به گزارش خبرنگار دفاعپرس از مشهد، حجتالاسلام «محمدتقی عزیزی» دیدهبان ادوات لشکر پنج نصر و پیشکسوت دفاع مقدس با توجه به فرمایش رهبر معظم انقلاب اسلامی مبنی بر اینکه برای ماندگاری یک اثر آن را با زبان هنر ارائه کنید لذا خاطرات خود را از دوران دفاع مقدس به زبان شعر بیان کرده و تاکنون یکهزار و ۵۰۰ بیت را سروده است.
حجتالاسلام عزیزی در بخش دوازدهم «منظومه حماسه»، به تدبیر سردار شهید «رمضانعلی عامل» فرمانده تیپ امام صادق علیهالسلام در نبرد با کماندوهای بعثی در عملیات خیبر اشاره کرده است.
لیک آن آقا (رمضانِ عامل) است
فرماندهی تیپ و بسی او عاقل است
سوی او رفتم بگفتم با خدا
دشمنان آیند اینک، سوی ما
دید دوربین بیسیم و هم قطبنما
زود پرسید دیدهبانی؟ گو مرا
گفتمش آری، کشیدش زود و تیز
خویش را بالا و روی خاکریز
یک نگاهی کرد فورا روبرو
گفت چه داری دیدهبان؟ با من بگو
گفتمش چندین خمپاره هست، بدان
لیک مهماتم قلیل است، این زمان
گفت گوش کن، هم مرا میکن نگاه
این مکانی بس مهم است، چهارراه
در دو سو، باشد دو لشکر مستقر
راه برگشتی نباشد، یا مفر
گر رسد خصم پلید، این چهارراه
این دو لشکر میشود، زار و تباه
ما سوی دشمن شویم عازم، کنون
بوده ما بهر ظفر جازم، کنون
ما شویم درگیر، اندر این وسط
با تو باشد، حفظ این خاکریز و خط
گر که ما پیروز گردیدیم زود
روی دشمن ریز آتش، و دود
تا مبادا یک تن از آن خصم زار
بازگردد، یا که باشد در فرار
لیک اگر افتاده ما، اندر شکست
آتشت را ریز بر ما، جایز است
چون فدای جمله یارانیم ما
خواستار حفظ آنانیم ما
ما فدای جمله همرزمان خویش
جان ما قربان آن یاران خویش
هان مبادا پای دشمن در ستیز
پس رسد این جا و پشت خاکریز
پس فراخوان کرد نیروهای خویش
سوی دشمن شد روان با پای خویش
یک دوئل، بس ظالمانه، بس سترگ
بین نامردان و مردان بزرگ
یک طرف، چهل بسیجیِّ جوان
در مقابل، یکصد و بیست پارتیزان
چهل بسیجی، عاشق و از عارفان
چهل دلیر و پهلوانی پرتوان
چهل بسیجی شجاع و شیرمرد
بینشان، از نوجوان و پیرمرد
چهل بسیجی، مرد میدان نبرد
دور از بیدردی و هم اهل درد
چهل بسیجی، متّقی، اهل جهاد
در نبرد با دشمنان، با عدل و داد
چهل بسیجی، اینک آمادهی رزم
عزم خود را کرده در این راه، جزم
بازگردیم و بگوئیم از نبرد
(عامل) آن جا با کلاه سبزان چه کرد؟
آفتاب، بس گرم و بس سوزنده بود
شاهد این ماجرای زنده بود
کمکمک، رزمندگان، از خاکریز
پس گذر کردند، آنان تند و تیز
یار من گفتا اجازه ده روم
همره این عاشقان، اینک شوم
تشنهام اینک، برای این نبرد
همرهی با جملهی مردان مرد
انتهای پیام/