به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاعپرس، رهبر معظم انقلاب اسلامی هشت سال دفاع مقدس را «گنجی بیپایان» میدانند که میتواند تاریخ ما را تغذیه کند. از همین رو ایشان به صورت جدی بر ثبت روایتها و خاطرات مربوط به جنگ تحمیلی تأکید داشته و همواره از خوانندگان و حامیان جدی کُتب دفاع مقدس بودهاند.
هشت سال جنگ بایستی تاریخ ما را تغذیه کند
اعتقادم این است که اگرچه جنگ به خودی خود موضوعیتی ندارد، اما عرصهی بسیار مهمی برای بروز روحیهی اسلامی و انقلابی و خصلتهای مسلمانی درست است؛ از این جهت بسیار ارزشمند است... ما حالا که دیگر جنگ نداریم و نمیخواهیم هم به دست خودمان یک جنگ درست کنیم که عرصهی انقلاب بشود، لیکن آن هشت سال جنگ بایستی تاریخ ما را تغذیه کند... این یک گنج است. آیا ما خواهیم توانست این گنج را استخراج کنیم، یا نه؟ این هنر ماست که بتوانیم استخراج کنیم.
تاریخ نمیتواند اینها را بیان کند
این حادثهی جنگ، واقعا حادثهی عجیبی بود... ما تا آنجا که میتوانیم، باید آثار جنگ را کشف و حفظ کنیم... تاریخ نمیتواند اینها را بیان کند. در تاریخ خواهند گفت هشت سال جنگ شد - دیگر بیشتر از اینکه نمیشود بگویند - عملیاتها را یکی یکی خواهند گفت؛ در فلان تاریخ، عملیات فتحالمبین شد؛ در فلان تاریخ، فلان عملیات شد؛ اینقدر نیرو شرکت داشت؛ پیروزی به دست آمد؛ اما اینها کجا، و حقیقت آنچه که در این میدانها گذشته، کجا؟
میخواهند یاد آن روزها را از خاطر ملت ایران ببرند
امروز بعضی هستند که در دنبالهی کارهای فرهنگی خطرناک، میخواهند یاد آن روزها را هم از خاطر ملت ایران ببرند. از تکرار اسم جنگ و اسم مناطق جنگی و «خرمشهر» و «شلمچه» و «دو کوهه» و از این قبیل چیزها عصبانی میشوند... میخواهند این را از خاطر ملت ایران حذف کنند. به همین سبب، درست عکس این خواست باید انجام گیرد؛ یعنی خاطرهی درخشان روزهای بزرگ دفاع مقدس، باید با قوت و قدرت بیشتر و روشن و همان که بوده است باقی بماند. البته اینکه عرض میکنیم «همان که بوده است» یعنی مبالغهای در آن انجام نگیرد؛ چون احتیاج به مبالغه هم نیست.
این پیروزی را باید روایت کنیم
ما در این ماجرای هشت ساله، یک پیروزی مطلق به دست آوردیم... این پیروزی را با همین ابعاد، با همهی خصوصیاتی که در آن وجود دارد، با همهی آن هزاران هزار ماجرایی که آن را به وجود آورده است، ما باید روایت کنیم. این کار هنرمندان عزیز ماست؛ کار نویسندگان است؛ کار سینماگران است؛ کار شاعران است؛ کار نقاشان است؛ کار اصحاب فرهنگ و هنر است. امروز کار عدهای که به میدان جنگ رفتند و در این هشت سال، آن حماسه را آفریدند - چه شهدایشان، چه ایثارگرانشان، چه رزمندگانشان - دیگر تمام شد. آنها کار خودشان را کردند. پس از پایان کار آنها، کار یک خیل عظیم دیگری آغاز میشود... بعد از پایان جنگ، نوبت این خیل عظیمی است که این دیگر مسالهاش هشت سال نیست؛ هشتاد سال هم اگر طول بکشد، جا دارد.
هزار عنوان کتاب خیلی کم است
وقتی گفته میشود که مثلا ما ششصد یا هزار عنوان کتاب دربارهی دفاع مقدس نوشتهایم، بعضیها خیال میکنند که این خیلی زیاد است؛ نه، این خیلی کم است. جنگ یکی از مقاطع حساس تاریخ برای همهی ملتهاست؛ چه در آن جنگ شکست بخورند، چه پیروز بشوند؛ بررسی این حادثه برای آن ملتها، سرشار از درس است. نه اینکه فقط افتخار کنیم؛ افتخار کردن، یکی از بخشهای قضیه است؛ اطلاعات فراوان، آگاهیهای گوناگون، نشان دادن وضعیتهایی که وجود داشته است و وضعیتهایی که میتواند در آینده وجود داشته باشد، از بخشهای دیگر قضیه است... [جنگهای داخلی امریکا] جنگ بین شمال و جنوب و جنگ بین ایالات مختلف در یک کشور بود و تقریبا حدود هشتاد یا نود سال بعد از تشکیل دولت ایالات متحدهی امریکا، دو بخش از این کشور با همدیگر جنگ کردند. یک نویسندهی امریکایی - که ظاهرا معاصر ماست - میگوید: دربارهی این جنگها بیش از صد هزار عنوان کتاب نوشته شده است! برای چهار سال جنگ، آن هم جنگ بیافتخار - جنگ دو بخش از یک ملت با همدیگر افتخاری ندارد - بیش از صد هزار عنوان کتاب نوشته شده است.
سبک زندگی شهدا را تبیین کنید
ما در بیان زندگینامهی شهیدان سعی کنیم خصوصیّات زندگی اینها و سبک زندگی اینها و چگونگی مشی زندگی اینها را تبیین کنیم، این مهم است... این شهیدی که شما از یاد او و فداکاری او و شهادت او در میدان جنگ به هیجان میآیید، در داخل زندگی خانوادگی چهجوری مشی میکرده، در محیط عادی زندگی چهجوری عمل میکرده؛ اینها خیلی مهم است؛ یا نسبت به مسائلی که امروز برای ما مهم است، اینها چهجوری عمل میکردهاند... وضعِ عادیِ زندگیکردن شهدا چهجوری بوده؟ فرض بفرمایید ازدواجشان... اگر چنانچه افرادی که اهل نگارشند، اهل قلم خوب هستند، اهل ذوق در این معانی هستند، بنشینند تصویرسازی کنند، کتابهایی کوتاه که جوان حوصله کند بخواند، اینها را بسازند، کتاب تولید کنند.
خاطرات پدر و مادران و همسران شهدا را ثبت کنید
از فرصت باقیمانده استفاده کنید برای گفتگو با پدر و مادرها. خیلی از پدر و مادرها از دنیا رفتهاند و این فرصت از دست ما و شما گرفته شده که ما ببینیم خاستگاه این جوان چیست. پدر و مادر وقتی حرف میزنند، نشاندهندهی این است که این جوان در یک چنین فضایی نشو و نما کرده؛ این خیلی مهم است. از لحاظ موقعیّت اجتماعی، از لحاظ طبقهی اجتماعی، از لحاظ گرایشهای گوناگون معلوم بشود که در چه محیطی او پرورش پیدا کرده؛ علاوه بر اینکه میتواند جزئیّاتی از زندگی شهید را هم برای ما روشن کند... شما وقت کمی دارید. این را یکی از فوریّتها و اولویّتها بدانید و در درجهی اوّل بروید سراغ پدر و مادرهایی که هستند و همسران شهدا - آن کسانی که همسر داشتند - یا برادران و خواهران؛ آنهایی که برادر و خواهر دارند. از آنها راجع به شهید، راجع به خُلقیّات شهید، راجع به روحیّات شهید بپرسید و اینها را در اختیار نسل جوان بگذارید.
بعضی از لحظهها جز با تصویر نمایشی قابل فهمیدن نیست
این خاطراتی که نوشته میشود، من حالا دارم میخوانم - یعنی سالها است که من با این خاطرات بحمدالله مأنوسم و میخوانم - یکی از محسنات این نگارشهای خوب و برجسته این است که این لحظههای حسّاس را توانستهاند تصویر کنند، توانستهاند تشریح کنند، توانستهاند بیان کنند. بعضی از لحظهها هست که جز با تصویر جسمانی و نمایشی قابل فهمیدن نیست؛ [اگر] این را کسی بتواند در نگارش، خوب بیان کند، خوب تصویر کند، واقعاً هنر بسیار بزرگی است؛ حس را منتقل میکند به خواننده از هر زبانی؛ یعنی به هر زبانی این جور نوشتهها ترجمه بشود، بسیار مفید خواهد بود، یعنی میتواند پیام را برساند.
جمعآوری خاطرات را به یک کانال خاص محدود نکنید
جا دارد که کار هنری بشود، ثبت و ضبط بشود و کار تخصصی انجام بگیرد. الان مراکزی هست و دوستانی کارهای حرفهای و تخصصی خوبی انجام میدهند. در آن واحد دو کار: هم کار حرفهای و تخصصی و مدیریت مطلع و عالمانهی بر جمعآوری خاطرات، هم در کنار آن، استفادهی از عموم کسانی که در جاهای مختلف خاطراتی از جنگ دارند و منحصر نکردن آن به یک کانال خاص که موجب محدودیت نشود.
هنر دفاع مقدس مخاطب دارد
اینکه تصور بشود که هنر دفاع مقدس در جامعهی ما مخاطب ندارد، طالب ندارد، این هم خطای بزرگی است، از اشتباهات فاحش است؛ اگر کسی این را خیال کند. تحقیقاً پرمشتریترین آثار هنری بعد از انقلاب در زمینههای مختلف، آن آثار هنری است که مربوط به دفاع مقدس بود؛ چه در زمینهی فیلم و سینما، چه در زمینهی کتاب، خاطره، داستان.... این جور نیست که مشتری نداشته باشد، طالب نداشته باشد.
