به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، «سعیده نیک اختر» در گفتوگویی پیرامون جایگاه فیلمهای جشنواره فجر در سینمای ایران، اظهار داشت: خیلی خوشحال هستم که به جشنواره چهل و یکم آمدم به جرات میتوانم بگویم این جشنواره به خاطر فیلمهایی که حضور دارند خوب و قوی است هر ساله یک فضایی وجود دارد که رسانهها مطبوعات و منتقدان فیلمها را نگاه میکنند و اسم فیلم و عوامل برای آنها مهم است و میشود گفت یک گمانه زنی میکنند که به دیدن فلیمها به این جشنواره بیایند یا نه امسال هم مانند سالهای قبل اسم فیلمها برای مطبوعات مهم بود و آنها با اسامی در فیلمهای مواجه شدند که برای آنها آشنا نبود یا کمتر شناخته شده بودند بنابراین نمیتوانستند خیلی نظر بدهند ما هم همینطور بودیم.
نیک اختر افزود: در جشنواره امسال ما فیلمسازهایی داشتیم که فیلم اولی بودند، فیلمسازهای خانم نظیر ناهید صدیق که آه سرد و لیلی عاج که سرهنگ ثریا را ساخته اند که نشان دهنده پیشرفت است که میتوانیم به آیندهای مثل خانم قیدی و آبیار که سینمایی را که خواست خودشان است را امسال و سالهای آتی ببینیم اتفاقا این ۲ فیلم در شرایط بسیار سخت ساخته شده اند.
این منتقد سینما و مستندساز ادامه داد: در این جشنواره فیلمهایی با موضوعات جدید و ژانرهای متفاوت مانند سینمای اجتماعی، سینمای جنگ، فیلم ملو درام، طنز اجتماعی داشتیم. در فیلمهای جنگل پرتقال و چرا کریه میکنی رگههایی از طنز وجود داشت که مورد نیاز جامعه و محترمی بود که یک خانواده میتواند با فرزند خود آن را در سینما ببیند.
وی با بیان اینکه تاکنون ۹ فیلم از جشنواره فجر را دیدهام، توضیح داد: فیلم مورد علاقه من جنگل پرتقال و شماره ۱۰ است، در فیلم جنگل پرتقال که یک سینمای اجتماعی است رگههایی از سینمای نو اجتماعی صدرعاملی که تهیه کننده کار بود، دیده میشد. یک فضایی بین یک دانشجوی امروز و دانشجویی که سالها پیش فارغ التحصیل شده در یک لوکیشن خوش رنگ و لعاب و فضای زیبا در مناطق شمال کشور فیلمبردای شده بود.
نیک اختر تاکید کرد: سینمای ایران اجتماعی است، باید اول جایگاه آن را بشناسیم بعد در مورد آن صحبت کنیم همه میدانیم سالهاست از زمان سینمای آنالوگ تا سینمای دیجیتال تحریم هستیم و صنعت سینما به عنوان خرید و فروش برای چرخه اقتصادی نداریم، اما باز در کشور و آن طرف مرزها سینمای ما دیده میشود، چون سینمای ایران اجتماعی و دغدغهمند است یعنی هر کارگردانی که وارد چرخه فیلم سازی میشود اول دغدغههای خود را به تصویر میکشد و هر چه اثر آنها به مشکلات جامعه نزدیکتر باشد مردم بیشتر با آن همزاد پنداری میکنند و به نوعی منتظر هستند خود را داخل پرده سینما ببیننند؛ فیلم جنگل پرتقال هم از این قائده مستثنی نیست وقتی ما کسی را داریم که دنبال کار میگردد و دغدغه کار و امرار معاش دارد روابط اجتماعی دارد تنهاست و علت آن را نمیداند در فیلم دچار یک استحاله گیری میشود این سینما را ما میپسندیم. مخاطب خوشش میآید شخصیت اول فیلم دچار استحاله شود یعنی یک چیزی هست که از آن ناراضی است و به آن پی برده یا دیگران آن را به او گوشزد میکنند و در پایان فیلم این تغییر میکند.
این منتقد سینما و مستندساز در پاسخ به این پرسش که خیلیها انتقاد داشتند چرا آخر فیلم چرا گریه نمیکنی چرا دگرگونی اتفاق افتاد، گفـت: من میخواهم بگوئیم چرا نباید رخ میداد اگر سکانس آخر نبود شاید خیلیها دست خالی از سالن بیرون میرفتند، ولی هوشمندانه و به عمد اتفاق افتاد که زحمتهایی که آن فرد کشید به نتیجه رسید من فکر میکنم چیزی بدون تلاش به دست نمیآید موضوعی است نسل جوان دوست دارد براساس یک معجزه خواسته اش برآورده شود، ولی در این ۲ فیلم به این موضوع به صورت مستقیم اشاره شده است.
فیلم عطر آلود اگر دوباره تدوین شود قوام مییابد/ توجه به غنای شخصیت
وی در مورد فیلم عطرآلود نیز توضیح داد: در این فیلم کمی دستمایههای شاعرانگی و بازی با نمادها وجود داشت، اما به نظر من نسبت به فیلم قبلی مقدم دوست، یک پله افت کرده بود و اینگونه به نظر میرسید یک حجم زیادی از داستان در فیلم فشرده شده اگر فیلم یکبار دیگر تدوین شود قوام پیدا میکند.
نیک اختر افزود: در ۳۰ دقیقه اول فیلم دو نفر با هم ازدواج میکنند بچه دار میشوند و روند اتفاقها خیلی سریع و فشرده روی میدهد بر عمق شخصیت کمتر کار شده مقدم دوست که یک نویسنده توانمند است و به متن بسیار اهمیت میدهد باید به غنای شخصیت بیشتر توجه میکرد.
