یادداشت/ سید محمدعماد اعرابی

تاوان هم‌پیمانی با شیطان

آلمان، کشوری که تا پیش از جنگ اوکراین چشم‌اندازش به‌ عنوان یکی از قطب‌های قدرت در جهان آینده تقریبا روشن بود حالا تاوان هم‌پیمانی با آمریکا را در از دست دادن این چشم‌انداز می‌بیند.
کد خبر: ۵۸۴۳۰۸
تاریخ انتشار: ۳۰ فروردين ۱۴۰۲ - ۱۲:۲۳ - 19April 2023

تاوان هم‌پیمانی با شیطانگروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس، سید محمدعماد اعرابی؛ «ورنر هایزنبرگ» فیزیکدان مشهور آلمانی بود. او به‌دلیل تلاش‌هایش در فیزیک کوانتومی و خصوصا کشف اصل «عدم قطعیت» شناخته می‌شود و در سال ۱۹۳۲ موفق به دریافت جایزه نوبل فیزیک شد. ۱۰ سال پس از پایان جنگ جهانی دوم در پاییز ۱۹۵۴ دولت فدرال آلمان، هایزنبرگ را برای یک سری مذاکرات به واشنگتن فرستاد. قرار بود او با توجه به وجهه علمی‌اش نزد مقامات واشنگتن وساطت کند تا دولت آلمان بتواند به تحقیقات در زمینه انرژی اتمی بپردازد.

هایزنبرگ در کتاب خاطراتش نتیجه مذاکرات را این‌گونه می‌نویسد: «به ما اجازه دادند که یک رآکتور اتمی کوچک بسازیم.» اگرچه باورش کمی سخت است، اما واقعیت همین بود: آلمان برای استفاده صلح‌آمیز از انرژی اتمی و حتی پیش‌تر از آن یعنی ساخت یک رآکتور پژوهشی و تحقیقات در زمینه انرژی اتمی ۱۰ سال پس از پایان جنگ جهانی، از آمریکا اجازه گرفت!

در جریان افشای پروژه پریسم توسط «ادوارد اسنودن» کارمند سابق «آژانس امنیت ملی آمریکا» (NSA)، مجله «اشپیگل» طبق اسناد به دست آمده آمار قابل توجهی از عمق جاسوسی آمریکا در آلمان منتشر کرد. بر این اساس ماهانه نیم میلیارد (۵۰۰ میلیون) ارتباطات تلفنی، رایانامه‌ای، پیامکی و گفت‌وگو‌های اینترنتی در آلمان کنترل می‌شد.

در واقع «آژانس امنیت ملی آمریکا» (NSA) بخش اعظمی از ارتباطات مخابراتی و اینترنتی در آلمان را به‌صورت سیستماتیک کنترل و ذخیره می‌کرد. اطلاعات مربوط به هر ارتباط- اینکه کدام خط با کدام خط ارتباط برقرار کرده- در مقر اصلی آژانس امنیت ملی آمریکا در نزدیکی واشنگتن ذخیره می‌شد. اندکی بعد اسناد محرمانه دیگری در مجله «اشپیگل» منتشر شد که نشان می‌داد ایالات متحده واحدی به نام «خدمات جمع‌آوری ویژه» (SCS) دارد که ستادی غیرقانونی و مخفی در سفارت این کشور در برلین برپا کرده است.

کارمندان «آژانس امنیت ملی» (NSA) و «آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا» (CIA) در این ستاد به شنود ارتباطات مخابراتی ساختمان‌های دولتی آلمان می‌پرداختند. واحد «خدمات جمع‌آوری ویژه» (SCS) علاوه‌بر برلین یک مرکز هم در فرانکفورت داشت. اما تکان‌دهنده‌ترین اسناد مربوط به شنود مکالمات تلفن همراه «آنگلا مرکل» صدر اعظم وقت آلمان به مدت ۱۰ سال تا زمان افشای اسناد بود.

طبق اسناد منتشر شده «آنگلا مرکل» از سال ۲۰۰۲ یعنی سه سال پیش از آنکه صدر اعظم آلمان شود در فهرست اهداف جاسوسی «آژانس امنیت ملی آمریکا» (NSA) قرار داشته و تا ۱۰ سال بعد در ژوئن ۲۰۱۳ (زمانی که اولین دسته اسناد محرمانه آمریکا به رسانه‌ها درز کرد) تلفن همراه و دفتر کاری‌اش شنود شده است. با این حساب در آلمان از شهروندان عادی گرفته تا عالی‌ترین مقامات دولتی زیر نظر نهاد‌های اطلاعاتی و امنیتی آمریکا قرار داشتند.

این اتفاق مقامات آلمانی را به شدت ناراحت [!] کرد. آن‌ها خواستار اقداماتی فراتر از احضار سفیر آمریکا در برلین بودند، اما همه چیز به همین اقدام ختم شد و البته ایالات متحده نیز پیش‌تر نشان داده بود علی‌رغم این اعتراض‌ها به فعالیت‌هایش ادامه می‌دهد. ظاهرا بر خلاف انرژی اتمی، آلمانی‌ها برای برقراری ارتباطات مخابراتی و اینترنتی بدون نظارت آمریکا اجازه نداشتند!

۱ آوریل ۲۰۰۸ (۱۳ فروردین ۱۳۸۷) «جورج بوش» رئیس‌جمهور وقت آمریکا در دیدار با مقامات اوکراینی به آن‌ها گفت از هیچ تلاشی برای پیوستن اوکراین به ناتو دریغ نخواهد کرد. اتفاقی که «آنگلا مرکل» صدر اعظم وقت آلمان و «نیکلا سارکوزی» رئیس‌جمهور وقت فرانسه به شدت با آن مخالف بودند.

