يادداشت/ جواد معصومی

اهداف آمریکا از تداوم جنگ اوکراین

آمریکا از تداوم جنگ اوکراین برای تثبیت جایگاه خود در جهان آینده ناروشن اروپا به دلیل وابستگی حکمرانی آنها به ایالات متحده بیشترین بهره‌برداری ممکن را انجام خواهد داد.
کد خبر: ۵۶۴۲۶۲
تاریخ انتشار: ۱۰ دی ۱۴۰۱ - ۰۳:۱۵ - 31December 2022

اهداف آمریکا از تداوم جنگ اوکراینگروه بین‌الملل دفاع‌پرس- جواد معصومی، تحلیلگر ژئوپلیتیک؛ کشور‌های اروپایی پس از ورود به جنگ اوکراین فصل جدیدی از تاریخ تجربه می‌کنند، جنگی که حاصل سیاست‌های آمریکا و متحدانش از جمله رژیم صهیونیستی و انگلیس بوده و بهای آن را آحاد جامعه مردم اروپا می‌پردازند. یکی از مؤلفه‌های مهم مؤثر در اروپا در بخش‌های، سیاسی اقتصادی اجتماعی و ... موضوع انرژی است. به نظر می‌رسد با ادامه روند جنگ اوکراین، وضعیت کشور‌های اروپایی در حوزه انرژی در سال ۲۰۲۳ میلادی با مشکلات جدی تری مواجه می‌شود. بر اساس مطالعات و آمار‌های وضعیت فعلی، چالش‌های پیش رو از قبیل تهدید‌ها و فرصت‌های برخی کشور‌های اروپایی تحلیل می‌شود. 

از آنجایی که اروپا در حال حاضر در یک نقطه عطف و به تعبیری در یک پیچ تاریخی مهم قرار گرفته است؛ بنابراین هرگونه سیاست‌گذاری برای سال ۲۰۲۳ میلادی می‌تواند وضعیت کشور‌های اروپایی را دچار آینده‌ای نسبتاً خوش‌بینانه و بدبینانه کند. پرسش این است که وضعیت کشور‌های اروپایی در سال ۲۰۲۳ میلادی در حوزه انرژی چگونه خواهد بود و آیا متغیر‌های توازن انرژی جهت خروج از این بحران که منشأ بسیاری از مشکلات اروپا می‌باشد وجود دارد یا خیر؟

نظر به اینکه میزان مصرف انرژی‌های فسیلی اروپا ۷۶ درصد به تفکیک (۳۰ درصد، نفت ۳۴ درصد گاز، ۱۱ درصد زغال سنگ) است. به تعبیری میزان وابستگی اروپا به انرژی‌های فسیلی ۷۶ درصد می‌باشد. میزان مصرف و وابستگی مذکور بیانگر این امر است که بیشترین تأثیر حوزه انرژی در اروپا سوخت‌های فسیلی بوده و جانشینی عوامل جایگزین به دلیل وابستگی شدید عملاً وجود نداشته و یا ناچیز است.

با توجه به وضعیت ژئوپلیتیکی همه شهر‌ها و کشور‌های اروپا به میزان یکسانی در حوزه انرژی و بحران‌های ناشی از آن متأثر نمی‌شوند. شهر‌های هامبورگ، مونیخ، ورشو، بوداپست و کشور‌های آلمان و لهستان به عنوان متولیان صنعت و متصل زنجیره‌ای به یکدیگر بیشترین آسیب را در سال ۲۰۲۳ میلادی خواهند دید. یکی از دلایل این امر وابستگی به انرژی گاز بوده و هرگونه بازی سیاسی بدون آینده نگری، وضعیت اروپای غربی بویژه آلمان صنعتی را در سال ۲۰۲۳ میلادی به سمت بحران جدی‌تر و حتی صنعت زدایی مواجه خواهد کرد.

در سال ۲۰۲۲ میلادی اقتصادی آلمان در وضعیت نامناسبی قرار دارد و حکمرانی اشتباه دولت‌مردان آلمانی در این سال به دلیل نفوذ همه جانبه ایالات متحده بوده که موجب ایجاد اعتراضات گسترده اعم از اقشار پرستاری و کارگری شد. در صورت موفقیت‌آمیز بودن این اعتراضات همانند درخواست افزایش حقوق؛ موجب نابسامانی در سایر بخش‌های دیگر از وضعیت اقتصادی از جمله افزایش قیمت تمام شده کالا و خدمات را به دنبال خواهد داشت. به عبارت دیگر هرگونه افزایش دستمزد موجب تورم بیشتر و حتی اجرای بسته‌های حمایت معیشتی نیز موجب کسری بودجه خواهد شد؛ چراکه منشأ این معضلات و مشکلات حل وفصل و یا کم اثر شده است. علت اصلی و منشأ مشکلات کشور‌های اروپایی وابستگی به سیاست‌های غرب و آمریکا بوده و در این شرایط هرگونه شوک در افزایش قیمت انرژی موجب فرار شرکت‌ها و سرمایه‌گذار‌ها از اروپا و در نتیجه صنعت‌زدایی کامل کشور‌هایی همچون آلمان خواهد شد و بر اساس گزارش‌های آماری منتشر شده کشور آلمان از زمان جنگ اوکراین با کاهش نرخ رشد تولید مواجه شده و با احتمال افزایش ابتلا به بیماری‌هایی از جمله کووید ۱۹ و همچنین قطع کامل گاز روسیه وضعیت آلمان بدبینانه‌تر نیز خواهد شد و با صنعت‌زدایی کشور‌هایی مانند آلمان؛ خلاً بخش صنعت توسط سایر کشور‌ها با فرصت‌های جدیدتری ایجاد که این صعنت‌ها بیشتر شامل کشور‌های غیر ناتویی و عدم تخاصم با روسیه خواهد بود.

با توجه به بررسی وضعیت کشور‌های اروپایی و اختلافات و مشکلات مختلف، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و. ناشی از جنگ اوکراین اینگونه به نظر می‌رسد که سیاست‌گذاری پویا و عملیاتی برای خروج از بحران‌های جدی متصور در سال ۲۰۲۳ میلادی وجود نداشته و یک سردرگمی در سیاست‌گذاری راهبردی متصور است. این سردرگمی سیاسی میزان آسیب‌پذیری کشور‌های مختلف اروپایی در سال ۲۰۲۳ میلادی بالاتر خواهد برد و در صورت ادامه این روند (نفوذ سیاسی امریکا در اروپا) وابستگی آنان به غرب نیز به همان میزان افزایش خواهد یافت و برخی از کشور‌هایی که به دلایل مختلف از جمله بحران‌های ناشی از جنگ اوکراین آسیب خواهد دید عبارتنداز، آلمان اتریش و ایتالیا به دلیل وابستگی به انرژی گاز در صنعت و پس از آن‌ها کشور‌های انگلیس فرانسه و اسپانیا به دلیل پیروی از سیاست‌های اقتصادی انقباضی ایالات متحده است. برخی کشور‌های اروپایی وضعیت مناسب‌تری را می‌توانند با سیاست گذاری هوشمندانه برای خویش رقم بزنند که عبارتند از مناطق، بالکان صربستان نروژ و ایرلند جنوبی (غیر بریتانیایی).

به طور کلی کشور‌هایی که کمترین چالش و تخاصم را با روسیه دارا می‌باشند و غیرناتویی هستند وضعیت مناسب‌تری را در سال ۲۰۲۳ میلادی برای آن‌ها متصور است. از طرفی سایر مؤلفه‌های تأثیرگذار در جهان و اروپا، تغییرات آب و هوایی و گرم شدن کره زمین بوده که موجب افزایش قیمت مواد غذایی و سایر کالا‌های اساسی خواهد شد. همچنین افزایش نرخ بهره توسط بانک مرکزی اروپا متأثر از سیاست پولی آمریکا نیز موجب افزایش هزینه‌های تولید و کاهش نرخ رشد خصوصاً در کشور آلمان را به دنبال خواهد داشت. در مجموع این مؤلفه‌ها علاوه بر سایر موارد بحران‌های اجتماعی و اغتشاشات در سال ۲۰۲۳ میلادی تشدید خواهد کرد. به نظر می‌رسد با ادامه این روند در حکمرانی اروپا ناآرامی‌های اجتماعی و بحران اقتصادی در اروپا در سال ۲۰۲۳ نگران کننده‌تر خواهد گردید که این بحران‌ها ناشی از سیاست آمریکایی‌ها و تبعیت و وابستگی حکمرانی اروپا به ایالات متحده است. در واقع آمریکا برای فرار از افول تثبیت جایگاه، سیاسی، اقتصادی و هژمونی خود در جهان، از ظرفیت کشور‌های اروپایی بهره برداری می‌کند و این در حالی است که از تداوم جنگ اوکراین بیشترین سود حاصل آمریکایی می‌شود که از جغرافیای جنگ فرسنگ‌ها فاصله دارد.

