یادداشت؛

آیا سینمای دفاع مقدس به دوران اوج خود باز خواهد گشت؟

شناخت افراد حاضر در جنگ یا رسیدن افراد حاضر در جنگ به شناخت مساله ای است که در سینمای ما بسیار مورد توجه بوده است.
کد خبر: ۵۷۲۸
تاریخ انتشار: ۱۵ آبان ۱۳۹۲ - ۱۳:۲۴ - 06November 2013

آیا سینمای دفاع مقدس به دوران اوج خود باز خواهد گشت؟

خبرگزاری دفاع مقدس: سینمای دفاع مقدس از ابتدای فعالیت خود تا امروز شاهد فراز و فرودها و تجربیات تلخ و شیرین بسیاربوده است که در این نوشتار سعی خواهیم کرد به برخی از این تجربیات اشاره کنیم.

پایگاه جهنمی (اکبر صادقی – 1363) از نمونه های شاخص اتکا بر کلیشه و تحمیل فرمی عاریتی به یک مضمون و فضای ناشناخته است. پایگاه جهنمی چیزی است که بارها نمونه تبلیغی آمریکایی آن را با تکنیکی قوی تر دیده ایم. سینمای پایگاه جهنمی سینمایی است متکی بر قهرمان پروری و رجعت به ساختارهای مستعمل . این سینمابیشتر از آنکه با موقعیت جنگ ایران و عراق هم خوانی داشته باشد با رویا پردازی و تخیلات سینمایی همراه و همخوان است.  

نمونه دیگری از سینمای دفاع مقدس این سالها را می توان در فیلم بلمی به سوی ساحل (رسول ملاقلی پور- 1364) دید که به دفاع خرمشهر در مقابل ارتش رژیم بعث و کار شکنی نماینده بنی صدر(فرمانده کل قوا) و  رویدادهای خاصی که در یک موقعیت جغرافیایی و تاریخی اتفاق می افتد، می پردازد و سعی می کند نماینده سینمای مستقل باشد و خود را به عنوان فیلمی قائم به ذات معرفی کند. بلمی به سوی ساحل با همه تلاشی که برای ملی بودن و مذهبی ماندن می کند نمی تواند از خیر فرم آشنا و امتحان پس داده سینمای جنگ بگذرد و داستان دشمن ظالم و شلیک بی وقفه مسلسل ها را سرلوحه کار خود قرار می دهد.  

در همین سال عقابها (ساموئل خاچکیان) با ورود به عرصه ای متفاوت وبازسازی سنت ها و روشهای  سینمای جنگ هالیوود داستانی را درباره عملیات های نیروی هوایی به تصویر می کشد و توفیق تجاری قابل ملاحظه ای کسب می کند.

استقبال تماشاگران از فیلم کانی مانگا(سیف الله داد) بیانگر این موضوع است که تکاوران اساطیرغرب همچنان برای مردم جذاب هستند  و می توان با اتکا به آن مردم را به سینماها آورد.

مقاومت (احمد نیک آذر) ازجمله  فیلم هایی است که از جنگ و جریان شکستن حصر آبادان استفاده و براین بستر جریان را ارزیابی می کند و از گروهی راه گم در یک لنج و مشکلات آنها شناخت دقیق تر و بهتری به ما می دهد. فیلم "مقاومت" را هم می توان نوعی از سینمای جنگ دانست اما باید توجه داشت که زبان سینما هم مثل بقیه هنرها رازی دارد که تنها آثار موفق در بهره گیری از آن در یادها می مانند.

سال 67 را شاید بتوان نقطه عطفی در ساختار و روحیه سینمای جنگ به حساب آورد چون در حرکتی کاملا برعکس آنچه تا آن روز روی داده بود می تواند فیلم دیده بان (ابراهیم حاتمی کیا) را به سینمای ایران معرفی کند. دیده بان موفق می شود فیلمسازی از نسل نو را که زبان سینما را به خوبی می شناسد و می تواند با اتکا به آن  از تجربه های آشنای خودش حرف بزند را به تماشاگران سینمای ایران پیشکش کند.

