گروه استانهای دفاعپرس - «سید احمد اصغری»؛ رملها و دشتهای جبهههای جنوب و تپهها و قلههای سر به فلک کشیده غرب در انتظار تو و قاب دوربینات نشستهاند تا باز لحظهبهلحظه حماسهآفرینیهای رزمندگان اسلام و ازخودگذشتگی شهدا را به تصویر کشیده و دلهای عاشق را نظارگر آن کند؟!
دوربین مشتاق و چشمانتظار ثبت اشکها و لبخندهای رزمندگان در شب و روزهای وداع با دیگر همرزمان برای حضور در عملیاتهاست؟
آقا مرتضی کجایی که قلم، بیتاب تو و نگاشتن روایت عاشقی رزمندگانی است که برای رسیدن به وصال معبود و همرزمان شهیدشان، بیقراری میکنند. چه عهد و پیمانی با شهدا بسته بودی؟ مگر در راز و نیازهایت و در قنوت نمازهایت از خدا چه خواسته بودی که تو را به آرزویت که همجواری با شهدا بود، رساند.
سید مرتضی آوینی بالاخره روزی که برای به تصویر کشیدن مظلومیت مقتدرانه شهدای «والفجر مقدماتی» و «والفجر ۱» و شناساندن محل شهادت آنها به نسلهای بعد به منطقه فکه رفته بود به آرزویش که شهادت بود رسید و فکه برای او پلی شد تا به خدا برسد و چه دلنشین به دوستانش گفته بود: «مکه برای شما ، فکه برای من»
انتهای پیام/