علیرغم نفوذ گسترده لابی آمریکا در اروپا یکی از سناریو‌های محتمل سال ۲۰۲۳ میلادی منازعه و کنشگری اروپا با آمریکا و سعی در کاهش وابستگی به غرب می‌باشد که نتیجه آن سیاست اروپا بدون آمریکا می‌باشد. بر اساس داده‌های آماری آژانس بین المللی انرژی اروپا؛ در حال حاضر کشور‌های اروپایی با کمبود ۲۷ میلیارد مترمکعب گاز طبیعی مواجه است که از این میزان کمبود گاز، ۱۷ درصد آن از روسیه، ۲۲ درصد از نروژ، ۱۰ درصد از الجزیره و الباقی توسط سایر کشور‌ها تأمین می‌گردد و نکته بسیار مهم و قابل تأمل این است که آمریکا بعد از آغاز جنگ اوکراین حدود ۲۵ درصد انرژی گاز (ال ان جی) اروپا را تأمین می‌نماید. به سادگی می‌توان نتیجه گرفت که ایالات متحده با ایجاد سیاست تنش، تداوم درگیری و جنگ اوکراین منافع متنوعی را مدنظر داشته است. در واقع سود حاصل از جنگ اوکراین به جیب شرکت‌های نفت و گاز آمریکایی رفته و آمریکا با ایجاد آشفتگی ژئوپلیتیکی بیش از ۲۰۰ میلیارد دلار منافع را تأمین کرده که این نرخ سود از سال ۱۹۹۰ تاکنون در آمریکا بی‌سابقه بوده است. در حقیقت دولت مردان و مردمان کشور‌های اروپایی قربانی سیاست آمریکای استعماری و انگلیس خبیث شده‌اند. 

با ادامه این روند عدم تغییر جدی در رویکرد حکمرانی سیاست‌مداران اروپایی و گسترش درگیری جنگ اوکراین و احتمال قطع کامل انرژی گاز روسیه به اروپا و کاهش ظرفیت ذخایر گازی و حتی احتمال اتمام ذخایر انرژی گاز در پایان زمستان؛ اروپا مجبور به افزایش تقاضای گاز در پاییز سال ۲۰۲۳ میلادی خواهد شد که پیش‌بینی می‌شود در پاییز سال آینده قیمت گاز در سطح جهانی تا ۲۰ درصد افزایش یابد که این امر سود و منافع اقتصادی آمریکا را افزایش خواهد داد. در نتیجه هرگونه تنش و اختلاف در کشور‌های اروپایی حافظ منافع آمریکا خواهد بود.

اتحادیه اروپا به خوبی می‌داند که در حوزه انرژی خصوصاً گاز کشور‌های، ایران چین و روسیه مهم‌ترین عامل‌های تعیین کننده در کمک به خروج از بحران اروپا در سال ۲۰۲۳ میلادی می‌باشند و با افزایش میزان ابتلا به کرونا در اروپا و از طرفی شوک‌های عرضه انرژی وضعیت اروپا بحرانی از وضعیت کنونی خواهد گردید و یکی از سناریو‌های محتمل بازی شرقی اتحادیه اروپا (به دلیل نیاز) با کشورهای، ایران روسیه و چین خواهد بود؛ و هرچند در حال حاضر چشم اندازی در سیاست‌گذاری اروپا در روابط با ایران در برخی از کشور‌ها خصوصاً آلمان مشاهده نیم‌شود، اما اروپا برای تأمین برق، گرما، صنعت و خانوار نیاز شدید انرژی گاز کشور‌هایی از جمله ایران است و حتی زغال سنگ نیز به دلیل آلایندگی و مرقوم به صرفه نبودن نیز ناجی اروپا نخواهد بود.

حکمرانی اروپا در سال ۲۰۲۳ میلادی به دلیل تبعیت از سیاست‌های بحران‌زایی، آمریکا تیره و ناروشن است. چراکه از مشکلات و بحران‌های، اجتماعی، اقتصادی نظامی و ... بوجود آمده در اروپا آمریکا بیشترین سود را می‌برد. توصیه نویسنده این سطور به سیاستمداران اروپایی خصوصاً آلمان و فرانسه این است که قبل از وقوع بحران‌های جدی‌تر، با رویکرد حکمرانی بدون دخالت و نفوذ آمریکا و رژیم صهیونیستی اروپا را اداره کنند. چرا که جهان حاضر به دلایل متعدد بویژه با افول تدریجی آمریکا و ظهور قدرت‌های جدید مثل چین و روسیه به سمت چندقطبی شدن می‌رود و پیروی اتحادیه اروپا از آمریکا در تشدید و تداوم جنگ اوکراین، به ضررشان تمام خواهد شد. هر چند اتخاذ سیاست مستقل، از منظر آمریکایی‌ها ورود اروپا به جنگ اقتصادی تعبیر خواهد شد و واکنش‌های جدی را به همراه خواهد داشت؛ اما برای عبور از بحران، چنین سیاستی الزامی است.

انتهای پیام/ ۱۳۴

نظر شما
پربیننده ها