یک روز بعد در اولین روز از نشست سران کشور‌های عضو ناتو در بخارست یک بار دیگر مرکل پس از ورودش به پایتخت رومانی برای حضور در این نشست اعلام کرد با عضویت اوکراین در ناتو مخالف است. برای ایالات متحده، اما مخالفت صدراعظم آلمان و حتی رئیس‌جمهور فرانسه چندان اهمیتی نداشت. آمریکا آن‌ها را وادار کرد با صدور بیانیه‌ای که طی آن از پیوستن اوکراین به ناتو در آینده خبر می‌داد، موافقت کنند اگرچه هنوز خبری از طرح عملیاتی عضویت نبود. ۱۶ سال بعد در زمستان ۲۰۲۲ مرکل در مصاحبه با دویچه‌وله یک‌بار دیگر از دلایل مخالفتش با عضویت اوکراین در ناتو گفت، اما مثل همیشه فایده‌ای نداشت؛ جنگ اوکراین با زمینه سازی آمریکا آغاز شده بود و ظاهرا آلمانی‌ها در این مورد نیز اجازه تصمیم‌گیری نداشتند.

نه‌تن‌ها در جلوگیری از شروع جنگ که آلمانی‌ها حتی در نقش‌آفرینی‌شان در میدان جنگ هم مستقل از تصمیمات آمریکا اختیاری نداشتند. این بی‌ارادگی را ماجرای ارسال‌تانک‌های آلمانی لئوپارد به اوکراین بیش از هر چیز نشان داد.

در حالی که آلمان از ارسال تانک‌های لئوپارد به اوکراین خودداری می‌کرد این فشار آمریکا بود که نتیجه نهایی نشست پایگاه رامشتاین را تغییر داد و دولت فدرال آلمان را راضی به تسلیح اوکراین با‌تانک‌های لئوپارد کرد. بی‌دلیل نبود که مجله آلمانی استرن (stern) در طرح جلد شماره ماه مارس خود «اولاف شولتس» صدراعظم فعلی آلمان را در قامت یک کودک، دست در دست «جو بایدن» با تیتر «برادر بزرگ‌تر» به تصویر کشید. این «برادر بزرگ‌تر» بود که برای آلمانی‌ها تصمیم می‌گرفت و به آن‌ها باید از او اجازه می‌گرفتند.

در سپهر سیاسی آلمان پس از جنگ دوم جهانی از این موارد زیاد است. «سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا» (CIA) بدون اطلاع مقامات آلمان در این کشور زندان مخفی ساخت و متهمانش را برای بازجویی و شکنجه به آنجا می‌آورد؛ آمریکا بدون اجازه آلمان از حریم هوایی این کشور استفاده می‌کرد؛ عملیات پهپادی ارتش آمریکا علیه دیگر کشور‌ها از داخل آلمان بدون هماهنگی با مقامات این کشور انجام می‌شد، حتی آمریکا با وجود اعتراض و شکایت مردم و مقامات آلمانی بمب‌های هسته‌ای‌اش را در خاک آلمان نگهداری می‌کرد.

در مورد آخر علی‌رغم وعده «آنگلا مرکل» صدر اعظم وقت آلمان در سال ۲۰۰۸ مبنی بر خروج تسلیحات اتمی آمریکا از خاک آلمان، اقدامات «گیدو وستروله» وزیر خارجه وقت آلمان و تصویب قانون در مجلس این کشور عملا راه به جایی نبرد و تنها باعث ناراحتی ریچارد گرنل سفیر وقت آمریکا در آلمان شد! نتیجه از پیش مشخص بود و امروز همچنان آمریکا دست‌کم ۲۰ بمب اتمی خود را در پایگاه نیروی هوایی‌اش در ایالت راینلاند- فالز در غرب آلمان نگهداری می‌کند.

۳۱ مارس ۲۰۲۳ «سویم داگدلن» سیاستمدار آلمانی و عضو پارلمان این کشور در سخنرانی خود در پارلمان مرکزی آلمان (بوندستاگ) روابط آلمان با آمریکا را «نوکری مفرط آلمان برای اهداف سیاست خارجی آمریکا» خواند و گفت: «[آمریکا]در پایگاه هوایی رامشتاین نشست‌هایی را برگزار می‌کند که انگار هنوز که هنوز است آلمان در اشغال آمریکاست!... دولت آمریکا ما را به این برداشت رسانده است که در واقع به هم‌پیمان نیازی ندارد و تنها غلام حلقه به گوش می‌خواهد!»

حالا آلمان علاوه‌بر استقلال از دست رفته‌اش درگیر جنگی است که هیچ تمایلی به آن نداشت و تا سال‌ها بعد باید با تبعات اقتصادی آن دست‌وپنجه نرم کند. یکی از مهم‌ترین منابع انرژی‌اش را از دست داده، خطوط انتقال انرژی‌اش ناامن شده و جایگاه خود در انتقال انرژی به کشور‌های غرب اروپا را تقریبا از دست رفته می‌بیند.

آن‌ها حتی اجازه ندارند درباره عوامل این خسارت یعنی عاملان انفجار خطوط لوله نورد استریم تحقیق کنند و دولت فدرال آلمان از تشکیل هر کمیته حقیقت‌یابی برای بررسی حملات به نورد استریم خودداری می‌کند! کشوری که تا پیش از جنگ اوکراین چشم‌اندازش به‌عنوان یکی از قطب‌های قدرت در جهان آینده تقریبا روشن بود حالا تاوان هم‌پیمانی با آمریکا را در از دست دادن این چشم‌انداز می‌بیند.

انتهای پیام/ ۱۳۴

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار