یادداشت/

«بهار» معادی برای قیامی دوباره

بهار در وجود ما معادی است برای قیامی دوباره، برای عشق ورزیدن، دوست داشتن و دوست داشتن شدن‌های دوباره. برای گذشتن از خود و گذشت از دیگران و دوباره احترام به خود و محترم شمردن دیگران.
کد خبر: ۵۸۰۲۳۰
تاریخ انتشار: ۰۵ فروردين ۱۴۰۲ - ۰۹:۲۶ - 25March 2023

گروه استان‌های دفاع‌پرس- «غلامرضا تدینی‌راد» رئیس مرکز رصد فضای مجازی، اطلاع‌رسانی و افکار عمومی فرماندهی انتظامی خراسان رضوی؛ پلک‌های ما عقربه ساعت عمرمان هستند؛ آرام و قرار ندارند و با تیک‌تاک، ثانیه‌های عمرمان را نفس نفس شماره می‌کنند. 

با هرپلک زدن، تولدی دوباره به تماشای دنیای زیبایی داریم که باید آن را خوب بنگریم و محو قشنگی‌هایش شویم. ابر و باد و مه و خورشید و فلک هم درکارند طبیعت، زیبایی‌های خود را به رخ چشم‌های تشنه ما بکشد.

ما در هر فصل مهیای حظ و بهره این طبیعت زیبا می‌شویم و رقص پلک‌های‌مان با آهنگ این شادمانی جان می‌گیرد. 

بهار، بی‌نظیرترین فصلی است که طبیعت در رخ دلربای خود به تصویر می‌کشد و هر بیننده‌ای را محو جلوه‌نمایی شکوفه‌ها و عطرافشانی سبزه و شکفتن‌های گل‌های رنگارنگ می‌کند. 

ساعت عمر با لرزش پلک‌های‌مان می‌تواند پر نشاط و سرشار از احساس شادمانی باشد وقتی خدا زیبایی را مهیای نوازش چشم ما کرد و این چنین، شکر نعمت واجب شد. 

بهار سر رسید، فصلی نو رقم خورد و بوی تازگی و طراوت در دشت و دمن پیچید. ما خانه تکانی کردیم و لباس‌های آراسته پوشیدیم و با لبخند به استقبال سال نو رفتیم. 

در تقویم ساعت عمر ما، سالی گذشت و با لرزش پلک‌های‌مان، سالی نیکو آغاز شد. نیکویی به آن منظور که مفهوم خوب دیدن را برای خوب فهمیدن معنا کند. 

این ماییم بخشی از طبیعت بهار شده‌ایم و باید در شاخسار طراوت خود، شکوفه بزنیم و گل بدهیم.

بهار یعنی تکاپوی زندگی و جان دادن برای جان گرفتن و این چه نو فرخنده روزی است فرصتی برای تازگی به ساعت عمر ما می‌دهد. 

لحظه‌ها می گذرند، اگر پلک‌های‌مان سنگین باشند؛ مانند راننده‌ای در حال رانندگی تنها چند ثانیه به خواب برویم اسیر غفلت خواهیم شد و بی‌تردید مشتاق پذیرش خطر خواهیم بود. 

باید آبی به دست و صورت خود بزنیم و به قول شاعر، چشم‌ها بشوییم و دوباره بنگریم. آینه پیش روی ماست، آینه‌ای که صورت‌مان را نشان می‌دهد و چین و چروک‌ها و سفیدی موهای‌مان را نمایان می‌کند و حسرت می‌خوریم. 

یک آینه هم در وجود ما، زلال است. با بهار نو می‌شود و تصویری در عمق صفحه‌اش نهان دارد.

امروز، در بهاری دل‌انگیز روبروی آینه روح‌نواز دل قرار بگیریم و با خود عهد ببندیم؛ سالی گذشت و ما فصل‌هایی را زیبا بودیم و گاه نیز اسیر غفلت شدیم. سالی پیش روی ماست و باید فصل‌هایی پر طراوت‌تر از قبل داشته باشیم و از غفلت‌ها دور بشویم. 

مراقب باشیم؛ مبادا سال نو دوباره پلک‌های‌مان در مسیری سنگین و چشم‌های‌مان خواب‌زده شوند که تکرار غفلت‌ها، حسرت‌ها را برای‌مان دل‌آزار کنند.

اینک خانه تکانی کرده‌ایم و چشم‌ها شسته‌ایم و خوب است برای خوب دیدن با درک سختی‌ها و مشکلات به فهم بهاری، شکر نعمت‌ها کنیم که شکر نعمت، نعمت افزون می‌کند. 

بهار در وجود ما معادی است برای قیامی دوباره، برای عشق ورزیدن، دوست داشتن و دوست داشتن شدن‌های دوباره. برای گذشتن از خود و گذشت از دیگران و دوباره احترام به خود و محترم شمردن دیگران. 

شکوفایی بی‌نهایت آن چه از دست و بازو و توان ما برای دیگران می‌تواند حظ جلوه طبیعت را زیباتر نماید. 

برای آن که قدر خود را بدانیم و با این منزلت و جایگاه به دیگران قدر و ارزش خوب بودن ببخشیم.

... و خوش به این بهار سال ۱۴۰۲ با عطر قرآنش هم چشم به احسن‌الحال و هم دل مهیای نیکوترین حال می‌کند. 

ما بخشی از فصل بهاریم و باید بهاری باشیم.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار