به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، بنیامین نتانیاهو که با وعده تقویت قدرت اسرائیل در برابر محور مقاومت و تامین امنیت شهرک نشینان صهیونیست در انتخابات اخیر اسرائیل پیروز شد، اکنون در حالی که کمتر از ۱۰۰ روز از آغاز کار کابینه وی میگذرد، در بحرانی بیسابقه قرار گرفته است.
ناظران امور و حتی خود مقامات و محافل صهیونیستی اعتراف میکنند که از ابتدای تشکیل این رژیم در اراضی اشغالی فلسطین تاکنون، اسرائیل با این حجم از شکاف و اختلاف داخلی مواجه نبوده است. بعد از طرح جنجالی کابینه راستافراطی نتانیاهو برای انجام تغییرات قضایی و اعتراضات گستردهای که علیه آن در سراسر فلسطین اشغالی صورت گرفت، جامعه اسرائیلی عملا به دو دسته چپ و راست تقسیم شد که دشمن یکدیگر هستند.
حتی در ساختار داخلی هریک از این جناحها نیز اختلافات عمیقی وجود دارد و بهتر است بگوییم صهیونیستها اکنون خود را در برابر یک جامعه چندپاره میبینند و دیگر خبری از اتحاد همگانی اسرائیلیها که بزرگترین نقطه قوت این رژیم برای مقابله با تهدیدات بود، نیست.
اما همزمان با تعمیق بحران داخلی اسرائیل، تحرکات و رفتارهای فاشیستی وزرای کابینه نتانیاهو موجب شده تا این رژیم در برابر تهدیدات خارجی خطرناکی قرار بگیرد. درحالی که گروههای مقاومت فلسطین از ماههای قبل درباره تشدید تجاوزات اشغالگران علیه فلسطینیان در همه مناطق به ویژه در ماه مبارک رمضان هشدار داده بودند، نظامیان و شهرکنشینان صهیونیست از اولین جمعه این ماه مبارک، جنایت و وحشیگریهای معمول خود را علیه نمازگزاران و اعتکافکنندگان در مسجدالاقصی با ابعادی گستردهتر به نمایش گذاشتند.
بعد از تدام جنایات رژیم اشغالگر در مسجدالاقصی و هتک حرمت این مکان مقدس، مقاومت غزه که یک بار در مه ۲۰۲۱ با نبرد «شمشیر قدس» ثابت کرد برای حمایت از قدس و مسجدالاقصی در آمادگی کامل قرار دارد، تهدیدات خود را عملی کرده و با شلیک بیش از ۴۰ راکت و موشک به سمت شهرکهای صهیونیستی، پاسخ اولیه به تجاوزات این رژیم در مسجدالاقصی را داد. حمله موشکی مقاومت فلسطین برای حمایت از مقدسات این سرزمین جای تعجبی ندارد و خود اسرائیلیها نیز پیشبینی آن را کرده بودند.
اما نکته جدید در این میان، گشوده شدن جبهه جنوب لبنان علیه مواضع صهیونیستی برای نخستین بار از زمان جنگ جولای ۲۰۰۶ بود که اسرائیلیها را غافلگیر کرد؛ جایی که بعد از ظهر پنجشنبه رسانههای عبری از شلیک بیش از ۳۰ راکت و موشک از جنوب لبنان به سمت شهرکهای شمال فلسطین اشغالی خبر دادند.
در حالی که نتانیاهو و کابینه وی پیش از این مدعی بودند توان کافی برای آغاز جنگ علیه هریک از گروههای مقاومت و از جمله حزبالله را دارند، اما واکنش آنها به حملات موشکی از جنوب لبنان عکس این ادعا را نشان میداد. «هرتزی هالیوی» رئیس ستاد ارتش رژیم صهیونیستی در نشست کابینه امنیتی این رژیم بعد از حمله موشکی مذکور اعلام کرد که بهتر است حزبالله خارج از معادله باقی بماند و همه تلاش خود را متمرکز بر مقابله با حماس کنیم.
روزنامه تایمز اسرائیل نیز گزارش داد که نتانیاهو از رویارویی با حزبالله و حماس فراری است و نمیخواهد وارد جنگ در دو جبهه شود. بر همین اساس ارتش و نهاد سیاسی اسرائیل تصمیم گرفتند با این توجیه که حملات موشکی از جنوب لبنان توسط حماس صورت گرفته و مقاومت لبنان نقشی در آن نداشت، از هرگونه تقابل با حزب الله امتناع کنند.
جدا از اینکه واقعا چه طرفی پشت حملات موشکی از جنوب لبنان به سمت مواضع صهیونیستی قرار داشت، اسرائیلیها به خوبی میدانند که امکان ندارد چنین حملهای بدون چراغ سبز یا دست کم موافقت حزبالله صورت گرفته باشد. اما در این شرایط بحرانی که اسرائیل به سر میبرد، اگر به نقش حزبالله در حملات مذکور اعتراف کند باید درباره ناتوانی خود از پاسخ به آن، در برابر افکار عمومی اسرائیلیها جوابگو باشد.
حتی حملات موشکی که صهیونیستها در پاسخ به عملیات مذکور، در جنوب لبنان انجام دادند، زمینهای کشاورزی و مناطق خالی از سکنه را هدف قرار داد تا موجب خشم و تحریک حزبالله نشود. «آویگدور لیبرمن» وزیر جنگ اسبق رژیم صهیونیستی پاسخ اسرائیل به حمله موشکی انجام شده از جنوب لبنان را اقدامی مضحک و خندهدار توصیف کرد که بازدارندگی این رژیم را در برابر حزبالله و سید حسن نصرالله نابود میکند.
این رفتار صهیونیستها به خوبی نشان میدهد که بر خلاف ادعاهای خود توان ورود به جنگِ همزمان با دو گروه مقاومت و حتی حزبالله به تنهایی را ندارند و به این ترتیب بازدارندگی اسرائیل که طی سالهای گذشته وارد روند فرسایشی شده، کاملا زیر سوال میرود. با این تفاسیر شاید بتوان دریافت که چرا محافل و کارشناسان اسرائیلی معتقدند که آغاز یک جنگ منطقهای همهجانبه علیه اسرائیل به معنای پایان موجودیت آن خواهد بود.
اما درس مهمی که گروههای مقاومت منطقه و نیز کشورها و ملتهای عربی و مسلمان باید از وقایع اخیر بگیرند، این است که وحدت میادین و جبههها بزرگترین برگ برندهای است که میتواند به هدف اصلی آنها در آزادسازی کامل فلسطین و نابودی رژیم اشغالگر جامه عمل بپوشاند. به بیانی سادهتر، در شرایطی که خودِ اسرائیلیها اعتراف میکنند قدرت مقابله با ائتلاف دو گروه مقاومت لبنان و فلسطین را ندارند، ادامه روند عادیسازی برخی کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی و حساب کردن روی توانایی اسرائیل برای محافظت از امنیت این کشورها، هیچ توجیهی ندارد.
در پایان معادله محوری و استراتژیک سید حسن نصرالله، دبیر کل حزبالله را یادآور میشویم که دو سال قبل برای قدس ترسیم و اعلام شد که هرگونه تجاوز به قدس و مسجدالاقصی برابر است با جنگ منطقهای؛ بنابراین اوضاع آشفته کنونی رژیم صهیونیستی فرصتی برای اعراب است تا در مواضع خود نسبت به فلسطین تجدید نظر کرده و بار دیگر همانند ۷۰ سال قبل برای دفاع از آرمان این سرزمین و آزادی آن از شر اشغالگران متحد شوند.
منبع: الف
انتهای پیام/ ۱۳۴