گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس _ رسول حسنی؛ اقتدار واژهای فریبنده است که میتواند صاحبان قدرت را به سراب بکشاند. اقتدار در عین حال میتواند مرعوب کننده نیز باشد و قدرتهای جهان را دچار نوعی اعتماد به نفس کاذب سوق دهد. مگر آنکه آزمونهای دشواری را از سر گذرانده باشد.
مقتدر بود با قوی بودن دو مقوله جدا از هم و در عین حال وابسته به هم است. قوی بودن به معنای مقتدر بودن نیست اما مقتدر بودن مرحله بعد از قوی بودن است.
حکومت نوپای جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷ حکومتی قوی بود و هنوز در حال پیدا کردن خود بود که جنگ تحمیلی غرب به سرکردگی رژیم بعث آغاز شد. هر چند ما قوی بودیم اما دشمن بعثی به طمع فتح تهران به جنوب و غرب کشور حمله کرد. این قوی بودن پشتوانهای شد برای رویارویی با دشمن در جبههها و سرانجام توانستیم جبهه کفر را وادار به عقب نشینی کنیم و او را شکست دهیم.
بعد از جنگ همه چیز تمام نشد و سربازان ما با رهبری امامین انقلاب سنگر را خالی نکردند و با وجود مردانی چون طهرانی مقدم مشق اقتدار کردیم و قلههای آن را فتح کردیم.
جنگ تحمیلی با همه تلخیهای فراوانی که داشت سبب شد ایران اسلامی نه در منطقه که در جهان به اقتدار بیمانند نظامی دست یابد. اقتداری که بازدارندگی بیمثالی به همراه آورد. همین اقتدار نظامی است که هیچ دولت متخاصمی به خود اجازه نمیدهد حتی به گزینه نظامی علیه ایران فکر کند.
اما در بحث اقتدار فرهنگی وضع کمی وارونه است و چه بسا خطر آفرین. اگر به زعم برخی دوستان ما به اقتدار فرهنگی رسیدهایم چگونه است که هنوز نتوانستهایم انقلاب اسلامی را در قالب کالای فرهنگی صادر کنیم. اگر مختصر شناختی از انقلاب اسلامی در دنیا حاصل شده به سبب تلاشهای جبهه نظامی و وجود سردارانی چون شهید سلیمانی است.
اگر رهبر معظم انقلاب اسلامی موکدا بیان میکنند ما در پدافند فرهنگی ضعیف عمل کردهایم به خاطر همین نکته است. تحصیل صداها جایزه بینالمللی که غالبا در حوزه سینما به دست آمده به معنای صدور انقلاب نیست و تاسفبارتر اینکه این جوایز را آثاری به دست آوردهاند که درونمایهای ضد ایرانی و اسلامی داشتهاند.
اقتدار فرهنگی در ذات خود باید بازدارندگی ایجاد کند اما حقیقت امر و فضای جامعه چیز دیگری میگوید. این ولنگاری فرهنگی که بارها امام خامنهای ما را نسبت به آن انذار و هشدار میدهند به خاطر نداشتن اقتدار فرهنگی است.
به همین دلیل است که هنوز دشمنان برای ضربه زدن به انقلاب اسلامی امیدوارند و به طمع هدم ارزشهای انقلاب اسلامی و یا لااقل تضعیف آن به هر عمل ضد فرهنگی دست میزنند و بدون واهمه بواسطه امپراتوری رسانه و دستگاه عظیم تولید محتوا در قالب فیلم و کتاب و موسیقی و گیم در حال حمله شبانه روزی هستند و در مقابل اصحاب فرهنگ و هنر که باید رزمندگان همیشه بیدار این جبهه باشند یا در حال خواب زمستانی بیسرانجام خود هستند یا آتش تهیه دشمن را نظاره میکنند. معدود افرادی هم که مشغول مقابله هستند چندان دیده نمیشوند.
اقتدار نظامی ما که حاصل تلاشهای شبانه روزی و خستگی ناپذیر سربازان این مرز و بوم است در کنار اقتدار فرهنگی و اقتدار اقتصادی میتواند حافظ امنیت و مرزهای کشور باشد. از این جهت است که اقتدار فرهنگی ضروریتر از اقتدار نظامی است. تربیت نسل فردا که قرار است میراثدار دستاوردهای نظامی باشد با تقویت جبهه فرهنگی میسر خواهد بود نه جبهه نظامی.
البته باید در نظر داشت اقتدار فرهنگی خود نیازمند اقتصادی درست است. زیرا بدون اقتصادی قوی و مقتدر نمیتوان آفند و پدافند فرهنگی را تغذیه کرد. تولید فیلم، عرضه و فروش داخلی و خارجی بدون اقتصادی قوی ممکن نیست. وجود پولهای کثیف در سینمای ایران و شبکه نمایش خانگی و باز شدن پای سرمایهگذاران مسئلهدار هر چند متعدد نیست اما آسیبزا است.
مختصر اینکه اگر میخواهیم انقلاب اسلامی خود را حفظ و در عین حال به اقطاب عالم صادر کنیم ناگزیر هستیم به اقتدار و بازدارندگی فرهنگی برسیم و رسیدن به این مرحله نیازمند طراحی راهبردی متغن و تاسی به مشی سردارانی چون طهرانی مقدم و شهید سلیمانی است.
انتهای پیام/ ۱۶۱