به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، هرچه به دهه فجر نزدیکتر میشویم، جشنوارههای ادبی و هنری با عنوان «فجر» در رسانهها بیشتر به چشم میخورد. یک عضو از خانواده جشنوارههای فجر، «جشنواره بینالمللی شعر فجر» است که امسال پا به ۱۷ سالگی خود میگذارد. در کشور ما جشنوارههای ادبی که سنشان دورقمی شده باشد، بسیار اندک است. البته باید به شعر فجر و جایزه ادبی جلال تبریک گفت که به سن بلوغ رسیدهاند. در همین راستا با «محمدکاظم کاظمی» نویسنده و شاعر افغانستانی که دبیری یازدهمین دوره از جشنواره شعر فجر را در کارنامه دارد به گفتوگو نشستیم.
رویداد نشدن جشنواره شعر فجر اول به جایگاه شعر در کشور برمیگردد
با توجه به این که امسال هفدهمین دوره از جشنواره شعر فجر برگزار میشود به نظر شما این جشنواره چقدر به یک رویداد فرهنگی و تأثیرگذار مبدل شده است؟
در مورد اینکه جشنواره چقدر رویداد فرهنگی و تأثیرگذار است یا خیر به نظرم این موضوع در قدم اول به خود شعر برمیگردد. مگر اساساً شعر امروز ما، چه مقدار رویدادساز و تأثیرگذار است؟ واقعیت این است که شعر در جامعه به دلایل متعدد تأثیرگذاری گذشته را از دست داده است. تصوری که مردم از شعر دارند، همان آثار شاعران قدیم و برخی از شاعران امروزی است. بسیاری از عموم جامعه هم ارتباطی با شعر ندارند. عموم جامعه مخاطب سینما، موسیقی و ورزش هستند، ولی شعر این موقعیت را طبیعتاً از دست داده است. طبیعی است که هر رویدادی که مرتبط با شعر باشد این مشکل را دارد. یعنی اگر ما شب شعر هم برگزار کنیم عموماً مخاطبانش شاعران هستند؛ آن هم شاعرانی که بسیاری از مواقع دعوتشان میکنیم که به جلسه بیایند.
اگر کتاب شعر هم منتشر میکنیم، باز مخاطبانش شاعران هستند
اگر کتاب شعر هم منتشر میکنیم دوباره مخاطبانش شاعران هستند و به ندرت بعضی از شاعران میتوانند از این دایره خارج شوند و ارتباط عمومی با جامعه بگیرند. نمیخواهم بگویم که هیچ شاعری این ارتباط را ندارد، اما خب تعدادشان کمتر است؛ بنابراین هر رویدادی با هر شکلی که برگزار و هر تلاشی برای آن شود طبیعتاً اثر گذاریش زیاد نخواهد بود. به همین دلیل نمیتوانم بگویم که جشنواره شعر فجر در هیچ کدام از دورههای خودش یک رویداد فرهنگی و تأثیرگذار جدی بوده است. نه تنها جشنواره شعر فجر دیگر جشنوارهها هم همینطور. جشنوارههای شعر متعددی در طول سال برگزار میشود، اما مردم اینها را به چشم یک رویداد فرهنگی عمومی نمیبینند. حالا این بحث هم مطرح است که آیا واقعاً انتظار داریم هر برنامه مرتبط با شعر به یک رویداد فرهنگی تأثیرگذار مبدل شود با توجه به اینکه در بین عموم مردم ارتباط عمومی وجود ندارد.
شما درباره محدودیتهایی که از سوی مردم وجود دارد و باعث رویداد نشدن این امر منجر شده است، دیگر چه عواملی را در این خصوص مرتبط میدانید؟
در بین خواص و جشنواره هم طبیعتاً محدودیتهایی وجود دارد. اینکه محافل شعر در جشنواره بینالمللی فجر هم نسبتاً محدودتر بوده و جشنواره در رسانههای فراگیر کمتر دیده شده است، میتواند از عوامل دیگر باشد. این مسأله معطوف به یک سال نبوده و در همه دورهها تکرار شده است.
نقطه قوت جشنواره نقطه ضعفش هم هست
با توجه به اینکه شما در دورهای دبیر علمی جشنواره شعر فجر بودید، فکر میکنید این جشنواره هنوز از چه نقایصی رنج میبرد و چه قلههایی در آن هست؟
کتابهای شعر شاعران به طور عموم در این جشنواره شرکت داده میشود و نیاز به فراخوان ندارد و این خوب است. این جشنواره میتواند داوری کارنامه شعر کشور حساب شود. اینکه همه کتابها در جشنواره شرکت داده میشوند نقطه قوت است، اما به نظرم همین نقطه، نقطه ضعفش هم هست. شاعرانی که کتاب منتشر نکردهاند عمدتاً نمیتوانند در این جشنواره شرکت کنند و این یک مسأله است. مسأله دیگر، شاعری است که کتابی را منتشر میکند. طبیعی است که در همان سال هم چند شاعر برجسته دیگر شرکت کردهاند و او با کتاب خوبش شانس برگزیده شدن را از دست میدهد، ولی در سال بعد با کتاب سطحی و معمولی خودش این شانس را دارد که در صدر بنشیند و این اشکال دارد.
