گروه حماسه و جهاد دفاعپرس: رزمندگان مخابرات در عین گمنامی یکی از مسوولیتهای مهم جبهههای نبرد را برعهده داشتند و هرگونه ارتباطات موجود در خط دفاعی و پدافندی و ... نتیجه تلاشهای شبانه روزی آنان بود. با توجه به نقش مهم مخابرات در دوران دفاع مقدس خبرگزاری دفاع مقدس در نشستی با حضور چهار تن از نیروهای باسابقه مخابرات به بررسی اقدامات نیروهای مخابرات در دفاع مقدس پرداخته است. سردار قاسم یساول اولین مسوول مخابرات نیروی دریایی سپاه، سرهنگ حسین پورحسن مسوول ارتباطات و امنیت قرارگاه خاتم (توپخانه و موشکی) در دوران دفاع مقدس و مشاور فاوا، سردار حسن عاصف مسوول تعمیرگاه و مخابرات نیروی دریایی سپاه و علیرضا حسین زاده مسوول مخابرات مرکز معراج در دوران دفاع مقدس به بیان نقطه نظرات خود در این نشست پرداختند که بخش اول ودوم آن پیش از این منتشر شده و در ادامه بخش سوم را میخوانید.
دفاعپرس: در میانه جنگ تامین نیازهای مخابراتی چطور صورت گرفت؟
حسین زاده: تعدادی بی سیم در کشور مونتاژ میشد که اسما مونتاژ بود. آنتن و بی سیم را جدا میآوردند سر هم میکردند و متناسب با نیاز ارتش به آنان تحویل میدادند. کارخانه ها حتی نمیتوانستند واترپروف کنند، شاید این اختیار را به ایرانیها نمیدادند، چون تجهیزات ساخت آمریکا و اسرائیل بود و صرفا بعد از بسته بندی در کارتن به ارتش تحویل داده میشد. بعد انقلاب یک تعدادی بی سیم دست شرکتها بود و سپاه خریداری کرد. بی سیمها سهمیه بندی شد. مهر ۵۸ تعدادی از آن را از ارتش گرفته و تقسیم کردند که به خوزستان فقط ۵ دستگاه بی سیم پی آ رسی ۷۷ دادند. خوزستانی که درگیر خلق عرب و انفجارات خطوط لوله و راه اهن بود و طی هفته یک انفجار در خوزستان داشتیم.
تامین بخشی از این بی سیمها و تجهیزات با دور زدن تحریم و رفتن به کشورها برای خرید بود. سپاه با حجم نیرویی که تشکیل شد نیازمند مخابرات بود. هر گردان ۱۷ تا بی سیم میخواست که ما یک تیپ را با ۵ بی سیم به خط میفرستادیم. مگر چقدر ارتش میتوانست به ما کمک کند؟ خودش هم نیازمند تامین منابع بود.
بی سیمهای غنیمتی کارنکرده عراق کمک حال ما شد
دفاعپرس: امکان غنیمت گرفتن را هم داشتیم؟
حسین زاده: بله، اولین عملیاتی که توانستیم از عراق غنیمت بگیریم عملیات طریق القدس بود. عراق، چون تازه تجهیز شده بود امکانات خوبی داشت و با این عملیات غافلگیر شد. تعداد زیادی بی سیم نو گرفتیم که هر چند کفایت سپاه را نمیکرد اما کارمان را راه میانداخت. بی سی ام اچ افی که گرفتیم انگلیسی، هندی و ایتالیایی بود. ارتش عراق پیش از جنگ از طرف شوروی تجهیز شده بود اما در طول جنگ با ما کشورهای مختلف نیز آنان را تجهیز کردند. بی سیمهای خوبی هم بود و توانستیم استفاده کنیم.
پورحسن: البته کمی اذیت میکرد، چون اتصال به خوبی با بی سیمهای ما برقرار نمیشد. سعی کردیم در سطوح پایینتر از آن استفاده کنیم.
ارتباط از داخل سنگر به خانه رزمندهها
دفاعپرس: آنچه بیشتر از مخابرات در طول این سالها یدیم بی سیم چیهایی بودند که کنار فرماندهان کار میکردند، قطعا کار مخابرات تنها این نبود، لذا کمی درباره فعالیت نیروهای مخابرات و مسوولیتها توضیح دهید.
حسین زاده: ابتدای جنگ عقبه پشتیبانی ارتباطات، مخابرات کشور بود که بعدا با خرید سامانهها عقبه خود را با تشکیل مراکز مستقل کردیم. حتی ارتباطات تلفنی در آن مراکز به وجود میآمد و در این رابطه فرماندهان سپاه صحبتهای زیادی داشتند و حتی سرویس به ارتش هم میدادیم. بعدا کار جدا شد و حتی با یک ارتباطی که در والفجر ۸ با شهید ستاری ایجاد کردیم، موفق شدیم ۷۰، ۸۰ هواپیما را بزنیم که خط هاتلاین باعث این اتفاق شد. این لایههای ارتباطی در ۲ بخش عمده ارتباطات بی سیم و با سیم تعریف میشد. ارتباطات زیرساختی عمدتا با سیم بود. تلکس و مورس و نمابر از این قسم بودند. برای عملیات ها سعی میکردیم قبل عملیات سکوت رادیویی داشته باشیم و ارتباطات با سیم باشد و این ارتباط تا توی خط هم میرفت. بعضی وقتها ارتباط رزمنده با خانواده را از داخل سنگر برقرار میکردیم که استاد این کار آقای حسین زاده و یساول بودند.
ابتکارات مهندسی کار مخابرات را جلو میبرد
عاصفت: خود من در در کربلای پنج در پنج ضلعی عراق با همسرم در تهران ارتباط برقرار کردم.
یساول: البته این یک چرخه داشت که قبل از عملیات اول منطقه غرق میشد و تردد نیروها را ممنوع میکرد، الا بچههای مخابرات که زیرساختها را فراهم میکردند. در والفجر ۸ از آبادان تا اروند منطقه غرق بود و فقط کارتهایی صادر شد که بچهها میرفتند و منطقه را آماده میکردند. مجبور بودند دراین آمادگی ابتکاراتی هم خرج دهند. مرحوم احمد رضاخانی بلدوزری طراحی کرد تا قرقره کابلی را ری آن نصب کند و بعد از عبور از قرقره هایی، در عمق ۲۰ سانتی دفن بشود و بعد هم بولدوزر برود. با همکاری کارخانه هپکو توانستند بولدوزر را طراحی کنند، اولش هم خیلی موفق نبودند بعدها تکمیلش کردند. بعد از کار بچههای منطقه را به مرخصی میفرستادند و به مرور یگانهای عملیاتی استقرار پیدا میکردند. حتی کارهای فنی را هم خودمان انجام میدادیم.
حسین زاده: بعد از عملیات بیت المقدس تمام مقرهای فرماندهان تلفن خودکار غیرنظامی بردیم. فرمانده باید با تهران تماس میگرفت و تصمیمات عمده را با امام، رئیس مجلس و رئیس جمهور هماهنگ میکرد. تلفنهای غیر نظامی در شهرها توسط دستگاههایی در جبهه برده بودیم و در اختیار رزمندهها قرار داده بودیم.
برای انجام این کارها ردههایی تشکیل شد، مثل نصب دکل، احداث سنگر، یا تشکیل کانکسهایی که در تخصص مخابراتی نبود و مهندسی مجموعه مخابرات انجام میداد. ردههایی در مراکز بی سیم هم بودند که پیامها را مثلا از فرماندهی تیپ به لشکر منتقل میکردند و کار توسط افرادی انجام میشد. در مراکز تلفن هم افرادی تلفنها را وصل میکردند.
حسن پور: ما حتی با بی سیم از سوریه با پلیس راه کشور ارتباط گرفتیم.
انتهای پیام/ ۱۴۱