به گزارش خبرنگار دفاعپرس از مشهد، حجتالاسلام «محمدتقی عزیزی» دیدهبان ادوات لشکر پنج نصر و پیشکسوت دفاع مقدس با توجه به فرمایش رهبر معظم انقلاب اسلامی مبنی بر اینکه برای ماندگاری یک اثر آن را با زبان هنر ارائه کنید لذا خاطرات خود را از دوران دفاع مقدس به زبان شعر بیان کرده و تاکنون یکهزار و ۵۰۰ بیت را سروده است.
حجتالاسلام عزیزی در بخش دهم «منظومه حماسه»، حضور نیروهای ادوات را جهت دیدهبانی در خط مقدم و شهادت علی قالیبافان را به زبان شعر روایت کرده است.
همره قالیبافان، شیر یلان
همچنین با شریفی، مرد جوان
آن سه از یاران وداع کردند، زود
رو به سوی خط شده، آن سه ودود
ساعتی بگذشت، زان رفتن ولی
آمد افلاطون، بی شریفی و علی
زود پرسیدم، حسین جان: کو علی؟
کو شریفی؟ پهلوانم، که یلی
لیک قادر بر سخن گفتن نبود
پای تا سر، گشته زخم و هم کبود
چهره در امواج آتش سوخته
موجها آتش به جان افروخته
با اشاره گفت: علی گشته شهید
زود او بر آرزوی خود رسید
هم شریفی هم در آن جا مانده است
قطع شد پایش و بیپا مانده است
گفت فرمانده سریعا این به من
رو جای افلاطون، همراه دو تن
زود همراه دو یار عازم شدیم
بهر رفتن سوی خط جازم شدیم
در مسیر خط یکی از همرهان
گشت زخمیّ و برگشت آن زمان
چون رسیدیم ما، به پشت خاکریز
پس سلاح خویش را کردیم تیز
این که گفتم یک مثل باشد بدان
گر بدانی هست سلاح دیدهبان
بیسیم، دوربین و هم شد قطبنما
هر سه باشد بس مهم، ای با خدا
کار دیدهبانیمان سریع آغاز شد
راه آن با دید اهداف، باز شد
یک نظر بر منطقه افکنده شد
منطقه با دید، پالاینده شد
دور و بر را چون نمودم من نگاه
خاکریزم بود، در یک چهار راه
در جلو، دشمن، عقب، یک راه بود
صاف بود، بیچاله و بیچاه بود
عرض آن ده متر و طولش بود نیز
چهار کیلومتری یقیناً ای عزیز
بود در پائین جاده، راهمان
از برای رفت و آمد در امان
این که از خندق بگویم من زیاد
چون حوادثها از آن جا هست یاد
جاده اندر داخل آن هور بود
دشمن اینک زان جدا، بس دور بود
بهر دیدبانی، همی چند پایگاه
در فواصل، دیده میشد، گاهگاه
در دو سوی خاکریز در امتداد
گشته نیرو مستقر، کم یا زیاد
لیک اندر روبرو، تفسیر کن
مستمع را زان سخنها، سیر کن
بود اندر روبرو، رودی سترگ
بعد از آن هم یک اتوبانی بزرگ
العماره تا به شهر بصره بود
در کنارش دجله بودش نامِ رود
ماشینها بر آن اتوبان، گاهگاه
رفت و آمد کرده گاهی، بین راه
اتوبوس یا که سواری اندر آن
بیخبر از آن چه شد، اندر میان
بیخبر که ما مسلّط گشتهایم
ما گذرکرده، ز هر خط گشتهایم
انتهای پیام/