عروسی خوبان (محسن مخملباف) نمونه  دیگری است از فیلم هایی که به سبک شخصی اتکا دارند و موقعیتی متفاوت از فیلمسازی را نشانه می گیرد که می خواهد گوشه هایی پنهان از دنیای پیچیده جنگ را در کنار مسائل اجتماعی به نقد بکشد اما دراین کارموفق نمی شود.

آخرین پرواز(احمد رضا درویش-1368) می تواند خوش ساخت باشد و به عنوان تجربه ای جدید خود رابه مخاطب معرفی کند اما نمی تواند و طرحی نو نمی اندازد. الماس بنفش (رحیم رحیمی پور- 1368) با هدف بازنمایی گوشه هایی از رشادتهای یک شهید و با اتکا به جریانی مستند شکل می گیرد اما فضای کار به جای آنکه در خدمت روایت کارگردان و طرح مستند گونه او باشد در اختیار فیلمبردار و بازی او با رنگ های مختلف است.

تا مرز دیدار (حسین قاسمی جامی) یکی دیگر از فیلم های این سالها است که به جریان بازتاب واقعه جنگ و شناخت افراد حاضر در جنگ نظر دارد. شناخت افراد حاضر در جنگ یا رسیدن افراد حاضر در جنگ به شناخت مساله ای است که در سینمای ما بسیار مورد توجه بوده است.

در جستجوی قهرمان (حمید رضا آشتیانی) ماجرای دانشجوی سال آخر رشته سینما است که برای یافتن سوژه برای فیلمش به جبهه می رود و در جبهه امکانی برای او فراهم می شود تا به حقایقی بکر دست یابد. همزمان با این فیلم، ابراهیم حاتمی کیا فیلم موفق و ستودنی مهاجر را تولید و روانه اکران می کند.

سینمای جنگ در سال 1369 با تجربه فیلم تویی که نمی شناختمت (محمد ابراهیم سلطانی فر) شاهد فیلمی سه اپیزودی است که نه مضمون را دست کم می گیرد و نه زبان سینما را. چشم شیشه ای (حسین قاسمی جامی) از بسیجی و اوضاع رزمندگانی که در محاصره هستند حرف می زند و با اتکا به هنرهفتم ودوربین هشت میلیمتری توانسته است لحظه های ناب وشگفتی را ثبت کند.

درکوچه های عشق (خسرو سینایی) تجربه فیلمسازی با سابقه است که مساله مهاجرت در جنگ را مطرح می کند و نگاهی عمیق به یکی از رخدادهای حساس جنگ می اندازد. این فیلم در بهره گیری از ساختار اسنادی و وقایع نمایی مستند گونه بسیارموفق عمل می کند.

انفجار در اتاق عمل (رحیم رحیمی پور) در سال 1370 ساخته می شود و حادثه ای اجتماعی بر بستر جنگ فرصتی می شود برای تجربه توانایی های فیلم ساز در القاء حس التهاب تردید ، ترس و شهادت. پرنده آهنین (علی شاه حاتمی) که در سال 70 تولید می شود نشان می دهد که سینمای جنگ ایران همواره با مشکل معرفی اشخاص روبرو بوده و اندک نمونه های موفقی که در این حوزه وجود دارد توفیق خود را از کسب روحیه واقعی جنگ و ارتباط میان آدمهای آن به دست آورده است.

اخراجی ها با دست داشتن کارگردان پر سر و صدایی مثل مسعود ده نمکی و در دست داشتن سوژه ای حساس و تماشاگری که به طور بی سابقه ای از فیلم حمایت و آن را به پر فروش ترین فیلم چند دهه اخیر تبدیل می کند راه جدیدی را در سینمای دفاع مقدس باز می کند و قدرت تجاری از دست رفته این ژانر را باز می گرداند.

با فروش بسیار خوب فیلم اخراجی ها می توان امیدوار بود که تولید فیلم های دفاع مقدس با کیفیت و تماشاگر پسند ادامه یابد و تهیه کننده ها و کارگردان ها با میل و رغبت بیشتری سراغ سوژه های دفاع مقدس بروند و آنها را در قالب ونگاهی جدید و رویکردی تماشاگرپسند به فیلم تبدیل کنند.

نظر شما
پربیننده ها