گروه حماسه و جهاد دفاعپرس ـ فهیمه روحاللهی؛ چندین سال پیش، سفری داشتم به عتبات؛ ایامی که شبانه و چراغ خاموش تا سامرا میرفتیم که دیگر سُرِّ مَن رَأی (شاد شود هر که آن را دید) نبود. در بیابانهای اطراف آتش آمریکاییها روشن بود و از دور میدیدمشان و جای گلولهها بر دیوارهای منتهی به حرمین شریفین، غربت اهلِ بیت (ع) را فریاد میزد.
شب جمعهای بینالحرمین مشغول خیرات بودم و به بانویی عراقی سیب تعارف کردم. مهرفروشی بود که به اصرار دو بسته از مهرهایش را به من بخشید و تلاش قابل تقدیر من در چسباندن الف و لام به عبارتهای فارسی! در ارتباط با او برای نپذیرفتن به سرانجامی نرسید و شرمنده وسعت دل و مهربانی نگاهش شدم که دلها زبان یکدیگر میدانند و چشمها مترجمان قابلی هستند.
آن روزها عبارت جبهه مقاومت و نام بلند حاج قاسم با گوشها مانوس نبود. پیادهروی اربعین هم به وسعت امروز خود نرسیده بود، اما در تلاقی دستهای من و آن بانو الفت، رحمت و وسعتِ دلنشین و شورانگیزی میجوشید که عطرش هنوز با من است و دلم دیدار دوباره او را آرزو دارد. این تعلق قطرهای است از دریای «رحماء بینهم» که همه پریشانیها را به ساحل قرار و آرامش میرساند.
امروز، اما به برکت خون شهیدان، آمریکاییها ذلیلانه از منطقه کوچ کردهاند و جبهه مقاومت مستحکم و متین، دلهای مسلمانان را به هم پیوند داده است. دیگر حزبالله و انصارالله و سپاه قدس و حشدالشعبی مثل حاج قاسم و ابومهدی برادرند و زیر یک پرچم مبارزه میکنند. در این مسیر سخت، تبعیت محض از ولایت و هوشیاری و شجاعت اهمیت ویژهای دارد و واکاوی جزئیات در شناخت راه و نحوه عملکرد مجاهدان بسیار راهگشاست در حالی که کلیگویی و عمیق نشدن در راهکارهای عملی، آفت این مسیر است که متاسفانه عادت بسیاری از دوستان جبهه انقلاب اسلامی شده است!
این آفت در مسیر انتقال فرهنگ دفاع مقدس نیز نگرانکننده است. کلیگوییهای پرتکرار از رزمندگان و حماسههای منحصربهفرد دفاع مقدس موجب شده که ذهن ملی مردم و به ویژه نسل نو، ضمن باور و احترام به این بخش تاریخ کشور، آن را گنجینهای متبرک و افتخارآمیز بشناسد و از جزئیات این گنج و جاری کردن برکاتش در زندگی فردی و اجتماعی غافل شوند.
حقیقت این است که یک روز خاک خرمشهر به رشادت و خونِ پاک بهترین جوانان این مرز و بوم آزاد شد و اکنون دشمنِ ناامید از غلبه نظامی، در جنگ سایبری به دنبال فتح خرمشهرهای مجازی مردم ماست و باید پُرتوان، هوشیار و محکم مقابلش ایستاد.
آنچه کشور و نسل بعد از جنگ را بیمه میکند توجه به جزئیات عظمت و زیبایی باغستان معرفت و جهاد است و راهیان نور فرصتی طلایی برای حضور و لمس ماجراهایی است که میتوانند سلامت، عزت و امنیت جامعه را در همه ابعادش به ارمغان آورند. البته محدود بودن این فرصت به یک ماه در سال، این نیاز را پررنگ میکند که شیوههای بهروزتری برای بهرهمندی از این فضای معنوی مورد توجه قرار بگیرد.
مثلا تورهای مجازی، میتواند بخشی از عطر این باغستان را به دلهای مشتاق برساند و خود فرصتی باشد ولو کوتاه تا جانِ گرفتارآمده در غفلتهای بیشمار روزمرگی را به نسیمی دلنشین و شفابخش مهمان کند. بهرهمندی هنرمندانه و دوری از روشهای منسوخ در کنار قابلیتهای فنی کارآمد، اولشرط این اقدام است و اگر شتابزده کار آغاز و دنبال شود فقط یک فرصتسوزی است و برکتی نخواهد داشت. توجه به جزئیات بسیار مهم است.
اگر نگاهی ولو گذرا به تلاشهای دشمنان این ملت و راه مقدسشان داشته باشیم میبینیم که صبورانه و با بهرهمندی از دانش روانشناسی و ظرفیتهای هنر، بر ضدارزشها جامه ارزش میپوشانند؛ جامهای خوشقواره و چشمنواز. اما جبهه حق گاهی از سر شتاب و گاهی عدم درک عمیق متولیان از شیوههای پایدار و زیبای انتقال فرهنگ، بر قامت رعنای ارزشها جامه ناهمگون، مندرس و نارسا میپوشانند و بر این جفای خود کف میزنند و جامعه و بهویژه جوانان را متهم میکنند که چرا از ارزشها دوری میکنند!
به قول فردوسی شکیبادل و زیرک و کاردان باید بود همچنان که عطار فرمود: نشان بنده مقبل همان است/ که پیش از کارکردن کاردان است.
انتهای پیام/ 112