چرا جشنواره مجبور است شاعران را بر اساس کتاب قضاوت کند؟
در گذشته داوری جشنواره با ارسال شعر انجام میشد و یک مشکل عمده داشت و آن هم این بود که یک شاعر سالهای متعددی با یک شعر شرکت میکرد. کسی هم نمیتوانست در جشنواره پیگیری کند که این شعر در چه زمانی سروده شده است. یک فرد هم میتوانست با شعر قدیمی خود شرکت کند؛ بنابراین جشنواره باید محصولات همان سال را بررسی کند و به این دلیل ناگزیر است داوریهایش بر اساس کتاب باشد. نقطه ضعف جشنواره این بود، اما به نظرم خوب است که جشنواره بخشهای جنبی داشته باشد که در دوره دوازدهم این بخش را داشت. دورهای که سعید بیابانکی دبیرش بود. آن دوره یک بخش ویژه برای شعر جوان اختصاص دادند که طرح خوبی بود و بعد هم شاید به خاطر حاشیههایی که برایش پدید آمد، تکرار نشد.
هیچ وقت محتوای جشنواره حکومتی نبوده است
چرا جشنواره شعر فجر نتوانسته بعد بینالمللیاش را نمایان کند و به دعوت شاعران مقیم ایران برای شعرخوانی محدود شده است؟
بخشی از این مسأله و ضعیف بودن بُعد بینالمللی جشنواره شعر فجر به خاطر وضعیت اجتماعی و سیاسی است. حتی در داخل کشور هم میبینیم که خیلی از شاعران در جریانهای ادبی و یا محافل خیلی بازی گرفته نمیشوند. افتراق و شکاف اجتماعی که بین عموم مردم اتفاق افتاده است طبیعتاً بین شاعران هم رخ داده است. خیلی از شاعران جشنواره را به خاطر اینکه اسم آن را یک جشنواره حکومتی میبینند، شرکت نمیکنند، اما واقعیت این است که هیچ وقت محتوای جشنواره حکومتی نبوده و فقط اسمش حاکمیتی بوده است. خب، حکومت تأمین کننده این جشنواره است. منتهی من تابهحال دخالتی را در محتوا ندیدهام. حالا بعضی ملاحظات در مورد افراد خاص در زمانهایی به خاطر مسائل حراستی که اتفاق افتاده، بوده است. اما به ندرت بوده، ولی موارد زیادی که بگوییم چشمگیر بوده، نیست. آن هم باز یک مسأله ناگزیری است. در مجموع این مشکل در عموم مردم هم وجود دارد.
جشنواره شعر فجر میتواند بینالمللی باشد، البته با حذف یک قید!
موضوع دیگر این است اگر جشنوارهای بخواهد بینالمللی شود باید کتابهای شعری که در خارج از ایران منتشر شده است را در جشنواره شرکت بدهد. این کار به لحاظ فنی امری سخت است. البته از این جهت که بعضی از کتابها مجوز چاپ در ایران را پیدا نمیکنند و اگر کتابی مجوز چاپ نداشته باشد چطور میتواند برگزیده باشد. جشنواره شعر فجر میتواند بینالمللی باشد، اما با حذف این قید که الزاماً کتاب در داخل کشور منتشر شده باشد. کتابهایی هم از ایرانیان خارجنشین، افغانستانیها، پاکستانیها و ... هم شرکت داده شوند. منتهی این هم دشواریهای خودش را دارد.
دو دستگی شاعران، عدهای را از جشنواره دور میکند
اگر جشنواره بخواهد به طور جدی بُعد بینالمللیاش را نمایان کند به امکانات بیشتری نیاز دارد. متأسفانه سالهاست جشنوارهها رو به تقلیلاند. چرا که نیاز به بودجه دارند. طبیعتاً با این امکانات و بودجهها که سال به سال در مورد محفلها، جوایز و ... آب میرود، کار مقداری سخت میشود. این قیدی که شاعران و مردم را دو دسته تلقی میکند که برخی با حکومت میانه خوبی دارند و یک عده ندارند به صورت ذهنی ولو اینکه قانونی هم نباشد طبیعتاً افراد را از جشنواره دور میکند. این مسألهای اجتماعی است که متأسفانه در کشور وجود دارد و ربطی هم به حکومت ندارد.
اثر انحلال بنیاد شعر و ادبیات داستانی بر جشنواره شعر فجر
این یک مسأله فنی است. تهیه کتابها و دعوت از مهمانان نیاز به بودجه و نیروی انسانی دارد. با این وضعیتی که خود جشنواره سال به سال تشکیلات برگزارکنندهاش لاغر میشود برایش مشکل است. جشنواره را سالهای قبل بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان برگزار میکرد و بعد بنیاد هم منحل شد. طبیعتاً اگر تشکیلات قویتری داشته باشیم میتوانیم انتظار کار بیشتر را داشته باشیم.
در هر جشنواره، شعرخوانی شاعران برای شاعران صورت میگیرد
چرا بزرگترین جشنواره شعر و ادبیات کشور، فقط محفلی برای شعرخوانی شاعران برای شاعران دیگر شده است؟
خود این مسأله قابل بحث است. آیا سایر محافل شعری ما شعرخوانی شاعران برای غیر شاعران است یا خیر؟ مشی و روش کدام یک از جشنوارههای خصوصی و دولتی، خلاف این است؟ این موضوعی است که عمومیت دارد و تا وقتی عموم مردم مخاطب شعر نباشند در هر جشنواره شعر ـ فرقی نمیکند جشنواره شعر فجر باشد یا جشنواره شعر رضوی ـ شعرخوانی شاعران برای شاعران صورت میگیرد که دلایل اجتماعی دارد.
برای بررسی جشنواره شعر فجر با ما همراه باشید و اخبار مرتبط را بخوانید. در گزارش بعدی هم میزگردی با شاعران برجسته کشورمان درباره هفدهمین جشنواره شعر فجر خواهیم داشت و با آنان در خصوص دستاوردهای جشنواره و نشیب و فرازهایش صحبت خواهیم کرد.
منبع: فارس
پایان پیام/ ۱۳۴