این منتقد سینما و مستندساز خاطرنشان کرد: شخصیت پردازی در سینما اینگونه است که ما بدانیم فرد چه چیزی میخورد، کی پا میشود، اطرافیان او چه کسانی هستند و علایق او چیست ما جای چند المان را خالی میدیدیم مثلا پدر و مادرها را واضح نمیبینیم دیالگ آنها کم و با لهجه محلی است که مخاطب به درستی متوجه نمیشود، این باعث میشود از عمق شخصیت پردازی در داستان کم شود.
جسارت سازنده فیلم سرهنگ ثریا قابل تقدیر است/ قابل فهم نبودن این اثر برای مخاطب خارجی
وی همچنین در مورد فیلم سرهنگ ثریا ساخته لیلی عاج گفت: این فیلم تولید سختی داشت، فضای داخلی در کار وجود ندارد و لوکیشن در فضای باز به خاطر سرما کار را سخت میکند عوامل را نمیتوان در یکجا متمرکز کرد که ذهنیت آنها دچار خدشه شود نمیگوئیم اگر فیلمی تولید سختی داشته باشد کار خوبی است میخواهیم بگوئیم سازنده در شرایط سخت اجتماعی جسارت ساخت چنین اثری را داشته در دورهای که متن از ارزش و اهمیت افتاده فیلم دکوپاژ نمیشود بدون میزان سن قبلی بازگیر به صحنه میرود جسارت در تولید کار یک مزیت است و میشود امیدوار بود که با وجود کمبود ابزار باز به سمت ساخت این کارها میرویم. به لحاظ ساختار جغرافیا بسیاری از سازندگان فیلم سعی میکنند فیلم خود را در نیمه دوم سال بسازند تا برای بارش باران و برف کمتر هزینه کنند.
نیک اختر اضافه کرد: این فیلم براساس یک عکس ساخته شده، اما تلاش سازنده آن قابل تقدیر است، ولی خروجی کار آن چیزی که برایش زحمت کشیده شده نیست بر متن باید تکیه کرد فقط با قاب بندی خوب نمیتوان به نتیجه مطلوب دست یافت در این فیلم ما تلاش یک عده مادر و پدر رنج کشیده را میبینیم و ایدئولوژی آنها را درک میکنیم تلاشهای مادرانه و فشارهای جامعه را میبینیم، اما جواب نمیگیریم فیلمی خوب است که به ما نشان دهد پس زمینه اتفاق چه بوده، تا دانش قبلی وجود نداشته باشد درد مادران را نمیتوان فهمید اگر این فیلم برای مخاطبان خارجی اکران شود آنها موضوع را متوجه نمیشدند، چون نمیدانند قرارگاه عشرف کجاست و بچهها و جامعه دست خوش چه اتفاقات و تغییراتی شده است فقط با دو زیرنویس مخاطب نمیتواند موضوع را بفهمد افرادی هستند که از این مکان فرار کردند و اتفاقات را توضیح دادند تهیه کننده میتوانست از مطالبی که آنها میدانند، استفاده کند مثلا شست و شوی مغزها به چه صورت بوده من میدانم آنها هر هفته یک مراسمی دارند که از زمان حال و گذشته خود یک دست نوشته باید بنویسند و به مافوق خود دهد و به داشته و نداشتههای خود اعتراف کند یعنی از خود هیچ اراده و قدرت تصمیم گیری ندارد ما باید این را در فیلم میدیدیم و منطق و فضای حاکم برر فضای قرارگاه عشرف را میفهمیدیم این کار با فیلم برداری از آن مکان یا تعریف از افرادی که از آنجا فرار کرده بودند فراهم میشد تا مخاطب بفهمد مادران تلاش مذبوهانه نمیکند.
این منتقد سینما و مستندساز اضافه کرد: فیلم خالی از عکس بود اتفاقات باید مستمر طبق یک فیلمنامه با نقطه آغازین، میانی، گره و گره گشایی پایانی اتفاق میافتاد، فیلم بر روی یک روند خطی حرکت کرد که اطلاعات زیادی به ما نمیداد.
پرده برنداشتن از حقیقت پنهان در فیلم استاد
وی در خصوص فیلم استاد نیز گفت: این فیلم در یک فضایی به سر میبرد که درباره رابطه دو نفر است که میخواهند با هم زندگی کنند و عدم اعتماد و آشنایی را زیر یک حقیقتی پنهان کرده که خیلی از آن پرده برداشته نشد.
نیک اختر همچنین در مورد فیلم شماره ۱۰ بیان کرد: در این فیلم دارای کارگردانی، سوژه و بازگیر، میزان سن، ترکیب بندی، قاب بندی خوبی است و به درستی از فضای آکسوسوار استفاده شده که کارکرد دراماتیک دارد مجید صالحی نیز شایستگی دریافت سیمرغ را دارد او پرش خیلی خوبی در بازیگری نسبت به کارهای قبلی داشته است.
این منتقد سینما و مستندساز در مورد فیلم کیومرث پور احمد در چهل و یکمین جشنواره فجر نیز گفت: خیلی نمیتوانم راجع به این فیلم توضیح دهم، چون چفت و بست درستی نداشت و خالی از موارد حقوقی بود مثلا وقتی کسی به طور عمده مرتک قتل میشود گذشته آن فرد و مقتول بررسی میشود، حتی از لحاظ روانی و اینکه فرد در آن لحظه چیزی مصرف کرده یا نه و فقط بر گفتههای متهم تکیه نمیکنند.
منبع: ایرنا
انتهای پیام/ ۱۳۴