سنگری: حوزه کودک و نوجوان ما بسیار کمرنگ است
محمدرضا سنگری یکی از برجستهترین کارشناسان ادبیات انقلاب اسلامی و دفاع مقدس است که ابعاد مهمی از ادبیات انقلاب و دفاع مقدس را مورد اشاره قرار داده و معتقد است: اگر کسی بپرسد وضعیت ادبیات ما در دهه ۶۰ و همچنین دهه ۴۰ چطور بوده است، چه کتابی به او معرفی میکنید؟ اگر کسی بپرسد وضعیت ادبیات داستانی ما چطور بوده است، چه کتابی معرفی میکنید؟ هنوز ادبیات انقلاب و دفاع مقدس در شهرها را ننوشتیم. خطرهای زیادی ما را تهدید میکند، یک خطر این است که داریم این نسل را از دست میدهیم. این نسل حکم گنجی را برای ما دارد. خطر دوم تکانههای حافظهای است یعنی کم کم فراموش میکنند و ما هم فراموش میکنیم.
این نویسنده و پژوهشگر ادامه میدهد: خطر بعدی این است که برخی آثار دارند از دست میروند. آفت بزرگ دیگر این است که اگر تو در صحنه نباشی دیگران صحنه را پر میکنند. بدین ترتیب واژگون سازیها و تحریفها جای حقیقت را میگیرد. اگر ما ننویسیم دیگران مینویسند، پس باید شتاب داد. استادان لطف کنند، قلم به دست بگیرند و به این ارزشها ادای دین کنند.
این استاد دانشگاه میگوید: در ۴۰ سال اخیر در فاصله ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۷ متوسط تولید سالانه در حوزه دفاع مقدس ۱۰۵ عنوان بوده است. در همین حوزه از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۴ متوسط سالانه نشر ما ۱۷۵ عنوان بوده است. ۳۸۰ عنوان متوسط سالانه نشر ما در حوزه دفاع مقدس از سال ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۲ است. از سال ۱۳۸۳ تا ۱۳۸۷ تولید سالانه ما در دفاع مقدس ۶۳۰ عنوان بوده است. متوسط سالانه نشر ما در این حوزه از سال ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۹، ۹۵۰ عنوان بوده است.
سنگری تصریح میکند: در حوزه کودک و نوجوان ۱۹۲۲ عنوان اثر داشتیم. این نشان میدهد برای نسلهای آینده کم کار میکنیم. حوزه کودک و نوجوان ما بسیار کمرنگ است در صورتی که در قرآن کریم ۳۲ مرتبه ذریه پروری تکرار شده است. جریانی با عنوان کتاب دانش آموز در آموزش و پرورش وجود داشت که به دانش آموزانی که کتاب مینوشتند، جایزه میداد دریغ که این جریان تعطیل شد. خوب است از توانایی خود این نسل برای انتقال فرهنگ دفاع مقدس استفاده شود.
این نویسنده و پژوهشگر با بیان اینکه از مجموع ۲۹ هزار عنوان کتاب در حوزه دفاع مقدس و انقلاب ۴۶۵ کتاب مرجع داریم، افزود: در حوزه بزرگسال در ۴۰ سال اخیر در این حوزه ۱۶ هزار و ۱۶۲ عنوان اثر داریم. فقط ۱۸ درصد کار پژوهشی در این حوزه داشتیم. ۳۱۰ عنوان اثر پژوهشی در این حوزه داشتیم که تنها میتوان گفت ۱۵ اثر آن خوب و قابل توجه است. علت این است که اهالی دانشگاه کمتر وارد این حوزه شدند. پژوهشهای هنری ما نیز ۱۱۲ عنوان بود. حوزه هنر انقلاب مثل دفاع مقدس قریب و فقیر رها شده است.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه خطر اسطورهسازی به جای اسوهسازی ما را به شدت تهدید میکند، گفت: خطر جدی که ابا عبدالله (ع) مطرح کردند، غلو است. یکی از ابعاد غلو حذف واقعیتها است. خاطره بافی، خاطره لافی و دروغ مطرح کردن زیاد شده است. ما باید اسوه معرفی کنیم. اسوه آن است که میشود شد، اما اسطوره را نمیشود شد، باید نگاه کرد.
وی با اشاره به اینکه ما فقر خود نقدی داریم، اظهار داشت: جلسه نقد جدی نداریم. حضرت سیدالشهدا فرمودند یکی از برجستگیهای انسانهای بزرگ این است که خود را نقد میکنند. در ایران این عادت را نداریم که در آغاز کتاب نویسنده بگوید ایده و فرآیند کتاب چگونه بوده است. فرآیند خلق شعر چطور بوده است. تولستوی میگوید ۲۲۰ بار جنگ و صلح را خواندم و بعد به چاپ رساندم. افلاطون میگوید صفحه اول کتاب جمهوریت را ۱۳۰ بار پاک نویسی کردم.
چهار دهه از پایان هشت سال دفاع مقدس میگذرد و با اینکه تمام اصحاب فکر و اندیشه معتقدند این جنگ دارای ابعاد عمیق فرهنگی بوده است و ترویج آنها ضروری است اما همچنان با سهم اندک دفاع مقدس در حوزه ادبیات کودک و نوجوان روبرو هستیم.
انتهای پیام/ 121