شده است. کارهایی برای مهار سیل در رودخانه انجام شده بود اما سیلبند زده شده مقاومت لازم برای طغیان رودخانه در آن موقع از سال که بارانهای فصلی میبارد را نداشت.
با این تفاسیر یکی از دلایل موفقیتمان به شناسایی خوبی برمیگردد که از منطقه صورت گرفته بود؟
تقریباً یک ماه و 10روز قبل از عملیات، ابلاغی از طرف فرماندهی کل سپاه جهت شناسایی منطقه داده شد. شهید خرازی که در آن زمان فرمانده سپاه سوم بود، این ابلاغیه را جهت شناسایی کامل منطقه به نیروهایش میدهد تا مقدمات عملیات محرم، طرحریزی شود. طبق روال آن روزها، فرماندهان سپاه خودشان قبل از عملیات منطقه را میدیدند و شناسایی میکردند. شهید حسن باقری، سردار حاج احمد کاظمی، محمد ابوشهاب و شهید خرازی به منطقه آمدند و از نزدیک وضعیت منطقه را مشاهده کردند. یکی از مهمترین انگیزههای طرحریزی این عملیات آزادسازی جاده ارتباطی مرزی غرب به شرق، همین جاده دشت عباس و دهلران بود و چون دشمن روی ارتفاعات 175 و 178 حمرین تسلط کامل داشت، آزادسازی این ارتفاعات الزامی به نظر میرسید.
فرماندهی این عملیات برعهده که بود؟
به دلیل محدود بودن عملیات دو فرمانده خیلی در عملیات حضور نداشتند. در عملیاتهای گسترده آقای رضایی و صیاد از منطقه بیرون نمیآمدند ولی به دلیل اینکه محرم عملیات گستردهای نبود، مسئولیت عملیاتهای محدود را به ردههای پایینتر از خودشان مثل آقای رشید، رحیمصفوی یا شهید باقری واگذار میکردند و خودشان فقط به جبههها سرکشی میکردند. فرماندهی این عملیات به عهده شهید حسن باقری بود. اینگونه نبود که آقای رضایی و شهید صیاد مثل عملیات رمضان از زمان آمادهسازی عملیات در منطقه حضور داشته باشند. شهید باقری عملیات را فرماندهی کرد و یادگاری خوبی هم از خود بر جای گذاشت.
منبع:روزنامه جوان